نهادینه شدن مشارکت بانوان در مدیریت مناطق آزاد
به گزارش اخبار آزاد مناطق، در حقیقت شناخت عوامل پیشرفت کشورهای توسعه یافته یکی از مهمترین دغدغههای پژوهشگران بوده و هست و امروز بسیاری از دانشمندان دریافتهاند که صرفا ابعاد مادی و اقتصادی نمیتواند موجب توسعه شود و توسعه پایدار و توسعه انسانی مکمل هم خواهند بود. به این معنی که یکی از شروط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار، بهرهگیری از تمامی امکانات انسانی است؛ از این رو میزان توسعه در هر کشور، رابطه مستقیمی با میزان بهرهگیری از نیروهای بالفعل و بالقوه انسانی آن کشور دارد.
نکته حائز اهمیت این است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که با ورود زنان به حوزه عمومی فرآیند نوسازی و حرکت در مسیر پیشرفت مادی و فکری سرعت بیشتری به خود گرفته است و یا حداقل تسهیل کننده مسیر توسعه بوده است.
مفهوم توسعه که تا دهه۱۹۹۰ براساس شاخصهای اقتصادی تعریف میشد، بعد از آن جای خود را به توسعه انسانی داد و توجه به زنان به منزله نیمی از جامعه انسانی در برنامه توسعه انسانی ضرورت یافت و در هیمن راستا یکی از اهداف توسعه هزاره سوم ملل متحد در سال۲۰۱۵ برابری جنسیتی و توانمندسازی نام گرفت؛ عاملی که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مانع اصلی برای توسعه شناخته شده بود.
شناخت تواناییهای زنان و اعتقاد به نقش آنها یکی از مواردی است که میتواند موجب توسعه انسانی در جوامع شود، چراکه بررسیهای انجام شده نشان میدهد که زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی هستند، به این دلیل که زنان امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر را ندارند.
حضور زنان در عرصههای تصمیمگیری مناطق آزاد
با وجود اینکه سالهای بسیاری از رویکردهای فمنیستی و توجه به نقش زنان در جامعه میگذرد، اما بحث زنان در توسعه هنوز جدید محسوب میشود. بسیاری از صاحبنظران یکی از دلایل حضور کمرنگ زنان در ساختار رهبری اجتماعات را، درک نادرست جوامع از ارزش واقعی کار زنان در توسعه اجتماعی دانستهاند و این بحث تنها به معنی کار بیشتر زنان در جامعه نیست، بلکه این تنها یک جنبه از حضور زنان در توسعه را نشان میدهند.
در مناطق آزاد که امروز پایلوتهایی برای توسعه، تولید و صادرات محسوب میشوند، نقش زنان به درستی ترسیم نشده و یکی از عرصههای مهم توجه به حضور زنان در موقعیتهای تصمیمگیری، استفاده از آنها در نقشهایی است که بتوانند در این مناطق نقش پررنگتری ایفا کنند.
یکی دیگر از عوامل مهم در بحث زنان و توسعه پایدار، دسترسیهای برابر زنان و مردان به دستاوردهای توسعه است. بدین معنی که زنان نیز باید در برنامههای توسعه، بهبود شرایطشان را مشاهده کنند و برای مثال در مناطق آزاد زنان باید بتوانند از شرایط مساوی توسعه حتی در بحث گردشگری برخوردار باشند.
رفاه و تفریح برای زنان در مناطق آزاد
در سالهای اخیر منطقه خاورمیانه در بسیاری از حوزههای رفاه زنان توانسته دستاوردهای مثبتی برای این گروه داشته باشد. بهبود در شاخصهایی مانند تحصیلات زنان، امید به زندگی، درآمد سرانه، باروری و… نشان دهنده آن است که این منطقه در بهبود شرایط در این حوزهها برای زنان موفقتر از شاخصهای مشارکت اقتصادی و سیاسی عمل کرده است. در کشورهای اسلامی نیز در گذشته زنان از امکان مشارکت گسترده در زمینههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار نبودهاند و از توانمندی زنان در تسهیل توسعه به درستی استفاده نشده است؛ شاید بتوان گفت مالزی تنها کشور اسلامی بود که همزمان با آغاز فرآیند توسعه یافتگی، از مشارکت زنان نیز بهرهمند شده است، اما امروز این شرایط هر چند با آهنگی کند اما در بسیاری از کشورهای اسلامی رو به بهبود دارد.
برخی کارشناسان معتقدند که پس از تسلیحات، بزرگترین تولید صادراتی ایالات متحده مربوط به تفریحات است و این نشان دهنده اهمیت سیاستگذاری در اقتصاد تفریحات و سرگرمی است. در گذشته تفریحات محدود به دایره خانواده و دوستان و شامل نوعی از فعالیتهای اجتماعی میشد، اما امروز و با مواجهه با دنیای مدرن و ظهور غولهای بزرگ رسانهای، تعریف آن به خصوص برای جوانان تغییر یافته است و به نوعی با رسانههای گروهی گره خورده است و مصرف کننده تفریحات و سرگرمیهای کشورهایی شدهاند که به تولید و طرحریزی این حوزه میپردازند و سودهای اقتصادی فراوانی از این راه به دست میآورند. از آنجایی که ایران از نظر تنوع اقلیمی و زیستی جزء پنج کشور اول جهان محسوب میشود، در بحث تفریحات طبیعی میتواند نیز میتواند پیشرو باشد.
