مناطق آزاد، حلقه اتصال تولید به صنایع دانشبنیان و اشتغالآفرین
به گزارش اخبار مناطق آزاد، با عنایت به اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی سال۱۴۰۱ را بنام «تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین» مزین فرمودند، در این میان واکاوی نقش مناطق آزاد در عمل به شعار سال و تحقق تولید و اقتصاد دانشبنیان در راستای اشتغالآفرینی بسیار حائز اهمیت میباشد.
جذب واحدهای نوپا و تولیدی فناور در مناطق آزاد
مناطق آزاد براساس قانون، دارای مزایا و معافیتهای بسیار خوبی برای ایجاد و توسعه کسب و کارها میباشند؛ ضمن اینکه در راستای اهداف اقتصاد مقاومتی حمایتهای سختافزاری و نرمافزاری مناسبی از شرکتهای دانشبنیان و شتابدهندهها دارند. این مناطق میتوانند بستر بسیار مطلوبی برای فعالیتهای دانشبنیان ایجاد کنند.
طبق تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی است که براساس «تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات» شکل گرفته و سطح بالایی از سرمایهگذاری در آن به «ابداع» و «نوآوری» اختصاص مییابد و فناوریهای کسب شده با شدت بالایی بهکار گرفته میشوند و نیروی کار از تحصیلات عالی برخوردار است. اما به صورت کلی اقتصاد دانشبنیان یعنی استفاده از دانش در تولید کالا و خدمات به منظور ایجاد ارزش افزوده.
تحقق اقتصاد دانشبنیان علاوه بر حمایتهای دولت از بخش خصوصی که اکثرا نوپا و از نظر مالی کمتوان و شکننده نیز هستند، نیازمند فرهنگسازی مابین عموم مردم میباشد. زیرساختهای فیزیکی، تراکم جمعیتی، سطح علمی و تولید ناخالص ملی از دیگر شاخصهای مورد نیاز جهت رشد و توسعه اقتصاد دانشبنیان هستند.
اقتصاد دانشبنیان علاوه بر ایجاد ارزش افزوده در تولید، میتواند بدون افزایش حجم در صادرات نسبت به افزایش ارزش صادرات و ارزآوری کمک کند و آرزوی دیرینه کشور درخصوص جلوگیری از خامفروشی را محقق نماید. از طرفی کالای مبتنی بر فناوری در بازارهای صادراتی دارای پایداری بوده و قابلیت برندسازی خود کالا و مبدأ تولید کالا را نیز دارد.
مناطق آزاد براساس قانون، مزایا و معافیتهایی که در سرزمین اصلی به شرکتهای دانشبنیان اعطا میشود، بلکه فراتر از آن را ارائه میکند؛ اما با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری و تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در دولت، نقش حمایتی مناطق آزاد جدیتر شد. در بخش زیرساختهای سختافزاری میتوان به واگذاری زمین، سوله، ساختمانهای آماده و دفاتر اشاره کرد و در بخش نرمافزاری به تدوین آییننامهها و دستورالعملهای حمایتی، مشوقها، حمایتهای مالی و ایجاد صندوق پژوهش و فناوری اشاره نمود. روند روبه رشد آمار سالانه جذب این شرکتها در مناطق گویای موفقیت و حرکت روبه جلوی مناطق در این زمینه است.
صنایع دانشبنیان راهکار اصلی جایگزینی واردات هستند. بسیاری از مایحتاج مورد نیاز کشور با همت صنایع دانشبنیان قابل تامین میباشد. البته این بدین معنا نیست که مبادلات تجاری قطع شود، بلکه منظور مثبت شدن تراز تجاری و ایجاد اشتغال در حوزههایی که توانایی آن در داخل وجود دارد، میباشد. در صورت نهادینه شدن دانش در تولید و صادرات کشور به دلیل ارزش افزودهای که ایجاد میکند، قطعا وابستگی به نفت کمتر خواهد شد.
