گفت‌وگو با حمیدرضا مومنی مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم:

منطقه آزاد قشم، اهرم توسعه اقتصادی کشور

جزیره قشم، نگینی نشسته بر دل خلیج همیشگی فارس با ظرفیت‌های غنی و بکر در حوزه‌های طبیعی و تاریخی، به یکی از جاذبه‌های گردشگری در کشور در طول چند سال گذشته بدل شده است و با توجه به مزیت‌هایی که در سال‌های اخیر، سازمان منطقه آزاد قشم در این جزیره در مسیر رونق اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف ایجاد کرده است، شاهد توسعه همه‌جانبه این جزیره هستیم.

به گزارش اخبار آزاد مناطق، در کنار موقعیت‌های ارزشمند حوزه گردشگری قشم، نمی‌توان ظرفیت‌های صنعتی این منطقه را نادیده گرفت. وجود ذخایر عظیم نفت و گاز در این منطقه و ۱۷مخزن نفتی و گازی که در اطراف جزیره قشم (اعم از محدوده خشکی و دریایی) به همراه موقعیت برجسته جزیره در صنایع شیلاتی هم فرصت مهمی را برای حضور سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی در این بخش‌ها فراهم کرده است.

به تعبیر بسیاری از کارشناسان حوزه مناطق آزاد کشور، یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت قشم در مسیر توسعه، ثبات مدیریت در این منطقه آزاد محسوب می‌شود؛ از این رو با توجه به نزدیک شدن به پنجمین سال مدیریت مهندس حمیدرضا مومنی رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم، گفت‌و‌گویی درخصوص کارهای انجام گرفته در این جزیره و برنامه‌های در دست اقدام این سازمان با وی ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید.

 

?به روزهای پایانی پنجمین سال مدیریت شما در سازمان منطقه آزاد قشم نزدیک میشویم، در طول این سالها کارهای بسیار بزرگی در سطح جزیره انجام شده است؛ از دیدگاه شما مهم‌ترین اهدافی که دنبال کردید و به نتیجه رسیدید چه بوده است؟

در ابتدا از این که مسائل مناطق آزاد در رسانه‌تان پیگیری می‌کنید، واقعا تشکر می‌کنم؛ تاثیر‌گذاری و اثربخشی که داشته است بر همگان روشن و مشخص است. یکی از شاخص‌های خوب نشریه شما، بحث پرداختن تخصصی به مسائل مناطق آزاد است، مقالاتی که نوشته می‌شود و مطالبی که در آن مطرح می‌گردد، به یک تعبیری زبان گویای مناطق است که من از این بابت از شما تشکر و قدردانی می‌کنم.

تقریبا سه‌ ماه مانده که به پنج سال مدیریت در منطقه آزاد قشم برسیم. در روز معارفه، من یک قولی را به مردم قشم دادم و آن این بود که همه تلاشم  را می‌کنم که توسعه متوازن در قشم اتفاق بیفتد. در این پنج سال هم سعی کردم و فکر می‌کنم به این هدف رسیدیم، این را من نمی‌گویم بلکه مردم غرب جزیره می‌گویند که بالاخره این هدف نه به معنای واقعی ولی در حد توان ما در حد طرح‌هایی که اجرا کردیم، محقق شده است. یکی از مسائل عمده، بحث اشتغال بود که ما در دو محور توانستیم خیلی از این مسائل را حل کنیم. موضوع درآمد بود که روستایی‌ها بالاخره متکی به درآمد خودشان شوند و در فعالیت‌های اقتصادی حضور پیدا کنند که فکر می‌کنم این محقق شده است. در حال حاضر دو هزار هکتار زمینی که در حوزه پرورش میگو تخصیص دادیم، بخش اعظمش در غرب جزیره است که بحمدلله الان فعال است و کار می‌کند. وقتی می‌گوییم غرب جزیره یعنی از فرودگاه به غرب جزیره؛ حوزه کاشانه مهمان‌ها خیلی خوب توانست فعال شود، در این فاصله بیش از بیست اسکله گردشگری راه‌اندازی کردیم که خیلی توانسته در حوزه اشغال و اقتصادی تاثیرگذار باشد. هر اسکله گردشگری که فعال می‌شود تعداد قابل ملاحظه‌ای جوان سر کار می‌آیند، کار می‌کنند، چرخه اقتصادی‌شان به حرکت درمی‌آید، طبیعتا یک درآمدی تحصیل می‌شود و می‌توانند به مسائل کاری‌شان بپردازند و توسعه را در ضمن کارشان ببینند. ولی این که کدام بخش توانسته از سایر بخش‌ها سبقت بگیرد را ما این گونه در قشم برنامه‌ریزی نکردیم؛ وقتی که می‌گوییم توسعه متوازن هم به معنای فیزیکی و جغرافیایی هم به معنای نوع فعالیت است. وقتی طرح‌های جامعی که قرار بوده برای قشم تهیه شود چه داخلی و چه خارجی را مطالعه می‌کنیم‌، هم مشاوران داخلی و هم مشاورین خارجی نوع فعالیت‌ها را جوری مطرح کردند که به بخش خاصی منعطف شده؛ مثلا سوئکو گفته قشم باید هاب نفت و گاز و انرژی شود، یا کی‌پی‌ان‌جی گفته گردشگری می‌تواند محور توسعه باشد، بعضی‌ها گفتند تجارت، محور توسعه قشم است، برخی گفتند صنعت می‌تواند باشد مخصوصا در صنعت فولاد می‌تواند این اتفاق بیفتد و همچنین با توجه به ذخایری که ما در حوزه نفت و گاز داریم بعضی‌ها گفتند اینجا می‌تواند به عنوان یک هاب پتروشیمی مطرح شود.