برخی کشورهای اسلامی با توجه به بحث گردشگری اسلامی سعی در ایجاد محیطهایی مناسب تفریح برای زنان مسلمان کردهاند و با ارتقاء و بهسازی سواحل برای حضور بانوان مسلمان، حتی مورد استقبال زنان غیرمسلمان نیز قرار گرفتهاند؛ چراکه امروز عدم آسایش زنان در سواحل حتی در کشورهای غیراسلامی نیز مطرح است.
امروز مناطق آزاد ایران با وجود قابلیتها و پتانسیلهای فراوان در حوزههای مختلف، نیازمند تغییر رویکرد به زنان هستند. این مناطق با وجود قوانین اسلامی کشور، تعداد بسیار محدودی رفاهیات مخصوص بانوان را تجربه میکنند و حتی با وجود اینکه سواحل مناطق آزاد ایران نقطه قوت آنها محسوب میشود، تدابیری برای محلهایی مناسب تفریح زنان ندارند.
عدم وجود تفریحاتی مختص به بانوان در مناطق آزاد که اکثرا دارای طبیعتی زیبا، سواحل شنی و صخرهای و پلاژهای طبیعی با جاذبههای خاص و همچنین بومگردی، یکی از معضلاتی است که در این مناطق مشاهده میشود. هر چند اکثر تفریحات در مناطق گردشگری به طور مشترک برای زنان و مردان تعبیه شدند، اما با توجه به اسلامی بودن کشور، به نظر میرسد باید توجه بیشتری به اختصاصی بودن گردشگری و تفریحات برای بانوان انجام داد.
از آنجایی که درصد زیادی از مناطق آزاد ایران به تفریحات دریایی وابسته هستند و بانوان امکان استفاده از موقعیت دریا در هر مکان و زمان را ندارند، وجود برنامههایی برای توسعه این بخش از گردشگری لازم و ضروری به نظر میرسد. در حقیقت عدم وجود تفریحات کافی برای بانوان و عدم تحرک جسمی بانوان را میتوان به منزله محرومیت بخش مهمی از جامعه از سلامت، نشاط و بهداشت جسمانی و روانی دانست.
توانمندسازی زنان در عرصههای مختلف مناطق آزاد
با توجه به نابرابری جنسیتی که در بسیاری از جوامع علیه زنان مشاهده میشود، بحث توانمندسازی زنان نیز در سالهای اخیر اهمیت خاصی یافته است. گردشگری یکی از جنبههای مهمی است که میتواند در تعدیل جنسیت و کاهش نابرابریهای جنسیتی نقش مهمی ایفا کند. گردشگری ابزاری برای توانمندسازی زنان در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
رشد و توسعه گردشگری از پدیدهای مهم قرن بیستم است که با سرعت نیز ادامه دارد و در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است. امروزه توسعه گردشگری در کشورهای مختلف، چه به لحاظ اقتصادی و چه از جنبههای فرهنگی،اجتماعی و سیاسی مورد توجه همگان قرار گرفته است.
توسعه گردشگری در مناطق آزاد ایران با توجه به قابلیتهای فراوان گردشگری در این مناطق رو به افزایش است و زنان در این فرآیند به طور مستقیم اثرگزار هستند. زنان به عنوان عاملی موثر در امور مختلف اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی از نظر مشارکت نیروی انسانی مورد نیاز در جامعه، سهم بسزایی دارند. لذا میبایست زنان در زمینههای مختلف توانمند شوند تا از این طریق بتوانند نقش خود را در جامعه بیشتر نمایان کنند.
به گفته کارشناسان، توانمندسازی زنان با کیفیت زندگی و مسائل اساسی حقوق بشر در ارتباط است و یکی از اهداف توسعه از دیدگاه انسانی و عدالت محورانه محسوب میشود. توانمندسازی زنان به معنای افزایش شناخت و خودآگاهی، قابلیت اعتماد و گسترش آزادی انتخاب زنان توسط خودشان است.
یکی از متداولترین راههای توانمندسازی زنان، گردشگری و مشارکت زنان در امور مربوط به گردشگری است که میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد اشتغال، درآمد و ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی زنان موثر واقع شود.
سازمان گردشگری (UNWTO) نیز در نظر دارد به منظور توسعه گردشگری زنان در جهان، نیروهای توسعه سرمایهگذاری سازمان ملل را برای توسعه گردشگری در این بخش گرد هم آورد تا برنامههای ویژهای را برای تقویت نقش زنان در گردشگری جهان طراحی کنند.
اما با وجود اهمیت بسیار حضور زنان در عرصه گردشگری، گردشگری زنان و به خصوص زنان مسلمان یکی از موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. فرهنگ اسلام به علت برخورداری از تحرک و شادابی، دارای جلوههای برتری است که بسیاری از فرهنگها فاقد آن هستند. فلسفه سیر و سفر در اسلام در بسیاری از آیات قرآن مورد اهتمام قرار گرفته و «سیرو فی الارض» مورد تاکید قرار گرفته است و این امر نیز چه برای زنان و چه مردان، در راستای طلب کمال و جستجوی علم و فضیلت بوده و هدف غایی آن شناخت هر چه بیشتر خالق بوده است و در این زمینه مردان برتری نسبت به زنان ندارند.
