برخی از منتقدین مناطق آزاد عنوان میکنند که مناطق آزاد با سازمانهای عریض و طویل و نیروهای اداری زیاد و عموما غیرمرتبط، تبدیل به محلی برای اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی دولتها و مجالس گوناگون شده و باعث شده است که نسبت هزینههای جاری به امور زیرساختی و مولد و اهداف صادراتی در این مناطق فزونی یابد و سازمانهایی که قرار بود فارغ از امور اداری در سرزمین اصلی، به محلی برای افزایش رقابتپذیری تولید و صادرات شوند، درگیر بوروکراسی اداری، سازمانی و امور توسعه شهری و روستایی شدند.