وقتی به سابقه کشاورزی جزیره برمی‌گردیم، خیلی‌ها گفتند این رویکرد باید از یک رویکرد سنتی به رویکرد صنعتی تبدیل شود، چراکه حوزه کشاورزی می‌تواند خیلی فعال باشد. می‌توانم بگویم در مطالعات تقریبا من چیزی را به عنوان اقتصاد دریامحور ندیدم، با توجه به اینکه ما ۲۷۰کیلومتر مرز آبی در جزیره داریم، سوال واقعی این بود که در حوزه دریا چه فعالیت‌هایی می‌توانیم انجام دهیم که از این مزیت الهی که در اختیارمان است، بتوانیم حداکثر بهره‌برداری را کنیم؟ شیلات، یا اسمش را نگذاریم شیلات بگوییم صیادی ما بیشتر معطوف به صیادی سنتی با رویکرد اقتصاد روزانه بوده، یعنی صید می‌کنیم و همان روز می‌فروشیم، حتی متأسفانه نیامدیم یک ساز و کارهایی را تدوین و اجرا کنیم که اگر این صید امروز ماند و فروش نرفت، آیا فردا امکانات پشتیبانی، حمل و نقل و نگهداری وجود دارد که بتوانیم این را نگه داریم و فردا بفروشیم یا محل عرضه وجود دارد که بتوانیم این کار را کنیم! که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.

امروز که در خدمت‌تان هستم، در حوزه پرورش ماهی در دریا به جد ورود پیدا کردیم؛ منتهی مشکلات ارزی و قیمت نرخ ارز باعث شده که سرمایه‌گذار به آن اهداف نرسد؛ چراکه سرمایه‌گذار با دلار سه هزار تومان طرح توجیهی آماده کرده و اکنون با این نرخ ارزی که وجود دارد توجیه ندارد که بخواهد این کار را انجام دهد البته یک سری تدابیر اندیشیده شده که این حوزه اقتصادی شود ولی فاصله زیاد است. محصولی که از دریا برداشت می‌کنیم صادراتی است؛ محصول صادراتی سه چهار مؤلفه کلیدی دارد: کیفیت، قیمت، بازار عرضه و بسته‌بندی و تبلیغات؛ بازاریابی یعنی مؤلفه‌های مختلفی که بتوانید در عرصه بازار جهانی در این محصول رقابت کنید. در حال حاضر مجموعه هزینه‌ها را که جمع کنیم، این قابل رقابت نیست؛ بنابراین باید برویم به این سمت که شرایط را قابل رقابت کنیم؛ باید هزینه‌های تولید را پایین بیاوریم و بهره‌وری را افزایش دهیم، برداشت بیشتری کنیم تا بتوانیم محصول بیشتری را عرضه نماییم. بنابراین اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم آن اهدافی که ما دنبالش بودیم، در کدام بخش بیشتر محقق شده، برای ما این طور نیست؛ اعتقاد ما در قشم این است، هر بخشی یک ظرفیت و یک پتانسیلی دارد، بگذاریم آن بخش توانمندی خودش را بروز دهد، این بخش را  معطل نکنیم برای بخش دیگر، واقعا اگر در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی ظرفیت و مزیت داریم، چرا باید آن را معطل کنیم؟! بگذاریم کار خود را انجام دهد و برویم به سمت این که مشکلات را حل نماییم.