حضرت علی (ع) پنج فایده مهم و نهفته در سفر را زدودن گرد ملال و رنج و اندوه از زندگی، کسب معیشت و به دست آوردن فراخی و گشایش در تامین معاش، آموختن علم، به دست آوردن و اطلاع یافتن از آداب و رسوم اقوام و ملل دیگر و درک صحبت و مکالمه با افراد دانستهاند.
در حقیقت میتوان گفت برخلاف جهانگردی مادی که در جهان بیشتر دارای سیر افقی است، گردشگری در اسلام و قرآن چه برای زن و چه برای مرد مسلمان دارای سیر عمودی و توصیفی است، زیرا هدفمند بودن سیر و سیاحت و نشر علمی افکار در اسلام آن را از چندین بعد برای انسان مفید میکند.
از آنجایی که نشاط یکی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسان است و نقش عمدهای در تعالی روانی و اجتماعی افراد جامعه ایفا میکند، میتوان گفت گردشگری به عنوان یک فعالیت نشاطآور، تاثیر بسزایی در ارتقاء این مهم در جامعه دارد. گردشگری زنان به عنوان یکی از جنبههای حضور زنان در اجتماع، میتواند موجب افزایش نشاط در خانواده و نمود آن در جامعه شود. باید جوامع به این باور برسند که سرمایهگذاری درباره زنان میتواند مسیر سودمندی برای کارایی اقتصادی و دیگر اهداف توسعه باشد.
در خصوص اهمیت نقش زنان و بهبود جایگاه آنان در مناسب مدیریتی و تصمیمگیری با چند تن از زنان موفق در حوزههای مختلف مناطق آزاد گفتوگویی داشتهایم که شرح آن را در زیر میخوانید:
زهرا فرشته حسینزاده سلجوقی، مشاور مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم در امور بانوان و خانواده:
زنان روستایی قشم، منبع تولید و رواج میراث فرهنگی ناملموس هستند
با توجه به بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی به عنوان یک فقیه جامع الشرایط و نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی و معمار کبیر انقلاب، در جملاتی در خصوص نقش زنان در آینده نظام مقدس جمهوری اسلامی، به این جمله اشاره میکنند که زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند. در حقیقت هر کدام از این کلمات در کنار هم که قرار میگیرند، دنیایی از مفاهیم را به دنبال دارند. وقتی میگویند زنان «باید»، یعنی به عنوان یک فقیه عالی قدر این افاضه وجوب دارد؛ یعنی واجب است و به این معنی نیست که «میتوانند». علاوه بر آن، ایشان میگویند در «مقدرات اساسی مملکت»، نه تنها مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی یا هر نوع از ابعادی که کل جامعه بشری را پوشش میدهد.
امام خمینی (ره) اشاره میکنند که زنان میبایست «دخالت» داشته باشند و نمیگویند مشارکت یا همراهی کنند.
ما در قانون برنامه ششم توسعه کشور مادهای تحت عنوان ماده۱۰۱ داریم و در آن ذکر شده که کلیه دستگاههای اجرایی موظف هستند به منظور تحقق اهداف مندرج در اصول دهم، بیستم و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین اهداف سند چشمانداز بیست ساله و سیاستهای کلی برنامه ششم و سیاستهای کلی خانواده مبنی بر تقویت نهاد خانواده و جایگاه زن در آن و استیفای حقوق شرعی و قانونی زنان در همه عرصهها و توجه ویژه به نقش سازنده زنان به منظور بهرهمندی جامعه از سرمایه انسانی زنان در فرآیند توسعه پایدار و متوازن با سازماندهی و تقویت جایگاه سازمانی امور زنان در خانواده در هر دستگاه رویکرد عدالت جنسیتی بر مبنای اصول سیاستها، برنامهها و طرحها و… را اعمال کنند.
میدانیم که در تمام جوامع بشری بحث شکاف جنسیتی در کنار دو شکاف قومیتی و نسلی، از مسائلی هستند که امنیت اجتماعی و روانی کشورها را مورد تهدید خود قرار میدهند. نبود فرصتهای برابر برای توسعه و حضور و مشارکت زنان، از مسائلی است که باید نسبت به آن توجه ویژهای مبذول شود.
ما برای حضور مردان در مناسب، دنبال رزومه نیستیم در حالی که برای خانمها موشکافانه و وسواسگرایانه برخورد میکنیم، هر چند که این مورد بد نیست، اما باید ببینیم در شرایطی که در جامعه ما حاکم است، زنان یا مردان، کدامیک کارآمدتر هستند؟ ما میبایست به کارآمدی و شایسته سالاری توجه کنیم.
یکی از مهمترین تفاوتهای طبیعی میان زنان و مردان، حقوق آنان است. با توجه به اینکه از مسئولیتهای بسیار سنگین و از ویژگیهای یک حکمرانی خوب، ایجاد فرصت برای همه آحاد یک کشور به عنوان افرادی که میتوانند تصمیمگیری و تصمیمسازی کنند و در همه گروهها و اقشار بتوانند تاثیر مثبت خودشان را داشته باشند.
