در روزهایی که در آن به سر میبریم شاید نوشتن از مناطق آزاد ایران کمی سخت به نظر برسد؛ زیرا اکنون که در حال سپری کردن و عبور از نیمه اول سال99 هستیم، در سالی که به فرموده مقام معظم رهبری به نام جهش تولید نام گرفته، در روزگاری که ویروسی عجیب (خودساخته و یا ساخته شده) تمامیت بشر را به تسخیر خود درآورده، در دورانی که بحران اقتصاد و معیشت بر کشور عزیزمان سایه افکنده و تولید و تجارت را به مسلخ برده، در صبحگاههایی که صفهای طولانی متشکل از مردم، پیر و جوان برای گرفتن سهمی از بورس با جان خود و آتش سوزان کرونا بازی میکنند؛ خبری از گشایش اقتصادی، تولید و تجارت نیست!
مناطق آزاد در اقتصاد جهانی برآمده از نظریههای منطقهگرایی و کارکردگرایی در روابط بینالملل و مفاهیم مترتب بر مفهوم برندینگ و راهبردهای برندسازی در حوزه مطالعاتی مدیریت است. با واکاوی معانی و کارکردهای این دو مفهوم در دو رشته فوق، به یک فصل مشترک به عنوان کارویژه مناطق آزاد نائل میشویم؛ مناطق آزاد از دهه هفتاد به منظور گسترش ارتباطات و مراودات میانمنطقهای از طریق جذب سرمایهگذاری (دانش، تکنولوژی و سرمایه) خارجی و تشکیل بلوکهای اقتصادی در قالب بازارهای متشکل (یا نیمه متشکل) میان چند کشور در یک محدوده جغرافیایی نزدیک یا همپوشان به یکدیگر ایجاد شدهاند.
کیش این دردانه خلیج فارس، جایگاه شناخته شده و ممتازی در ایران و جهان داراست.
27سال پیش، قانون چگونگی اداره مناطق آزاد با هدف رهایی فعالین اقتصادی از بوروکراسیهای پیچیده اداری سرزمین اصلی تصویب شد و در ماده13 آن قانون، همه فعالان اقتصادی و شاغلین در سازمانها و دستگاههای مستقر در محدوده مناطق آزاد را از پرداخت مالیات بر درآمد و دارایی موضوع مالیاتهای مستقیم معاف نمود.
در طول 30سال گذشته، تفکر و نگاه به اقتصاد جهانی و پیوستن ایران به این حلقه، با نام مناطق آزاد عجین شده است؛ مناطقی که تشکیل گردید تا آزمون و خطایی باشند برای ایجاد مدلی نوین از اقتصاد در کشور و گذر از تجارت سنتی و تکمحصولی وابسته به نفت جهت تعمیم و تسری به سرزمین اصلی.