در حوزه انرژی، دو مشکل جدی وجود دارد؛ یکی زیرساخت‌ها است که باید فراهم شود و دیگری خوراک می‌باشد. موضوع خوراک را حل کردیم و بخش اعظیم مسائل زیرساخت‌ها می‌باشد؛ چراکه قرار است واحدهای پتروشیمی یوتیلیتی را خودشان تامین کنند، می‌ماند فقط راه، بندر و فرودگاه و که اینها را توسعه دادیم و در حال پیشرفت هستیم. موضوع اصلی بحث خوراک بوده که حدود ۵۰میلیونمتر مکعب از وزارت نفت با شرکت پتروشیمی گاز تهیه کردیم؛ مذاکرات‌‌مان را انجام دادیم اکنون هم یک مشاور گرفتیم که سایت را جانمایی کند؛ دو تا نقطه داریم یکی سلخ و دیگری سوزا؛ به نظر خودمان هر دو منطقه مزیت دارد، منتهی محدودیت‌هایی وجود دارد که نمی‌توانیم دو سایت اختصاص بدهیم؛ یک سایت باید آماده شود. اگر تکلیف این سایت مشخص شود، قطعا ما با سرمایه‌گذارانمان که یکی دراگون چینی است که هفت و نیم میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌کند برای شش میلیون تن محصول، دیگری هم مجموعه داخلی است که برای یک و نیم میلیون تن تقریبا همه کارهایش تمام شده است که باید بحث سایت را حل کنیم که بیایند و مستقر شوند. اعتقاد داریم این بخش وقتی می‌تواند کار کند، به آن را به بخش‌های دیگر متصل نکنیم، باید یک زبان مشترک بین اینها ایجاد کنیم؛ یعنی یک حلقه واسط قرار دهیم که بتوان چند هدف را بین اینها محقق کرد، مثلا اگر در حوزه شیلات کار می‌کنیم می‌توانیم این را با یک حلقه به گردشگری متصل کنیم. ندرتا کسی به مزرعه پرورش میگو رفته است، اعتقاد داریم این هم می‌تواند در رشد و شکوفایی و  افزایش دانش دانشجوها و دانش‌آموزان اثر بگذارد هم می‌تواند محملی برای گردشگری باشد، بنابراین اعلام کردیم که سایت‌های پرورش میگو حتما باید یکی دو استخر را مختص گردشگری بگذارند تا گردشگران خودشان صید کنند، بپزند، پاک کنند و بخورند؛ یا در مسائل پتروشیمی هم همین طور، می‌شود از این امکانی که فراهم شده مردم بیایند یک سری اطلاعات کسب کنند این که بالاخره در حوزه پتروشیمی چه اتفاقاتی می‌افتد؟ برای خودکفایی کشور چه کار می‌کند؟ برای این که ما واردات انجام ندهیم چه کار می‌کند؟ به نظرم برای رشد، آگاهی و اطلاع‌رسانی خیلی می‌تواند تاثیر داشته باشد. بنابراین، در خلاصه به شما بگویم که ما دنبال توسعه همه‌جانبه هستیم، یک توسعه فراگیر؛ این هم به معنای ماموریتی است هم به موقعیتی و مکانی. به دنبال این هستیم که اقتصاد خانوار را متحول کنیم، اشتغال را حل کنیم، انتقال دانش  فنی و تکنولوژی بدهیم.