مطهره خانی، کارشناس حوزه فناوری و صنایع دانشپایه:
ظرفیت مناطق آزاد برای تبدیل شدن به هاب اقتصاد دانشبنیان
مطهره خانی کارشناس حوزه فناوری و صنایع دانشپایه در گفتوگو با نشریه، به رمزگشایی اصطلاح اقتصاد دانشبنیان پرداخت و از نقش موثر مناطق آزاد برای بهروزرسانی اقتصاد دانشبنیان در کشور سخن گفت.
وی درخصوص چیستی اقتصاد دانشبنیان گفت: اقتصاد دانشبنیان زمانی متناقضنما یا پارادوکس بود، اما امروزه اقتصاد دانشبنیان پارادوکس نیست، بلکه یک واقعیتی است و خیلی از کشورها از این روش استفاده میکنند تا اقتصاد خود را به یک اقتصاد پویا و درونزای مولد تبدیل کنند. اما اینکه چرا میگوییم پارادوکس، از این جهت است که از کودکی به ما گفتهاند علم بهتر است یا ثروت؟ و ما همیشه سعی میکردیم به دلایل مختلفی بگوییم که علم بهتر از ثروت است؛ ولی بعدها فهمیدیم که علمی که نتوان از آن تولید ثروت و ارزش کرد، ناقص است و به درد نمیخورد. به همین سبب اقتصاد دانشبنیان تناقض علم و ثروت را کنار هم گذاشته است. در یک موقعیت میگوییم دانش و در موقعیت دیگر هم میگوییم اقتصاد. دانش که همان علم است و اقتصاد هم ثروت و پول است. اکنون به خود میگوییم که زمانی فکر میکردیم این دو متضاد هم هستند و علم را کنار ثروت میگذاشتیم، اما حالا میگوییم اقتصاد دانشبنیان. یعنی علم و ثروت را در یک قالب میآوریم؛ این اتفاق بسیار مهمی است که در دنیا افتاده و کشورهای توسعه یافته به این سمت رفتند که اقتصاد را بر مبنای دانش بگذارند. اما سوال اینجاست که مگر اقتصاد قبلا بر مبنای چه بوده که اکنون ما میخواهیم اقتصاد را بر پایه دانش بگذاریم و اصطلاح اقتصاد دانشبنیان را مطرح کنیم؟ باید اذعان داشت که از زمانی که نفت را در ایران کشف کردیم، متاسفانه اقتصاد را بر مبنای نفت قرار دادیم، یعنی اقتصاد را بر مبنای یک مایع گذاشتیم یا تحتالشعاع منابع زیرزمینی، معادن، طلا و پتروشیمی و گاز بردیم. یعنی که اقتصاد ما بر مبنای مایعات و جامدات است. خیلی هم کار سختی نیست؛ نفت و گاز را از زمین درمیآوریم یا پالایش میکنیم یا خام میفروشیم. این رویه آسان است و کشورداری بر این مبنا کار دشواری نیست.
خانی ادامه داد: اما اگر بر مبنای دانش، علم و نیروی انسانی کشور را اداره کنیم، باارزش است. شاید از بیست سال قبل تصمیم گرفتیم این فرآیند را تغییر دهیم، یعنی اقتصاد را از نفت قطع کنیم و بر مبنای دانش بگذاریم؛ البته این بدین معنی نیست که نفت چیز بدی است و نباید استفاده کنیم، بلکه بدین معناست که اقتصاد را نباید براساس نفت گذاشت و دادن حقوق کارکنان، یا اداره، دانشگاه و صنعت با پول نفت جالب نیست. نفت را باید فروخت و به زیرساختها برد و برای آیندگان سرمایهگذاری کرد. باید کشور را با پول نفت آباد کرد، نه آنکه پول فروش نفت را حقوق داد و یا دانشگاه اداره کرد.
این کارشناس تاکید کرد: پس اقتصاد دانشبنیان تلاش میکند که دانش را از مبنای نفت، بر مبنای دانش بگذارد؛ یعنی این بار مسئولیت به جای آنکه برعهده کسانی باشد که منابع زیرزمینی را استخراج میکنند، در این اقتصاد بر دوش عالمان، دانشمندان، دانشجویان و اساتید قرار میگیرد. آنها هستند که بار اقتصاد را بر دوش میگیرند و براساس آن کشور اداره شود.