زنان همیشه نیمی از جامعه بشری بودهاند و در عین حال با توجه به این قضیه در یکی از مصوبات دولت دوازدهم شاهد دستور صریح رئیسجمهور برای اختصاص ۳۰درصد پستهای مدیریتی به زنان هستیم و امیدواریم تا انتهای برنامه ششم توسعه همان طور که از جانب معاونت زنان هم در حوزه ریاست جمهوری این مسئله ارزیابی و پیگیری میشود، ما هم در منطقه آزاد قشم با توجه به حمایتی که مدیرعامل محترم و رئیس هیات مدیره سازمان جناب مهندس مومنی نسبت به شایسته سالاری دارند، شاهد آن باشیم که بانوان مدیر و موفق ما به همان ۳۰درصدی که اشاره شد و چه بسا در صورت وجود شایستگی بیش از این میزان شاهد انتصاب بانوان باشیم.
با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه انسانی و خصوصا کشور ما را زنان تشکیل میدهند، برای اینکه بتوانیم به توسعه دست پیدا کنیم، به خصوص در مناطق آزاد که با هدف توسعه ایجاد شدهاند، زنان هم مانند مردان میبایست در فرآیند توسعه مشارکت کنند. اما به نظر میرسد که شاید در خیلی از موارد به جامعه زنان توجه کافی صورت نگرفته است. اگر ما منابع توسعه را به سه دسته اصلی داراییهای اجتماعی به معنی مجموعه هنجارهای حاکم بر اجتماع و کنشها و بر هم کنشهای حاصله، داراییهای طبیعی که مجموعه سرمایه مالی، فیزیکی و طبیعی است و داراییهای انسانی که از دو مورد دیگر اهمیت بیشتری دارد و مجموعه دانش، مهارت و تواناییهاست تقسیم کنیم، در واقع داراییهای انسانی به طور مستقیم و غیرمستقیم در بهبود موارد اول و دوم دخیل هستند؛ از این رو داراییهای انسانی مهمترین منبع توسعه تلقی میشود، منبعی که تنها در صورت به کارگیری و بازدهی است که تبدیل به سرمایه خواهد شد. از آنجا که پنجاه درصد داراییهای انسانی جامعه زنان هستند ، برنامهریزان هم میبایست برای توسعه هر چه بیشتر نسبت به این موضوع توجه داشته باشند و امکانات را به گونهای فراهم کنند که این دارایی ۵۰درصدی فعال شود و به سرمایههای انسانی جامعه افزوده شود.
بدیهی است که در این حالت منافع جامعه در حال گذار ما از هر جهت تامین خواهد شد. در حقیقت ضرورت توجه به تمامی عوامل توسعه موجب میشود به مسائل زنان نیز پرداخته شود.
یکی از ابعاد بسیار اساسی، مهم و تاثیرگذار در حوزه مناطق آزاد و به خصوص مناطق آزاد کشور ما، گردشگری است و این موضوع مزیت رقابتی ایران محسوب میشود و به طور خاص این مزیت رقابتی در منطقه آزاد قشم با توجه به تعداد روستاهای زیادی که در جزیره قشم و منطقه آزاد واقع شدهاند، میتواند به عنوان یک امتیاز مثبت در نظر گرفته شود.
منطقه آزاد قشم یک زیستبوم و اکولوژی طبیعی است و یک آکواریوم و یا دستساز بشر نیست، بلکه مجموعهای از عوامل خدادادی و موهبتهای طبیعی است که در این منطقه تجمیع شده و با عنایت بر اینکه ما پنجاه درصد نیروی کشاورزی جهان را در اختیار زنان میدانیم و زنان مسئول آماده کردن غذای دو سوم جمعیت جهان هستند، این مهم میتواند در حوزه روستایی امنیت غذایی را افزایش دهد. علاوه بر این در بحث شیلات و مزیت استفاده از فرآوردههای دریایی، کمک کننده به شکوفایی اقتصاد منطقه و صادرات و ارزآوری شود که یکی از مهمترین اهداف ایجاد مناطق آزاد است، به معنای اینکه در مناطق آزاد پایگاهی برای صادرات باشند.
زنان روستایی منبع تولید و رواج میراث فرهنگی ناملموس ما هستند. در تمام تاریخ کشورمان زنان حافظ آداب و رسوم و کهن الگوها بودهاند؛ در مناطق آزاد نیز به همین صورت است و علاوه بر اینکه صنایع دستی و تولیدات دستی عمدتا توسط زنان صورت میگیرد، برخی فعالیتها نیز منحصرا تحت مدیریت زنان روستایی اتفاق میافتد که بسیار گسترده و متنوع است که در صورت ساماندهی و سرمایهگذاری خصوصا بخش غیردولتی میتوانیم این منطقه را به عنوان یک پایگاه و یک منطقه مولد و صادرکننده به تمام جهان ببینیم.
زیستبوم محلی منطقه توسط زنان نگهداری و محافظت میشود و در صورتی که بتوانیم توریسم و مباحث بومگردی را از طریق بانوان مدیریت کنیم، میتواند بسیار موفق ظاهر شود. بانوان محلی باید توانمند شوند و خودشان قادر به ایجاد ثروت باشند.
