شاید زمانی برای جبران نماند!
از همان ابتدای این مسیر، مخالفتها و نقدها بر احداث و چگونگی روند و مدیریت در مناطق آزاد وجود داشت؛ اما در هیچ دوره زمانی، تضعیف و آسیب به این مناطق به اندازه اکنون نبوده؛ تا جایی که اگر امروز بدون تعصب و چشمانی باز به مناطق آزاد و قوانین باقی مانده از آن نگاهی بیاندازیم، خواهیم دریافت که دیگر جز اسمی دهان پر کن از این مناطق باقی نمانده است.
این موضوع شاید سوال بسیاری از فعالین اقتصادی و موافقین مناطق آزاد باشد که چه شد که این حجم از مخالفت و تحدید، بر مناطق سایه افکند؟!
با بررسی سیر تکاملی و همچنین افزایش کمی مناطق آزاد درمیابیم که از یک دوره خاص تا به اکنون، بنابر دلایل مبهم، این مناطق تبدیل به دستمایههایی شدند تا هر اتفاق نامیمون و هر اشتباه و کمکاری در مدیریت کلان اجرایی کشور، بر گردن آنان بیافتد. اتهام قاچاق، دروازه واردات و دهها مورد دیگر که به این مناطق نسبت داده شد، مسائلی بود که از دیرباز در کشور وجود داشت و در حال حاضر نیز در جریان است.
اینکه چرا برخی افراد و جریانات با ماهیت وجودی مناطق آزاد مخالف هستند، موضوعی است که میطلبد به دقت مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد؛ اما اینکه چرا منتقدین غالبا موفق عمل کرده و توانستهاند نظرات، عقاید و دلایل خود را در جامعه و حتی محاکم و مراجع قانونی به اثبات برسانند و با پشتوانه اجتماعی و قانون بر این مناطق هجمه وارد کنند، مسئلهای است که بیتردید باید در نوع پرزنت کردن و همچنین دفاع مناطق آزاد از عملکرد خود جستوجو نمود.
واضح و روشن است اقداماتی که در طول ۳دهه اخیر در این مناطق از کشور انجام شده، با همه کم و کاستیها، برگ زرینی در کارنامه اقتصادی و حتی اجتماعی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، اما عدم پرداختن و اطلاعرسانی صحیح در این خصوص باعث گردیده ذهن مخاطبین که مملو از اخبار غیرواقع از سوی مخالفین است، دیگر توان پذیرش واقعیات را نداشته و وقعی به اخبار کمرنگ و لعاب مناطق آزاد آن هم بعضا در رسانههای محلی و استانی، ننهد.
از سوی دیگر، سستی مسئولین امر در پیگیری موضوعات پیش آمده برای مناطق آزاد تا جایی پیش میرود که غالبا زمانی تصمیم به اقدام میگیرند که کار از کار گذشته و برای بازگشت به نقطه پیشین نیاز به رمل و اسطرلاب و هزاران خواهش و تمنا است؛ و این روش عملکردی باعث میشود جایگاه ویژه و استراتژیکی که سالها قبل برای این مناطق تعریف شد و شأنی که در اقتصاد کلان کشور در نظر گرفته شده بود، به پایینترین حد خود تنزل پیدا کند.
با مداقه در برنامهها و میزگردهای تولید در شده در صدا و سیما نیز به این مهم دست مییابیم که به جز چند برنامه محدود آن هم با هدف تخطئه کردن و تخریب مناطق آزاد، خوراک مبسوط و مطلوبی به مخاطب خورانده نمیشود؛ البته اگر چند برنامه نمایشی و فرمایشی کممخاطبی که طی یکی دو سال اخیر برای مناطق آزاد ساخته شده را فاکتور بگیریم که آن هم به دلیل عدم استقبال مخاطب به دلایل مختلف، گرهای از مشکلات و چالشهای مناطق باز نکرده است.
اما امروز شرایط بسیار متفاوت است، در روزهایی که به دلیل شیوع بیماری کرونا در کنار فشارهای حداکثری تحریمها، اقتصاد کشور رمقی را در خود نمیبیند، ضمن اینکه شمارش معکوس برای انتخابات۱۴۰۰ نیز آغاز شده است، بیتردید همانگونه که مشاهده میکنیم هجمهها بر مناطق آزاد هر روز بیش از پیش میشود. شاید در این برهه زمانی بهتر است به جای صرف وقت و انرژی برای حواشی، بر روی موضوعات کلان و معرفی دستاوردهای مناطق تمرکز شود، تا هم ذهن جامعه با واقعیات آشنا گردد و هم اینکه با صبر و تلاش دوچندان، به کمک اقتصاد و مدیریت کلان اجرایی کشور شتافت.
مسلما در روزهایی که قوانین و آییننامههای کلیدی مناطق آزاد، یکی پس از دیگری ابطال و یا محدود میشوند، توسعه کمی و محدودهای مناطق، راهحل عبور از بحران کنونی نخواهد بود. باید از تمام توان و ظرفیتها در جهت حفظ شالکه مناطق آزاد موجود، بهره برد تا بیش از این به ورطه نابودی و سراشیبی سقوط نزدیک نشوند.
بیشک با کمی تامل درخواهیم یافت که حرکتی که طی چند سال اخیر آغاز شده، مسیر درستی نبوده و باید از همین لحظه و بدون فوت وقت از این جاده اشتباهی بازگشت؛ چراکه این ره که تو میروی به ترکستان است…
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