طی چندین سال گذشته دعوای مناطق آزاد و گمرک جمهوری اسلامی ایران در مورد حدود اختیارات و دامنه دخل و تصرفات این دو دستگاه دولتی در امر واردات و صادرات «به» و «از» مناطق آزاد همانند آتش زیر خاکستر عمل نموده است. در این دعوا، سلاح مناطق آزاد و سپرشان قانون و فلسفه وجودی مناطق، یعنی آزادی است و در مقابل گمرک، با تیغ تیز و زهرآلودی بنام «قاچاق» تاکنون پیروز بوده است.
در شرایطی که کرونا تجربه جدیدی از زیست در جهان جهانی شده را پیش روی انسان ایرانی گذاشته و اثبات کرده که جهانی شدن فقط در چارچوب رسانه و تکنولوژیهای جدید ارتباطی محدود نمیشود، بلکه اقتصاد و سلامتی را نیز در کنار راهبردهای سیاست داخلی هر کشور به چالش میکشد.
یکی از پر ظرفیتترین جنبههای مناطق آزاد، حوزه گردشگری آن محسوب میشود، گنجینهای که به واسطه تنوع اقلیمی در فصول مختلف، ظرفیتی مثالزدنی در مسیر توسعه کشور با بستر جذب گردشگران داخلی و خارجی مهیا کرده است.
این روزها حال مناطق آزاد خوب نیست؛ هر روز یک بخشنامه و مصوبه، یک نقض فاحش قانون، یک برخورد مغرضانه و صدها برخورد ناصواب دیگر را از سوی دستگاههای مستقر در سرزمین اصلی و بعضا تصمیمگیران مناطق آزاد شاهد هستیم که یا آگاهانه و یا از روی عدم شناخت و ناآگاهی (که این مورد کمی عجیب و بعید به نظر میرسد) صورت میگیرد.