کارایی نقش زنان در توسعه اکوتوریسم خصوصا در توانمندسازی جامعه محلی از طریق جلب مشارکت زنان در فعالیتهای گردشگری بسیار فرصت مغتنمی است که اگر مورد برنامهریزی قرار گیرد، همان طور که مدنظر ما نیز هست، میتوانیم شاهد رونق توریسم منطقه و کاهش فقر به خصوص فقر زنان باشیم. فقر زنان به مراتب فراتر از فقر مادی و مسئله تامین امکانات ضروری زندگی است و شامل جنبههای وسیعتری چون دسترسی به فرصتهای محرومیت از حق انتخاب، عدم اعتماد به نفس و عدم امکان مشارکت در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میشود؛ اکوتوریسم که مفهوم جدیدی در گردشگری است که پتانسیل برای آموزش، حفاظت و ارتقاء خودباوری فرهنگی بسیار گسترده است؛ ما در این حوزه میتوانیم با مشارکت جدی زنان روستایی و توانمندسازی جامعه محلی شاهد این باشیم که اکوتوریسم در ابعاد مختلف توسعه یابد و مزیت نسبی بسیار مهمی برای جزیره قشم خواهد بود؛ چراکه این منطقه در این زمینه حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و با توجه به محیط مناسب، محیط دریایی، سواحل بسیار گسترده و همین طور محل امنی که برای حضور انواع و اقسام آبزیان ازجمله لاکپشتهای دریایی به نام پوزه عقابی، دلفینهای بومی این منطقه هستند و ممکن است در مناطق دیگر نباشند، به وجود آورده است.
به راحتی میتوان صنایع دستی را با کمک زنان روستایی گسترش داد و متناسب با نیاز منطقه و امکانات موجود، نقش زنان را در گردشگری و توانمندسازی روستاها پررنگتر داشته باشیم و باعث رشد جوامع محلی و از بین رفتن فقر و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی شویم و به عنوان یک الگوی موفق به تمام مناطق محروم و کمتر توسعه یافته معرفی شویم.
تعاریف متفاوتی از «توانمندسازی زنان از طریق اکوتوریسم» وجود دارد، زیرا بحث نابرابریهای جنسیتی و برخورداری از عدالت جنسیتی که پیشتر اشاره شد و در برنامه ششم توسعه هم تصریح شده، بیان میکند که توانمندسازی زنان به این معناست که آنان از عزت نفس بالایی برخوردار شوند و گفتارشان نیز حاکی از اعتماد به نفس و اطمینان خاطر باشد. بر همین اساس با توجه به مزیت رقابتی منطقه، قطعا بحث گردشگری میتواند یکی از امتیازاتی باشد که زنان بتوانند از آن استفاده کنند در فرصتهای کارآفرینی که در خانه برایشان به وجود میآید به خصوص در صنایع دستی، تولید محصولات غذایی بومی و همین طور میتوانند به عنوان راهنمایان محلی برای گردشگران مشاغل پاره وقت داشته باشند و زنان میتوانند تواناییهای جدیدی را در منطقه کسب کنند و قابلیتهای اکوتوریسم میتواند برای توانمندسازی زنان اجرایی شود و عدالت جنسیتی به منزله یکی از پایههای حقوق بشری در اینجا مورد توجه قرار گیرد.
خوشبختانه فرهنگ مردم جزیره بسیار غنی است و مدیرعامل محترم سازمان منطقه آزاد قشم هم به شدت نسبت به ارتقاء وضع زندگی مردم حساس هستند و دغدغه ایشان است.
امیدوار هستیم با اجرای سیاستهایی در بحث توانمندسازی اقتصادی که برای ما تدوین شده بتوانیم جوامع محلی را از طریق اشتغال، تابآوری اجتماعی، آموزش مهارتهای زندگی و سبک زندگی اسلامی که تاکید بر مدارا دارد و در مردم منطقه نیز بسیار دیده میشود، توانمند سازیم و با ایجاد ارتباط خوب با توریسم، توانمندسازی اجتماعی و مشارکت زنان در مسائل فرهنگی، مدیریت منزل و مدیریت زیست محیط خودشان، موجب افزایش توانمندیهای زنان منطقه آزاد قشم شود.
در بحث توانمندسازی اجتماعی هم میبایست به نقش زنان تغییر نگرش داشته باشیم و مشارکت آنان در تشکلهای غیردولتی و باید شبکهای از تشکلهای غیر دولتی و سمنهای را که زنان مدیریت آن را به عهده دارند، به وجود بیاید تا این شبکه به ارتقاء وضعیت موجود کمک کند و توانمندسازی روانی را موجب شود و با آموزش مهارتهای زندگی و آموزش تابآوری اجتماعی، که مدل اجتماعی اقتصاد مقاومتی است، بتوانیم به عزت نفس زنان و باور آنها به تغییر سرنوشتشان و فقر موجود کمک کنیم؛ توسعه اکوتوریسم میتواند ابزاری برای حفاظت از تنوع زیستی منطقه توسط زنان شود، چراکه زنان همیشه نگبان زمین و طلایهداران میراث فرهنگی و ناملموس بشریت بودهاند. منطقه آزاد قشم به دنبال آن است که شبکهای از تولید، فروش و صادرات در صنایع دستی داشته باشد. قشم باید الگویی برای صادرات غیرنفتی برای تمام مناطق ایران باشد.
