با عنایت به گذشت قریب به سهدهه از شکلگیری مناطق آزاد در ایران، با همه کاستیها، انتقادات و اتهاماتی که منتقدین و مخالفین به این مناطق وارد میآورند؛ اما این تجربه نشان از رویکردی موفق در آزمون اقتصاد آزاد در کشور در کنار نقش بیبدیل مناطق آزاد در توسعه، محرومیتزدایی منطقهای و نیز ایجاد زیرساختهای مولد دارد، که تمامی موارد میتوانست بر دوش دولتها گمارده شود.
یکی از اصلیترین نقاط ضعف مناطق آزاد ایران، نادیده گرفتن قانون چگونگی اداره مناطق آزاد است؛ قانونی که طی سالهای متمادی توسط دولتها و مجلسهای مختلف براساس سلایق فکری و فردی فارغ از قوانین اصلی، دستخوش تغییرات و تعدیها قرار گرفته است.
ا بازنگری قانون اساسی در سال۱۳۶۸، مفهوم تازهای مطرح شد که در قانون اساسی۱۳۵۸سابقهای نداشت. این مفهوم، ایده سیاستهای کلی نظام بود که در ارتباط با اختیارات و وظایف رهبری مطرح گردید.