وی در پاسخ به این سوال که تحقق این موضوع تابع چه شرایطی است، اظهار داشت: این موضوع تابع تغییر الگوهای فرهنگی است؛ مهمترین عامل در اقتصاد دانشبنیان تغییر همین الگوهای فکری میباشد؛ تا زمانی که جامعه را برای پذیرش این موضوع آماده نکنیم، انجام بقیه کارها فایدهای ندارد؛ یعنی کشوری که میخواهد اقتصادش بر مبنای دانش باشد، یا دانش ارزش واقعی داشته باشد. در این موقعیت خانوادهها باید خودشان را برای پذیرش ریسکهای بزرگ آماده کنند، نباید به این فکر کنند که چرا بچه من باید کارمند شود! چون در سیستم نفتی است که همه دوست دارند به دولت وصل شوند و از پول نفت و دولت حقوق بگیرند، اما در اقتصاد دانشبنیان کاملا برعکس است؛ یعنی به جای اینکه خانوادهها، جامعه و سیستم آموزشی، بچهها را برای استخدام آماده و تشویق کنند برای کارآفرینی و اینکه روی پای خود بایستند، آماده میکنند تا خلاقیت توسعه پیدا کند و سیستم ارزشیابی در آموزش و پرورش تغییر پیدا کند.
خانی افزود: سیستم ارزشیابی در آموزش عالی باید تغییر پیدا کند و از حفظیات و نمره محوری و کنکور محوری باید عبور و به کارآفرینی و نوآوری رسید. زمینه اصلی این تغییر، فرهنگی و زیرساختی است؛ یعنی باید سیستم آموزش پرورشمان، آموزش عالی، صنعت و ذهنیت مدیران تغییر پیدا کند.
این کارشناس در پاسخ به اینکه این تغییر قوانین به چه معناست، گفت: مثلا سیستم ارزشیابیها در آموزش باید تغییر پیدا کند، مبنای نخبگی دیگر نمرهمحور و تعداد مقالات نباشد؛ بلکه مبنا این باشد که چقدر یک فرد توانسته براساس دانش، کسب ثروت کند. درواقع دانشی که ثروتآفرین است، ارزش باشد. لذا اگر توانستیم دانش ثروتآفرین را به ارزش تبدیل کنیم، آن موقع شرایط برای تحول و تولید اقتصاد دانشبنیان فراهم شده است. این را باید در صنعت هم انجام دهیم و به سمت تقویت واحدهای تحقیق و توسعه برویم و صنعت را از مونتاژ به سمت صنعت درونزا تبدیل کنیم. صنعت از انحصار، به یک صنعت رقابتی باید تبدیل شود که امکان توسعه و رقابت داشته باشد. همین طور در سیستم مدیریتی، ذهنیت مدیران باید آماده شود و البته سیاستگذاریهای دولت تغییر پیدا کند و اگر قرار است در جامعه رانت مثبت و امتیازی داده شود، به دانش تعلق بگیرد. البته این اتفاقها از ۱۰سال قبل در کشور ما افتاده و یک امتیازات ویژهای برای شرکتها و صنایعی که دانشبنیان باشد، قائل شده است، اما همه اینها یعنی تغییر الگوی فرهنگی، تغییر سیاستگذاریها و تغییر در بدنه تفکر دولت شرایط را برای تولد اقتصاد دانشبنیان فراهم میکند.
وی در پاسخ به این سوال که نقش اقتصاد دانشبنیان در تولید و صادرات چیست، تصریح کرد: وقتی که صحبت از یک محصول و تولید دانشبنیان میکنیم، تولیدی مدنظر است که بر مبنای پژوهش و فناوری است؛ خیلی از موارد مرز دانش و اساسا یک محصول هایتک است. یک محصولی هم که فناوری سطح بالایی دارد، قطعا مشتریهای زیادی خصوصا در خارج از کشور دارد؛ بنابراین محصولات دانشبنیان به دلیل هایتک بودن، برای کشورهای دیگر جذابیت دارد؛ ضمن اینکه بسیاری از مواقع این محصولات بیرقیب هستند یا حداقل کمرقیب هستند. باید اذعان داشت که محصولی نیست که در بازار مشابهاش را داشته باشیم، بنابراین تعداد رقبا کم است و میتواند قابلیت صادراتی داشته باشد.
