چرا مناطق آزاد ایران تضعیف شدهاند؟
به گزارش اخبار آزاد مناطق، در سال۹۷ اقتصاد ایران به دلیل خروج امریکا از برجام و وضع مجدد تحریمها بر علیه کشورمان، دچار افت و نوسان شدیدی شد و به تبع آن مناطق آزاد نیز با مشکلاتی سختی روبهرو شدند.
شاید در وهله اول و با دیدگاهی سطحی بتوان گفت که شرایط فعلی مناطق آزاد به سبب تاثیرپذیری از نواسانات و بحرانهای کلی در کشور، طبیعی است و چنین مشکلاتی قاعدتا باید بر این مناطق نیز تحمیل میشد؛ جمله عجیبی که طی ماههای گذشته به دفعات از سوی برخی مسئولین شنیده شده است!
اما با نگاهی عمیق و مرور جزئی به دلایل ایجاد مناطق آزاد در ایران و سایر نقاط جهان، درمیابیم که ظاهرا متولیان امر هیچگونه سررشته و شناختی از چنین مناطقی ندارند؛ چراکه اصلیترین و اساسیترین عامل، حداقل در ایران برای تاسیس مناطق آزاد، کمکرسانی به کشور در این قبیل شرایط بوده است؛ همان گونه که پس از خاتمه جنگ تحمیلی و در دوران ریاست جمهوری مرحوم آیتالله هاشمی رفسجانی تصمیم بر آن شد که بخشی از کشور در قالب و چارچوب مناطق آزاد قرار گیرند تا علاوه بر بهرهمندی از استقلال عمل به انضمام مزیتهای مختص به این مناطق ازجمله معافیتهای گمرکی و مالیاتی، بتوان کشور را از رکود و اقتصاد شکننده تحریمی و جنگزده آن زمان خارج کرد؛ در نتیجه این تصمیم بخردانه، تاسیس ابتدا منطقه آزاد کیش و سپس قشم و چابهار بود. در ادامه روند موفق این ۳منطقه، ۴منطقه آزاد دیگر ازجمله انزلی، اروند، ارس و در نهایت ماکو در کشور متولد شدند و تاکنون در مسیر توسعهای خود حرکت کردهاند.
حال این سوال به ذهن متبادر میشود که شرایط امروز با آن روزگار چه فرقی دارد؟ مگر نه آنکه در آن دوران وضعیت کشور بحرانیتر بود، زیرا علاوه بر جنگ نظامی، کشور دوران انقلاب اسلامی را نیز پشت سر گذاشته بود و به معنای واقعی تمامی کشورهای دنیا با ایران قطع ارتباط کرده بودند و تبدیل به دشمنان قسم خورده این خاک پاک شده بودند، صدق این مدعا را میتوان در همراهی و همیاری کشورهای متخلف با رژیم بعثی در جنگ ۸ساله با ایران مشاهده کرد.
شاید جواب این سوال یک جمله باشد: «مدیریت با تفکر، مدبرانه و ریسکپذیر». امروز تعدد بخشنامههای محدود کننده در کنار حذف عمدهترین مزیتهای مناطق آزاد را نظارهگر هستیم و در مواجه با مسئولین، تشویق به صبر میشویم تا این سونامی عظیم بحران فروکش کند!! محدودیتهای گمرکی، ممنوعیت ورود بخش عظیمی از کالاها، ثبت سفارش، کمبود ارز و… دهها مورد دیگر که باید پای درددل سرمایهگذاران و تولیدکنندگان نشست تا با جان و استخوان عمق فاجعه را لمس کرد.
اگر در چنین شرایطی مناطق آزاد با قوانین و مقررات خود اداره میشدند (نه امتیاز و رانت بیشتر)، بیشک امروز شرایط اقتصادی این مناطق و به تبع آن کل کشور حال بهتری داشتند؛ اما در نهایت تاسف و تعجب میبینیم که مناطق آزاد (به قول یکی مدیران) همچون فرزندان ناخواسته و سر راهی، رها شدهاند و بدون پشت و پناهی، هر بخش و دستگاهی در سرزمین اصلی به خود اجازه میدهد خنجی به روی نحیف آن بکشد.
شاید در چنین روزهایی نقدی که به مدیران محترم عامل مناطق آزاد وارد است، این است که باید به خاطر آورید که جایگاه این مناطق در کجای اقتصاد کشور واقع شده و مهمتر اینکه مدیران عامل مناطق آزاد به یاد آورند که عالیترین مقام دولت و بالاتر از هر شخص دیگری، در منطقه متبوع خود میباشند؛ شما تصمیمگیران و تصمیمسازان منطقه خود هستید و نباید اجازه دهید که خارج از سازمان شما برای شما تمهیدات و تصمیماتی اتخاذ گردد، که اگر چنین شود، باید جوابگوی سرمایههای مردم در این دنیا و آخرت باشد.
بیشک تنها دلیلی که امروز برخوردها و رفتارهای خارج از قانون و عرف با مناطق آزاد میشود، به سبب تضعیف مدیران این مناطق است؛ باید بازگشت به گذشته، همان زمانی که مدیران عامل مناطق آزاد در اشلی کوچکتر، نقش رئیسجمهوران منطقه متبوع خود را داشتند. باور کنید اگر شما به همان شرایط و جایگاه بازگردید، مسلما اوضاع کنونی مناطق آزاد بسیار تغییر خواهد کرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