یکی از پروندههای مهم ملی، پرونده مناطق آزاد است که هم به سبب اتفاقات سالهای اخیر و هم بنابه ضرورتهای فعلی، باید به صورت جدی مورد رسیدگی و اتخاذ تصمیم واقع گردد. البته درست است که ما درحال عبور از سیستم اقتصاد جهانیسازی شده، وابستگی متقابل و مشارکتجو در تولید طبق استانداردهای قانونی و محیطی همسان هستیم؛ اما مناطق آزاد کماکان میتوانند در نظام بینالملل درحال تحول نیز نقش متمایز و ممتازی حداقل برای توسعه همکاریهای اقتصادی منطقهای داشته باشند؛ فلذا فلسفه وجودی و کارکرد مثبت اقتصادی آنها در سیستمهای اقتصادهای ملی معتبر میباشد.
مرتضی رحیمی مدیرعامل شرکت حسابداری تندیس درفک منطقه آزاد انزلی در گفتوگو با نشریه، به بیان مشکلات مناطق آزاد پرداخت و از تبعات بخشنامهها و قوانین متناقضی که به سوی فعالین اقتصادی و سرمایهگذاران در این مناطق روانه میشود، سخن گفت.
در طول سالیان اخیر به دلیل اتخاذ تصمیمات سلیقهای و همچنین اعمال سیاستهای خلاف قانون چگونگی اداره مناطق آزاد از سوی دستگاههای اجرایی و نهادهای قانونگذار، مناطق آزاد لطمات جبرانناپذیری را متحمل شدهاند؛ اقدامات و سیاستهایی که موجب فرار سرمایهگذاران از این مناطق و به دنبال آن، کاهش تولید و سرمایهگذاری در کشور شده است.
قریب به سهدهه از تشکیل مناطق آزاد تجاری-صنعتی در ایران میگذرد؛ مناطقی که در ابتدا با اهداف مهمی همچون توسعه و رونق تولید و صادرات، جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی و اتصال اقتصاد ملی به اقتصاد بینالمللی ایجاد شدند که به تبع آن اختیارات و وظایفی برعهده مدیران عامل سازمانهای مناطق آزاد گذاشته شد.
اهداف شکلگیری مناطق آزاد بر کسی پوشیده نیست، اهدافی که مناطق براساس آن تشکیل شدند و فعالیت خود را بهطور رسمی در سال1372 آغاز کردند. رشد و توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، صادرات غیرنفتی، ایجاد اشتغال مولد، جلب و تشویق سرمایهگذاری داخلی و خارجی و صادرات مجدد مهمترین اهدافی بود که منجر به تصویب قانون چگونگی اداره مناطق آزاد شد.