خانی افزود: از طرف دیگر در مناطق آزاد نسبت به سرزمین اصلی قوانین و مقرراتی حمایتی وجود دارد و این قوانین از صادرات پشتیبانی میکند. لذا محصولات دانشبنیان اگر از طریق مناطق آزاد صادر شود، جذابیتشان هم بیشتر میشود، یعنی از یک طرف هم محصولشان خوب است و دانشبنیان است و از طرف دیگر هم شما نمیخواهید وارد چرخه و فرآیند سخت صادرات از طریق سرزمین اصلی شوید؛ بلکه از طریق مناطق آزاد این کارها را انجام میدهید تا بتوانید از معافیتهای مالیاتی و گمرکی استفاده کنید؛ کما اینکه خود محصولات دانشبنیان در قانونشان معافیت گمرکی هم دارند.
این کارشناس ادامه داد: نکته دیگر اینکه محصولات دانشبنیان اگر در مناطق آزاد تولید شوند، توجیه و ارزش آن بیشتر هم میشود. از این جهت که مواد اولیه را میتوانید بدون گمرکی به داخل منطقه آزاد وارد و بعد محصول دانشبنیان را تولید کنید و دوباره بدون گمرکی از طریق منطقه آزاد صادر شود. این یک برد دوطرفه است، هم مواد اولیه بدون گمرک وارد و هم محصول بدون گمرک صادر میشود. بنابراین مناطق آزاد جذابیت بسیار بالایی برای محصولات دانشبنیان دارند و خود دانش بنیانیها هم به دلیل هایتک بودن تولیدشان، جذابیت و قابلیت صادراتی دارند. اینها استانداردهای کیفیتی را میتوانند خیلی سریع کسب کنند؛ بنابراین با رساندن خودشان به سطح کشورهای هدف میتوانند از طریق مناطق آزاد با کمترین بروکراسی و حق گمرکی صادر شوند.
وی درخصوص نیاز زیرساختی اقتصاد دانشبنیان در کشور اظهار نمود: ما یک زیرساخت قانونی و حقوقی نیاز داریم، هر چند که بخشی از این زیرساختهای قانونی وجود دارد، ما بالاخره قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان را داریم که یک بستر قانونی خوبی برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان است. قانون توسعه پنجساله ششم را هم داریم که باز هم آنجا برای حمایت از شرکتها قوانین خوب و تسهیلات خوبی در نظرگرفته شده است. مضاف بر آن، قانون جهش تولید و حمایت از تولید داخل نیز وجود دارد که باز هم قانون خوبی است. طرحی هم در مجلس تدوین شد به نام «قانون جهش تولید در حمایت از شرکتهای دانشبنیان» که این طرح نیز میزان حمایتهای قانونی از شرکتهای دانشبنیان را تا حد قابل توجهی افزایش داد. بنابراین یکی از زیرساختها که زیرساختهای قانونی است، در کشور تا حدی وجود دارد، ولی اینکافی نیست؛ این زیرساختهای قانونی باید بهتر شوند و افزایش پیدا کنند.
خانی ادامه داد: یک بخش از زیرساختها هم فیزیکی است، مثلا پارکهای علم و فناوری در استانها متولی توسعه فناوری هستند. اگر پارکهای علم و فناوری را توسعه دادیم، معنایش این است که صنایع و شرکتهای دانشبنیان را توسعه دادیم. این پارکها چون نهادهای نوپایی هستند، زیرساختهای کافی ندارند. پارکهای علم و فناوری در نهایت باید تبدیل به یک شهرکهای فناوری شوند، یعنی شرکتهای دانشبنیان در پارکها، صنایعشان را به شهرک فناوری بیاورند و آنجا تولید داشته باشند. اکنون پارکهای فناوری زیرساختهای لازم برای واگذاری زمین به شرکتهای دانشبنیان ندارند، واگذاری زمین بعد از تجهیز زیرساختها (آب، گاز، برق و اینترنت) انجام میشود؛ این از طریق بودجه کم پارکهای علم و فناوری قابل ایجاد نیست؛ لذا حمایتهای ویژه دولت را میطلبد تا بتوانیم زیرساختها را در پارکهای علم و فناوری ایجاد و شرکتهای دانشبنیان را در کنار پارکها مستقر کنیم.