در پرورش میگو حتما از تکنولوژی ویتنامی‌ها و تایلندی استفاده خواهیم کرد، ما برداشت می‌کنیم پنج تن، آنها بیست تن برداشت می‌کنند، این دانش است؛ نمی‌توانیم بگوییم یک تولید صنعتی می‌خواهیم انجام دهیم که متکی به مؤلفه‌های علمی و پژوهشی نباشد این اتفاق در حال افتادن است بنابراین گردشگری، کشاورزی و صنعت کار خود را می‌کنند، در کنار آن دنبال آن هدف هم هستیم که هم مقام  معظم رهبری و هم رئیس جمهور تأکید کردند.

محصولات پرمصرف در مناطق آزادی مثل قشم، چرا در داخل خودش تولید نمی‌شود؟ مثل پوشاک، لوازم آرایشی بهداشتی و… ما به دنبال این هدف هستیم؛ در حال حاضر پنج واحد فعال تولید لوازم آرایشی بهداشتی داریم که تا پایان سال دو واحد دیگر به آنها اضافه می‌شود، نقش قابل توجهی در این بخش را در حال انجام هستیم. پوشاک را برنامه‌ریزی کردیم در کنار تولیدی که داریم، دو سه تولید کننده مطرح کشور را اینجا می‌آوریم که بتوانند از نیروی انسانی خارجی در بخش تخصصی استفاده کنند، همینجا تولید کنیم، بفروشیم و به سرزمین اصلی صادر نماییم.

در حال حاضر نزدیک به هجده میلیارد نخ سیگار تولید در قشم داریم که به سرزمین اصلی صادرات می‌شود و این میزان را تا پایان سال آینده اگر خدا بخواهد به ۵۰درصد ظرفیت و نیاز کشور تبدیل می‌کنیم و تبدیل به قطب تولید سیگار می‌شویم.

به نظر بنده اینها مسائلی است که در حوزه صنعت می‌شود به آنها اتکا کرد، می‌شود واردات کشور را کم کرد و سازمان منطقه آزاد را به مأموریت‌های اصلیش نزدیک کرد؛ بنابراین توسعه همه‌جانبه اتفاق می‌افتد و اگر ریسکی در سرمایه‌گذاری احتمالا به وجود بیاید، به راحتی می‌شود شیفت کرد روی یک بخش دیگر تا بتواند این اتفاق را مدیریت کند.

 

?فکر میکنید ثبات مدیریت برای رسیدن به توسعه همه‌جانبه چقدر تأثیرگذار و کمک کننده است، اتفاقی که در قشم در طول این پنج سال گذشته شاهد بودیم؟

بحث ثبات مدیریت یکی از مسائل کلیدی حوزه مدیریت است، ولی ما یک فرقی با کشورهای توسعه یافته داریم و این است که آنها بنیان‌شان روی برنامه‌ریزی استوار بوده و تمام اتفاقاتی که در حوزه مدیریت‌شان صورت می‌گیرد براساس برنامه انجام می‌دهند؛ نه به روزمرگی و نه به تغییر سیاست‌ها می‌افتند؛ به نظر می‌رسد آنان چون این رشد و بلوغ را پیدا کرده‌ا‌ند، حتی اگر یک مدیر دو سال بیاید برود، خیلی ایجاد مشکل نمی‌کند، چون این مسیر روی ریل خود افتاده و با سرعت می‌رود. اما این خطر برای جاهایی است که این تغییرات اثرگذار می‌باشد. بنده زمانی که آمدم ظرف هجده ماه قبل از من سه تا مدیرعامل عوض شدند، یعنی میانگین می‌شود هر شش ماه؛ هر چقدر هم که  بخواهید در حوزه برنامه‌ریزی مسلط شوید، هر میزان هم که منابع و شناخت داشته باشید، همین که بنشینید خود را پیدا کنید، این یک زمانی طول می‌کشد تا بخواهید عوامل، موضوعات، محیط، قوانین و مقررات را بشناسید بعد می‌گویند برو! به نظر من نه تنها کاری نمی‌تواند کاری صورت گیرد، چون ممکن است از یک شناخت عمیقی برخوردار نباشد، قطعا به نتیجه‌ای هم نمی‌رسد.