امروز در منطقه آزاد قشم طرح ارتقای توانمندیهای زنان روستایی را در دست اجرا داریم و امیدواریم روستاهای جزیره قشم به زودی شاهد برگزاری طرح روستاهای پاک و عاری از اعتیاد و بیکاری و… باشند و برخوردار از تشکلهای غیردولتی زنان و برخوردار از پوشش حداکثری بیمه روستایی باشد.
افسانه مصفا، رئیس اداره گردشگری و میراث فرهنگی منطقه آزاد اروند:
مشارکت زنان در توسعه گردشگری، باعث توانمندسازی آنان میشود
در گذشته وظیفه و نقش اصلی زن در مسئولیت کار و خانواده محدود بود و کار اصلی زنان همسرداری و تربیت فرزند بوده و مرد نیز مسئولیت سرپرستی خانواده را برعهده داشته است. اما در حال حاضر موقعیت زنان تغییر پیدا کرده و در جامعه نقش پررنگتری دارند. ولی جایگاه اصلی و واقعی خودشان را در جامعه ندارند و دلیل آن عدم باور جامعه به توانایی و استعدادهای زنان در صحنههای مدیریتی، سیاستگذاری و برنامهریزی در سطح کلان است.
آموزش مهمترین رکن مشارکت سیاسی و اجتماعی در توسعه یک جامعه است. زنان باید به کشف استعدادها، تواناییها و ارتقاء اعتماد به نفس خودشان اهمیت دهند و بالطبع بر همین اساس زمینههای مناسبتری برای مشارکتهای سیاسی و اجتماعی آنها فراهم خواهد شد و تنها در تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی سهیم نخواهند بود، بلکه میتوانند به عنوان یک نیروی فعال و سازنده در توسعه اقتصادی سهم بسزایی داشته باشند.
اگر چه اخیرا حضور زنان در اجتماع افزایش پیدا کرده، اما در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است و آن طور که شایسته است از نیروی بالقوه بانوان استفاده نشده، هر چند همتراز با مردان در حال خدمت به جامعه هستند.
ایجاد فرصت مناسب برای راهاندازی انجمنها و موسسات تجمع زنان و تقویت تشکلهای دولتی زنان، به حضور زنان در مراتب و جایگاههای بالاتر اهمیت بیشتری خواهد بخشید.
با توجه به تلاقی دو رود کارون و اروند در منطقه آزاد اروند، میتوان از مزایا و توانمندیهای این منطقه به نحو احسن استفاده کرد؛ هرچند این سواحل برای شنا مناسب نیستند، اما برای استفاده از آفتاب و ورزشهای ساحلی مناسب میباشند. از آنجایی که راهاندازی یک مجتمع یا پارک بزرگ برای بانوان لازم و ضروری است تا بانوان بتوانند از آن فضا استفاده کنند. حتی میتوان یک مجتمع بزرگ در کنار رودخانه برای بانوان تعریف کرد که در آن زمین فوتبال، فوتسال، والیبال، پلاژ، پیست دوچرخهسواری و محلهایی برای مراقب و نگهداری از کودکان تعریف کرد که این امر هم مستلزم سرمایهگذاری توسط بخش خصوصی و دولتی میباشد.
توانمندسازی زنان به معنای افزایش شناخت و خودآگاهی از قابلیت اعتماد و افزایش آزادی انتخاب توسط خودشان است؛ حضور و مشارکت زنان در توسعه گردشگری باعث توانمندسازی آنان میشود و میتوان از ظرفیتهای گردشگری و صنایع دستی استفاده کرد که بانوان در این امر نقش و جایگاه ویژهای را ایفا میکنند. در جهت تقویت و توانمندسازی در منطقه آزاد اروند، اولویت اصلی برگزاری دورههای آموزشی اشتغالزا است که راهی در جهت کسب درآمد و ریشهکن کردن فقر و توانمندسازی زنان به حساب میآید.
سیده حمیده زرآبادی، عضو کمیسیون صنایع مجلس مجلس شورای اسلامی:
مناطق آزاد باید در بحث فرهنگسازی پیشرو باشند
با توجه به اینکه یکسری از قوانین موجود در مناطق آزاد، نسبت به قوانین سرزمین اصلی متفاوت است و جامعه هدف آن کوچکتر از سرزمین اصلی است، به همین دلیل بسیاری از موضوعات میتواند به صورت موضوعات پایلوت در مناطق آزاد اجرا شود، چراکه هم جامعه هدف کوچکتر و هم قوانین راحتتری دارد.
از میان فعالیتهایی که انجام میشوند، قطعا حوزه زنان میتواند یک گزینه خوبی برای اجرا در مناطق آزاد باشد. در بحث استفاده از زنان در حوزههای اجرایی و مدیریتی، متاسفانه هنوز در کل کشور این موضوع را مطرح میکنیم که مدیریت زنان را داشته باشیم و به نظر میرسد خیلی قبلتر میتوانست شایسته سالاری و استفاده از توانمندی بانوان در مناطق آزاد اجرایی شود، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.