این کارشناس تاکید کرد: در بسیاری از استانها چون این اتفاق نیفتاده، شرکتهای دانشبنیان در بخشهای مختلف و شهرکهای صنعتی پراکنده شدند و چون اینها شرکتهای خاصی هستند، ما نباید آنها را در هر شهرک صنعتی جا بدهیم. اینها فناوریشان حساس و هایتک است و باید در پارکهای علم و فناوری بیایند و در قالب خاص حمایتی قرار بگیرند، کما اینکه اگر در پارکهای علم و فناوری مستقر نشوند، براساس قانون نمیتوانند از مزیتهای مالیاتی استفاده کنند. بنابراین استقرار در پارکها برای شرکتهای دانشبنیان جذاب است، به شرط آنکه بتوانیم این زیرساختها را فراهم کنیم. زیرساختهای دیگری هم برای شرکتهای دانشبنیان، توسعه صندوقهای پژوهشهای فناوری استانی است تا بتوان از طریق جذب منابع بیشتر، این صندوقها را برای کمکرسانی به شرکتها آماده کنیم.
خانی در پاسخ به این سوال که صنایع دانشبنیان چقدر از اهداف اقتصاد مقاومتی را میتواند به سرانجام برساند، گفت: هر چیزی که در اقتصاد مقاومتی میبینیم، توسط شرکتهای دانشبنیان میتوانیم عملیاتی کنیم. در اقتصاد مقاومتی بحث تولید داخل است، تولید داخل اگر به شکل بومیسازی و مهندسی معکوس انجام شود، فقط از طریق شرکتهای دانشبنیان میتواند انجام بگیرد؛ زیرا اینها هستند که میتوانند به دلیل اینکه به علم روز مجهز هستند و تیمهای توسعه خیلی خوبی دارند، بومیسازی را انجام دهند و ساخت داخل تجهیزات را انجام دهند، بنابراین در بحث تولید داخل قطعا شرکتهای دانشبنیان در خط مقدماند و آنها هستند که این کارها را انجام میدهند.
وی در ادامه گفت: یکی دیگر از مولفههای اقتصاد مقاومتی بحث اشتغال است. اشتغال در شرکتهای دانشبنیان خیلی سریعتر و پایدارتر اتفاق میافتد، یعنی در حوزه دانشبنیان اشتغال با رقم و هزینه کمی به وجود میآید؛ به عنوان مثال شرکتهای دانشبنیان به طور متوسط با هر ۴۰میلیون تومان میتواند یک شغل ایجاد کند. در صنایع سنتی این روند حداقل ۱۰برابر است، پس اشتغال با هزینه کمی بهوجود میآید و این اشتغال پایدار است. یک زمانی ممکن است شما بگویید که در حوزه کشاورزی هم اشتغال ایجاد میکنید، ولی این موضوع پایدار نیست، هزار اتفاق طبیعی ممکن است بیفتد که اشتغال از دست برود یا اینکه وابسته به منابعیاند که ممکن است دیگر وجود نداشته باشد؛ ولی در حوزه دانشبنیان اگر اشتغال به وجود آید، قطعا اشتغال فاخر و پایدار است و مهمتر از همه جامعه هدف شما برای اشتغال جامعه فارغالتحصیلان است.
وی تاکید کرد: بحث بیکاری فارغالتحصیلان بزرگترین معضل کشور است، بنابراین اشتغالآفرینی برای فارغالتحصیلان از طریق شرکتهای دانشبنیان امکانپذیر است.