زمانی که بنده به قشم آمدم، حدود بیست و چهار سال از عمر منطقه آزاد قشم گذشته بود، در تمام دنیا نه تنها در مناطق آزاد، بلکه برای اینکه یک واحد تولیدی ۵۰نفره را اداره کنید، اولین سوالی که از شما می‌پرسند این است که چشم‌انداز و طرح جامع‌ات چه هست؟ برای ما خیلی بد است که بعد از گذشت بیست و چهار پنج سال از عمر منطقه آزاد قشم هنوز طرح جامع ندارد. یکی از دلایل عمده‌اش همین است که طرف می‌گوید حالا من که یک سال دو سال هستم، تا طرح جامعه بیاید و مطالعه شود و جلساتش برگزار گردد و تصویب‌نامه گرفته شود و ابلاغ و آوردن اجرایش و توجیه مدیران داخلی و… دو سال طول می‌کشد، بنابراین من که نیستم بگذار من کارهای جانبی‌ام را انجام دهم!

آیا می‌شود یک منطقه آزاد طرح جامع نداشته باشد؟ آیا می‌شود طرح آمایش سرزمین که براساس قانون و مقررات و اقتصاد مقاومتی و منویات مقام معظم رهبری، برای ما مأموریت تعریف شده نداشته باشد؟ مقام معظم رهبری فرمودند شما پنج محور دارید و اینها را باید انجام دهید و به من خروجی بدهید. اینها را نمی‌شود با مدیریت کوتاه مدت حل کرد، اصلا کاری به حزب، گروه و دولت ندارد. برخی رفتارهای ما در حوزه ملی، رفتارهایی به اصطلاح عاقلانه و کارشناسی که به مصلحت نظام باشد، نیست،

بنابراین اگر ثبات مدیریت باشد، می‌توان انتظار داشت کارها بهتر انجام شود، چون مدیری که شش ماه، هفت ماه عوض می‌شود  همه کارهایش را باید به مدیر بعدی تحویل دهد، ولی من که الان پنج سال اینجا هستم اگر مدیر بعدی بیاید من سه تا کار دارم که به او دهم، می‌گویم ما این کار را تا اینجا آوردیم اینها همه را حل کردیم؛ سه کار را دنبال کن و این مدیر با سه تا مؤلفه روبه‌رو است؛  نمی‌خواهد خانه تکانی کند. اگر به این بلوغ برسیم خیلی خوب است، اما اگر این طوری ادامه دهیم  فاسد و اشتباهات را دارد، هزینه‌های اضافی را دارد.

بنابراین به نظر می‌رسد ثبات مدیریت نه برای منطقه آزاد، بلکه برای هر جایی ضروری است، چراکه اتلاف منابع و وقت نمی‌شود، مسیر دچار تغییر نمی‌شود و پاسخگویی معنی پیدا می‌کند. در نتیجه باید تاکید کرد که ثبات مدیریت یکی از مسائل کلیدی است.

 

?قشم یکی از پایینترین میزان بیکاریها را در کل کشور دارد و حتی روستاهایی در آن وجود دارد که اصلا بیکار ندارد، برای رسیدن به این مهم چه برنامههایی داشتید، چه اقداماتی کردید که این اتفاق افتاده است؟

در حال حاضر مهاجرت معکوس هم داریم که جنابعالی به آن اشاره نکردید. در واقع همان موضع شناخت است، ما وقتی آمدیم، در حوزه توسعه روستایی یک تعریفی کردیم؛ اول به اشتغال رسیدیم یعنی گفتیم یکی از موضعات ما اشتغال است. من آن سال یک شعار دادم گفتم هر خانواده یک نفر شاغل باید داشته باشد؛ چرا این حرف را زدم؟ برای این که شما یک خانواده مثلا پنج نفره را در نظر بگیرید که اینها بیکار هستند، هزینه‌ها که سر جایش است، ضمن آنکه بخش زیادی از مردم در صف کمیته امداد بودند که خیلی معنای عمیقی دارد؛ یعنی ما مردم را به سمتی می‌بریم که دست‌شان را در جیب دولت کنند؛ حالا دولت دارد می‌دهد، ندارد می‌گوید ندارم بدهم. کمیته امداد چقدر می‌دهد؟ کمک کمیته برای یک خانواده چهار، پنج نفره یعنی چی؟ واقعا می‌شود اسمش را گذاشت زندگی؟ ما گفتیم اگر در یک خانواده، یک نفر سرکار برود که دو میلیون تومان بگیرد، این یعنی آن خانواده را فعلا می‌تواند اداره کند. بنده به اداره کار هم ابلاغ کردم و گفتم به هیچ عنوان نمی‌پذیرم این اقدام انجام نشود؛ یک سال، یک سال و نیم به شما وقت می‌دهم این اقدام را انجام دهید، که فکر می‌کنم خیلی موفق بودیم.