در خصوص موضوعات دیگر مانند بهداشت، فعالیتهای فرهنگی و حوزههایی که با زنان و خانواده مرتبط است و به ویژه آسیبهای اجتماعی، میبایست زودتر شناسایی و فرهنگسازی شود و با توجه به اینکه در بحث فرهنگسازی هم مناطق آزاد طبق قوانینی که دارند و اعتباراتی که در نظر میگیرند باید پیشرو باشند، اما متاسفانه به دلیل عدم وجود برنامه مدون، پیشرفت مورد انتظار محقق نشده است.
در حدود دو سال پیش موضوعی را در این خصوص پیگیری کردم که بتوانیم این برنامه را داشته باشیم و بازدیدی از مناطق آزاد داشتیم که شاهد بودیم فعالیتهای خوبی صورت گرفته است، اما بیشتر در حوزه توانمندسازی اقداماتی صورت گرفته بود که به شکل بازارچههای فصلی و محلی بودند و برای زنان و تولید و عرضه صنایع دستی و بومی در نظر گرفته شده بود. این فعالیتها اقدام خوبی بود، اما قرار بود سازمان مناطق آزاد بعد از بازدیدها و پیشنهاداتی که از جانب ما داده شد، برنامهای مدون در این خصوص داشته باشند، اما تاکنون در این زمینه اقدامی انجام نشده است.
منیر سیدالحسینی، سرمایهگذار و فعال اقتصادی در منطقه آزاد چابهار:
توجه به جایگاه زنان، موجب دستیابی مناطق آزاد به توسعه پایدار میشود
متاسفانه در منطقه آزاد و سایر ادارات و سازمانها، شکل فرهنگ و عدم باور به توانمندی بانوان یکی از دلایل اصلی حضور کمرنگ بانوان است. در استان سیستان و بلوچستان نیز مانند بسیاری از استانها هرچند ثابت شده است که زنان توانمندیهای بسیاری دارند، مانند انتخاب سفیر زن از این استان و در بعضی دیگر از مسئولیتها، اما به نسبت وجود نیروهای بسیار در میان زنان استفاده از توانمندی آنها بسیار کم است.
باید مناطق آزاد به این باور برسند که از زنان توانمند استفاده کنند و مشخص نیست به چه دلیل همه ارگانهای حیاتی و اصلی دولت و کشور، یک مشاور امور بانوان دارند، اما به نظر میرسد شخصی با این سمت در منطقه آزاد چابهار وجود ندارد. چند سال پیش این بحث مطرح شد، اما اتفاق بزرگی در این عرصه نیفتاد.
باید برای این سازمان مشاور امور بانوان تعریف شود و نباید این شخص از میان کارمندان سازمان باشد، بلکه شخصی باید برای این سمت در نظر گرفته شود که بتواند فراتر از مشکلات سازمانی زنان مشغول در سازمان منطقه آزاد چابهار باشد و در حقیقت بتواند رابطی میان بانوان در سازمان، زنان در بیرون از سازمان و مدیرعامل باشد.
اگر چنین شخصی در این موقعیت حضور داشته باشد، قطعا فعالیت زنان در منطقه آزاد بهبود خواهد یافت. این ارتباط و شخصی که به عنوان مشاور امور بانوان برگزیده میشود، میتواند هماهنگیهای لازم برای مشارکت، آموزش و… مربوط به حوزه زنان را بهبود بخشد.
به عقیده من ابتدا میبایست در این مسئله به ارتقاء فرهنگ خودمان توجه کنیم. ما دارای فرهنگ بسیار غنی و قوی هستیم، زنان ما در فرهنگ بلوچ شیرزن، سردار، رئیس طایفه و… بودهاند. به دختران و زنان ما در فرهنگ غلط امروز بها داده نمیشود و گاه حتی اجازه خروج از منزل و تحصیلات ندارند و به همین منظور باید فرهنگ جامعه و زنان را بالا ببرند. اعتقاد من این است که هر یک از زنان ما میتوانند مدیر باشند و بخشی از جامعه را که میتواند همان خانواده باشد را مدیریت کنند.
فرهنگ بلوچ هنرهای بینظیری را درون خود دارد که توجه و توسعه آن میتواند به ایفای نقش زنان در جامعه تاثیر بسزایی داشته باشد. سوزندوزی یکی از هنرهای منحصربهفرد و ویژه زنان این منطقه است که اخیرا به هنر کشور پاکستان نزدیک شده که میبایست با جهتدهی درست و برنامهریزی مناسب به اصل خود برگردد. باید با جهت دادن به این کار و آموزش به نسل جوان از حضور هنرمندان اصیل و قدیمی این هنر که روبه کاهش هستند، بهره ببریم و با استفاده از پارچه و دوختی ارزشمند، به دوران اوج این هنر بازگردیم.
هر چند فعالیتهایی در این زمینه و برای زنده کردن این هنر انجام شده، اما از آنجایی که جهتدهی درست نداشته، نتیجه مورد نظر را منجر نشده است.
از آنجایی که نقش بانوان در مناطق آزاد کم بوده و از سوی زنان مطالبهگری وجود نداشته است، امکاناتی مناسب و کافی برای بانوان نیز وجود ندارد. این امکانات در گذشته محدود به دورههای آموزشی برای زنان بود که باز هم جای امیدواری داشت، اما امروز آموزشها نیز بسیار محدود شده است؛ در حالی که با آموزشهایی ساده و در جهت گردشگری و بومگردی میتوانیم موجب رونق اقتصاد خانوادهها و نقش زنان در این منطقه باشیم.