این کارشناس افزود: یکی دیگر از مولفههای اقتصاد مقاومتی، بحث صادرات و جلوگیری از واردات است که این هم از طریق شرکتهای دانشبنیان امکانپذیر است. محصولات شرکتهای دانشبنیان قابلیت صادرات دارد و میتوانند از واردات محصول جلوگیری کنند و محصولات وارداتی را بومیسازی کنند.
خانی ادامه داد: بحث ارز هم در اقتصاد مقاومتی دیده شده و آن اینکه جلوگیری از خروج ارز دوباره با تولید داخل امکانپذیر است. واردات ارز با صادرات است؛ صادرات و جلوگیری از خروج ارز توسط شرکتهای دانشبنیان میتواند تحقق پیدا کند. بنابراین تقریبا تمام مولفههای اقتصاد مقاومتی را شرکتهای دانشبنیان میتوانند ایفا کنند. در شرایط تحریمی هم شرکتهای دانشبنیان سربازان اقتصادی در جنگ اقتصادی هستند.
وی در پاسخ به این سوال که جایگاه و نقش مناطق آزاد در تحقق اقتصاد دانشبنیان چیست و مناطق آزاد چه ظرفیتهایی برای ایفای نقش در اقتصاد دانشبنیان دارند، بیان کرد: یکسری تسهیلات قانونی و امتیازاتی برای شرکتهای دانشبنیان داریم که این شرکتها را از نظر حمایتهای قانونی برجسته میکند. یک حمایتهایی هم در مناطق آزاد داریم که آنها هم جذابیتهای زیادی برای این شرکتها دارند؛ بنابراین شرکتهای دانشبنیان اگر به سمت مناطق آزاد بروند، جذابیتهایش بیشتر میشود؛ هم به خاطر دانشبنیان بودنشان و هم به دلیل استقرارشان در مناطق آزاد این امتیازات چند برابر میشود. بنابراین مناطق آزاد به شرط آنکه بسترها را فراهم کنند، برای ورود شرکتهای دانشبنیان بسیار جذاب هستند.
این کارشناس اظهار کرد: بروکراسی اداری در مناطق آزاد کمتر است، در سرزمین اصلی خیلی از مواقع این بروکراسیها و دیوانسالاریها به قدری پیچیده است که فرآیند صادرات را برای شرکتها طاقتفرسا میکند؛ ولی در مناطق آزاد به سبب اینکه بسیاری از این بروکراسیها از بین رفته و حتی در خیلی از شرکتها ازجمله دانشبنیان معافیتهای مالیاتی وجود دارد، لذا در مناطق آزاد این بستر برای شرکتها وجود دارد که از طریق مناطق بتوانند صادرات انجام دهند. ولی مناطق آزاد در یکسری از زیرساختها باید خود را تقویت کنند؛ به عنوان مثال زیرساختهای حملونقل که برای صادرات خیلی مهم است. خود مناطق آزاد در مورد امکاناتی که برای شرکتها باید فراهم کنند ازجمله زیرساختی و اینترنتی باید آماده باشند.
خانی ادامه داد: شرکتهای دانشبنیان زیرساختهایی نیاز دارند که ممکن است شرکتهای دیگر نیازی نداشته باشند؛ مثلا شرکتهای دانشبنیان اگر بخواهند در مناطق آزاد مستقر شوند، اینترنت سطح بالایی را میخواهند. شرکتهای دانشبنیان یکسری خدماتی مثل خدمات شتابدهی، مشاوره، بازاریابی، تجاریسازی، مطالعه بازارهای صادراتی را لازم دارند. لذا مناطق آزاد باید این شرایط را فراهم کنند تا این شرکتها بتوانند از این ظرفیتها استفاده نمایند؛ چراکه اگر این شرایط فراهم نشود، ورود شرکتهای دانشبنیان به مناطق کامل نخواهد بود؛ آن وقت اینها مجبور هستند برخی نیازهای خود را از سرزمین اصلی و شهرهای بزرگ تامین کنند و آن موقع یک واحد کوچکشان را به مناطق آزاد ببرند.
