یک سرچ ساده در گوگل کافی است تا ماده13 قانون مناطق آزاد دیده شود، قانونی که مبرهن و واضح است و فعالان اقتصادی این مناطق را از پرداخت مالیات به مدت معلوم معاف میکند و این یکی از مزیتهای سرمایهگذاری در مناطق آزاد محسوب میشود؛ موضوعی که میتواند مشوقی برای تولید و فعالیت اقتصادی در این مناطق مرزی محسوب شود.
در تاریخ 3دههای فعالیت مناطق آزاد در عرصه اقتصاد ملی و از زمانی که قانون مناطق آزاد در سال72 و سپس در سال86 بازنویسی و جهت اعمال از سوی رئیس مجلس به دولت ابلاغ گردید؛ تاکنون آنچه در انتقاد از مناطق آزاد در عرصه رسانهای، سیاسی و کارشناسان مطرح میشد، حول اتهاماتی چون سکوی قاچاق و واردات شدن و انتقاد به عدم دستیابی به اهداف متمرکز بود. انتقاداتی که عملکرد مناطق را در دستیابی به اهداف قانونی و شیوهنامهای که مناطق باید براساس آن عمل میکردند، مورد توجه قرار میداد.
سالهاست که مناطق آزادیها که شامل مدیران و مسئولین سازمانها، سرمایهگذاران و فعالین اقتصادی و همچنین مردمان بومی میشود، از دخالتهای دستگاههای سرزمین اصلی در امور این مناطق گلایهمند هستند. از سوی دیگر منتقدین نیز به دلایل و بهانههای گوناگون، عملکرد و کارکرد مناطق آزاد کشور را زیر سوال میبرند و تمام اتهامات و مشکلات را به این مناطق نسبت میدهند.
در 16فروردینماه سال1396 دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی طی نامهای به محمد سینجلی جاسبی رئیس هیات مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور مینویسد:
بیژن عبدالکریمی فیلسوف، متفکر و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در یکی از مصاحبههای اخیر خود، در ارتباط با فرآیندهای کلان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران عنوان کرده است که: جامعه ایران بعد از مواجه با مدرنیته، یک جامعه دوقطبی شده است که بخشی از جامعه در جهان مدرن و بخشی در سنت زندگی میکند و مثل ماشینی است که دو موتور دارد و هر موتور، ماشین را به یک سمت میکشاند؛ لذا ماشین ما هنگ میکند.