یکی از مشکلات موجود در حوزه زنان به خصوص در منطقه آزاد چابهار، عدم وجود پلاژ بانوان است. در گذشته برنامه برای ایجاد پلاژ وجود داشت و با وجود سرمایهگذار در این حوزه، شرایط آن از همه نظر مورد بررسی قرار گرفته بود؛ اما به دلایلی با ساخت آن موافقت نشد. امروز با توجه به نقش چابهار در گردشگری، وجود پلاژ بانوان میتواند توسعه بیشتر این حوزه را در این منطقه به وجود آورد. تعداد باشگاههای ورزشی و تفریحات زنان در منطقه کم است که میتوان با رونق بومگردی از همین موقعیت برای تفریحات زنان و بومگردی مخصوص بانوان بهره برد.
به طور خلاصه میتوان گفت برای اینکه شاهد حضور بیشتر زنان در مناطق آزاد و به خصوص منطقه آزاد چابهار باشیم، میبایست ارتقاء فرهنگ جامعه و زنان روستا را در دستورکار قرار دهیم و پس از آن با تاکید بر نقش مشاور امور زنان، به استحکام رابطه زنان در منطقه و سازمان کمک کنیم و با طرحریزی برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت، نقش و جایگاه بانوان را شاهد باشیم.
نیاز مناطق آزاد به برنامهای جامع برای شناخت وضعیت زنان
در انتها باید گفت با توجه به نظرات و پیشنهادات زنان فعال کشور که هرکدام دارای تجربیاتی در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بودهاند، میتوان نتیجه گرفت که با عنایت به قابلیتهای فراوان گردشگری در مناطق آزاد ایران برای حضور پررنگ زنان در این گونه فعالیتها، نیاز به برنامهای جامع برای شناخت وضعیت زنان احساس میشود. این شناخت میبایست در هر سه حوزه حضور زنان در مناطق آزاد که پیشتر اشاره شد، انجام شود.
در وهله اول میبایست چرایی حضور کم زنان در عرصههای تصمیمگیری و مدیریتی برای این مناطق مورد بررسی قرار گیرد، چراکه اگر زنان در مناطق آزاد ایران حضور فعالتری داشته باشند و بتوانند با توجه به خواست و نیاز همجنسان خود به برنامهریزی برای آنان بپردازند، میتوانند موفقتر ایفای نقش کنند و موجب ارتقاء سطح رفاه زنان دیگر شوند و از طرفی عدم وجود مکانهایی مناسب برای حضور زنانه بانوان و استفاده حداکثری از موهبتهای طبیعی و با در نظر گرفتن به محدودیتهای تفریحی زنان مسلمان، میتواند مورد بررسی زنان مسئول قرار گیرد تا فعالیتهایی مناسب و در شان زنان مسلمان برای خودشان در کشور اسلامی ایران ایجاد شود.
این نگاه والا به مقام زن و شناسایی ارزش وجود زن در جامعه میتواند موجب ارتقاء سطح اعتماد به نفس زنان و مشارکت آنان شود که به نوبه خود نوعی توانمندسازی این قشر از جامعه محسوب میگردد. در واقع نگاهی سطحی به مسئله توانمندسازی زنان نشان از غلبه بعد اقتصادی و ضعف بعد اجتماعی دارد. فلذا نباید توانمندسازی زنان را محدود به توانمندسازی در عرصههای اقتصادی و فروش صنایع دستی و… بدانیم؛ هر چند توانمندسازی زنان در بعد اجتماعی نیاز به نهادسازی و تغییر در روابط اجتماعی به خصوص در جوامع روستایی دارد و نیازمند زمان بیشتری است، اما امروز با گسترش تکنولوژیهای نوین ارتباطی میتوان امیدوار بود که این مهم با آهنگی تندتر صورت گیرد.
بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که رابطه معناداری میان توسعه گردشگری و اشتغال زنان در بخش گردشگری با توانمندسازی فرهنگی و اقتصادی آنان وجود دارد. همین امر نشان میدهد که زنان، گردشگری و توانمندسازی سه مبحث مهمی هستند که میتوانند نقشی تاثیرگذار ایفا کنند و دیگر اینکه باید از حضور زنان شایسته در عرصههای مدیریتی مناطق آزاد برای برنامهریزی و اجرای ایفای نقش سایر زنان جامعه در این مناطق استفاده کنیم.
با توجه به نقش زنان در فعالیتهای گردشگری به خصوص در مناطق آزاد، پیشنهاد میگردد امکانات و زیرساختهای فعالیت زنان برای خدمترسانی به گردشگران گسترش یابد و با افزایش آگاهیهای اجتماعی و مدنی، زنان با الگوهای جدید زندگی آشنا شوند و با تغییر اقدامات محدود کننده قانونی، اداری و تغییر نگرش و آموزشهای لازم و با عنایت به اهمیت نقش مدیران محلی در توسعه همهجانبه و پایدار نواحی روستایی، میتوان با سیاستگذاری و اجرای صحیح برنامهها، راه رسیدن به توسعه روستایی و در همین راستا توسعه مناطق آزاد ایران را هموارتر کرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