این کارشناس تاکید کرد: اگر میخواهیم شرکتهای دانشبنیان کامل به مناطق آزاد بیایند، باید شرایط برایشان فراهم شود، باید رفت و آمدشان تسهیل شود، اگر شرکت دانش بنیانی از تهران بخواهد به منطقه آزاد بیاید، برایش مهم است که پرواز مستقیم داشته باشد تا بتواند سریع کارش را انجام دهد و ارتباطش فراهم باشد. بنابراین چنین اقدامات زیربنایی در مناطق آزاد نیاز داریم برای آنکه شرکتهای دانشبنیان بتوانند به آنجا ورود پیدا کنند. همچنین مراکز رشدی که در مناطق آزاد داریم یا بحث صندوق پژوهش فناوری که در مناطق است، جز زیرساختهایی هستند که میتوانند به شرکتهای دانشبنیان اطمینان دهند که در این مناطق ظرفیت و حمایت وجود دارد و آنها را تشویق کنند تا به سمت مناطق آزاد جذب شوند.
خانی در پایان خاطرنشان کرد: دانش آن است که تبدیل به تولید ثروت، شرکت و کارخانه شود؛ رسالت مناطق آزاد هم همین است. این مناطق در سالهای اخیر در حوزه فناوری و ایجاد مرکز رشد بسیار عملکرد خوبی داشتهاند و باید این را تقویت، حمایت و کمک کنیم تا مناطق آزاد را به یک هاب صادراتی برای شرکتهای دانشبنیان تبدیل نماییم.
علی خیبری، کارشناس حوزه فناوریهای نوین:
علاقهمندی شرکتهای دانشبنیان جهت ورود به مناطق آزاد
در نهایت علی خیبری کارشناس حوزه فناوریهای نوین در گفتوگو با نشریه، از نقش اقتصاد دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی و لزوم حضور شرکتهای دانشبنیان در مناطق آزاد سخن گفت.
وی به چیستی اقتصاد دانشبنیان اشاره و تصریح کرد: اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی است که بر پایه توسعه، خدمات و علم است؛ به این صورت که صنایع و خدماتی که براساس تکنولوژیهای نوین و دستاوردهای جدید علمی پای میگیرند، فعالیت و صدور آن همین اقتصاد دانشبنیان را تشکیل میدهد. تحقق شرایط آن هم تابع اشخاص است که به فارغالتحصیلان، دانشجویان، استادان و دانشگاهیان که در زمینه علمی کار میکنند و به یافتههایی دست پیدا میکنند، برمیگردد؛ باید به این اشخاص آموزش و زیرساختهای لازم داده شود تا بتوانند یافتههای خود را به صورت تجاری در بیاورند و در واقع تجاریسازی علم را انجام دهند.
خیبری در ادامه گفت: در حال حاضر اقتصاد دانشبنیان در جهان بخش مهمی از اقتصاد کشورهای پیشرفته را دربرمیگیرد؛ به عنوان مثال بیش از ۲۰درصد صادرات کشور چین مربوط به فناوریهای بیوتکنولوژی و فناوریهای آی.تی که محصولات دانشبنیان هستند، میباشد و یا در آمریکا قسمت اعظم صادرات، همین محصولات دانشبنیان است.
این کارشناس اظهار داشت: محصولات دانشبنیان برعکس محصولات دیگر مثل فرآوردههای خام که کشور ما صادر میکند، دارای ارزش افزوده بسیار بالایی هستند. طبق آمار، از هر یک دلار سرمایهگذاری در تکنولوژیهای دانشبنیان، بیش از هزار دلار میتوان سود به دست آورد که یک چنین تکنولوژی بیش از آنکه نیاز به سرمایهگذاری داشته باشند، نیاز به فکر و دانش دارد.
وی در پاسخ به این سوال که مناطق آزاد چه کمکی میتوانند به اقتصاد دانشبنیان کند، اظهار داشت: مسلما این نوع اقتصاد بیش از این نوع تکنولوژی احتیاج دارد که صادر شوند، یعنی همان طور که تولید میشوند، به کشورهای همجوار هم صادر میگردند، لذا مناطق آزاد میتوانند نقش بسیار مهمی در صادرات این تکنولوژیها داشته باشند.
خیبری تصریح کرد: شرکتهای دانشبنیان میتوانند با تکیه بر دانش بومی و بومیسازی علم، تکنولوژی و مهندسی معکوس، بسیاری از محصولاتی که کشور به آن احتیاج دارند را تولید کنند. همچنین با توجه به استعدادهای داخلی که در کشور فراوان است، میشود دست به اختراعات و ابتکاراتی زد و محصولات جدیدی را تولید کرد. حتی بسیاری از این تولیدات را میتوان به کشورهای همجوار و حتی پیشرفته صادر نمود.
این کارشناس گفت: معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و همین طور بخش پارکهای علم و فناوری از بخشهایی در کشور هستند که از صنایع دانشبنیان حمایت میکنند، ولی غیر از اینها احتیاج به قوانین روشن، واضح و حمایتی برای صنایع دانشبنیان است. همچنین غیر از صنایعی که پا میگیرند و موفق میشوند، بعضی مواقع افرادی که دست به اختراع و ابتکار میزنند، شاید قصد اینکه کار تجاری راه بیندازند نداشته باشند؛ بلکه قصد واگذاری تکنولوژی خودشان یا اصطلاحا دانش فنی ساخته خود را داشته باشند؛ اما اکنون ما در کشور ارگانی که متولی فروش مالکیت فکری این نوع اختراعات و ابتکارات به صنایع داوطلب باشد را نداریم؛ بهتر است چنین سازمانی شکل بگیرد که ابتکارات افراد داوطلب که مشتاق به واگذاری اختراعات خود هستند را جمعآوری کند و بعد از سنجش امکانپذیری برای آنها در صنایع، مشتری پیدا کند.
وی در پاسخ به این سوال که جایگاه و نقش مناطق آزاد در تحقق اقتصاد دانشبنیان چیست و مناطق آزاد چه ظرفیتهایی برای ایفای نقش در اقتصاد دانشبنیان دارند، بیان داشت: مسلما اگر اقتصاد مقاومتی را به معنای نگاه به داخل تفسیر کنیم، اقتصاد دانشبنیان کاملا در راستای برآورده کردن این اهداف قرار میگیرد؛ چراکه ما به جای واردات از خارج، نگاه به داخل میکنیم و از توانمندی صنعتگران و دانشمندان داخلی میخواهیم استفاده کنیم. خیلی از محصولاتی که ما وارد میکنیم، قابل انجام و قابل طراحی در داخل کشور است، فقط باید فرصت برابر با محصولاتی وارداتی به این افراد داده شود. در واردات یکسری رانتها و سودهایی که تقریبا میتوان گفت نامشروع است، باعث میشود که تمایل به واردات خیلی بیشتر از توجه به نیروی داخلی باشد. همین باعث میشود خیلی از صنایع دانشبنیان متاسفانه در کار اقتصادی موفق نباشند و از بین بروند. با توجه به راهبردهای اقتصاد مقاومتی میشود از صنایع دانشبنیان حمایت کرد تا اینها به سرانجام برسند و به سوددهی وارد شوند.
خیبری افزود: مناطق آزاد چند نکته مثبت و خوب برای تحقق اقتصاد دانشبنیان دارند؛ یکی از مهمترین اینها، سادگی صادرات محصول از مناطق آزاد است. دومین مسئله شاید بتوان به نبود قوانین دست و پاگیر داخلی در مناطق آزاد اشاره کرد، ازجمله ثبت و فعالیت شرکت، مباحث مالیاتی و… در مناطق آزاد آسانتر صورت میگیرد. بنابراین همه اینها باعث میشود که شرکتهای دانشبنیان تمایل داشته باشند که به مناطق آزاد مراجعه کنند. اما از طرف دیگر محدودیتهایی هم در مناطق آزاد برای این نوع شرکتها داریم؛ مهمترین محدودیت، نیروی کارآزموده و علمی جهت به کارگیری در این شرکتها است. لذا وجود دانشگاها میتواند حلقه اتصال نیروی کارآزموده و تربیت آن را تسهیل کند. از طرف دیگر شرکتهای دانشبنیان میتوانند باعث شکوفایی مناطق آزاد شوند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