سپس گفتم حالا کجا برود سرکار؟ آمدیم مناطق را تقسیم‌بندی کردیم، گفتیم می‌رویم دنبال این که کاشانه مهمان بزنیم برای این که این کاشانه مهمان خود آن خانواده را درگیر می‌کند، بعد اطراف خود را هم درگیر می‌کند. در حال حاضر در کاشانه مهمان‌های ما بازاریابی داریم، باورتان می‌شود؟ یعنی شخص با موتور یا ماشین می‌رود مشتری جمع می‌کند برای کاشانه‌ها می‌آورد. ضریب اشغال کاشانه مهمان‌ها نسبت به هتل‌های ما خیلی بهتر است.

بالاخره امروز اگر بخواهید در فولاد سرمایه‌گذاری کنید، برای هر شغلی باید یک میلیارد تومان هزینه کنید، اینجا چی؟ ضمن اینکه‌ اینجا دائم پایدار است. اکنون نزدیک هفتاد و هشت کاشانه مهمان در جزیره وجود دارد، حداقل پانزده کاشانه دیگر در دست ساخت داریم. اینها کم‌کم اصلاح شده، نقاط ضعفشان گرفته شده، خانواده‌ها دیگر با آنها نیستند، یک زنجیره را سرویس می‌دهند. در روستاها کاشانه مهمان‌هایی داریم که می‌گویند ما از روستاهای اطراف کارگر می‌آوریم، یک نفر نان درست می‌کنید، یک نفر غذا درست می‌کند، یک نفر خرید می‌کند، یک نفر بازاریابی می‌کند، یک نفر نظافت می‌کند. همین بحث در پرورش میگو هم وجود دارد؛ در واحدهای صنعتی ما همین طور است؛ در حال حاضر بیست هزار نفر را با فنی و حرفه‌ای قرارداد بستیم که آموزش کارگر ماهر و نیمه ماهر را بدهد برای این که فردا اگر شما می‌خواهید بیایید، بخش‌های مختلف کارگر ماهر و نیمه ماهر نیاز دارید، به اداره کار ما زنگ می‌زنید نیروی آموزش دیده در اختیارتان قرار می‌دهد. بنابراین در حوزه اشتغال هنوز جا داریم؛ نرم جهانی اشتغال در مناطق آزاد سه درصد است، یعنی اگر سه درصد باشیی، بین‌المللی می‌شوید؛ ما الان تقریبا نزدیک پنج هستیم. اگر انشاالله خدا به من عمر بدهد و اینجا باشم قطعا زمانی که می‌خواهم بروم، سه درصد تحویل می‌دهم، چون برنامه داریم، می‌دانیم چه کار باید کنیم.

در بخش ساختمان تحولاتی انجام دادیم، بخش ساختمان ۳۵۰شغل غیرمستقیم ایجاد می‌کند که به عنوان یک محور توسعه باید به آن جدی پرداخته شود. در حوزه شیلات هم حدودش معلوم است، در حوزه شیلات زنجیره ارزش را ایجاد کردیم، کارخانه خوراک داریم، پرورش بچه ماهی و لارو میگو را خودمان انجام می‌دهیم و در زنجیره آخر جای یک شهرک شیلاتی خالی است که آن هم مکانیزم‌هایش انجام شده جانمایی گردیده و بخش خصوصی انجام خواهد داد.

برخی تا از سرمایه‌گذارهای ما در حوزه پرورش میگو کسانی بودند که تا پارسال به پاساژ می‌ساختند یعنی اینها می‌آمدند ما را از ماموریت‌مان دور می‌کردند؛ پاساژ یعنی کالای وارداتی، کالای وارداتی یعنی ضد ‌اشتغال، ضد تولید ملی، ضد فرامین مقام معظم رهبری، ضد مصالح و منافع کشور؛ اینها از کار خدماتی آمدند رفتند تولید می‌کنند. فکر می‌کنم این رویکرد خوبی است. انشاالله به امید خدا برنامه‌ریزی‌هایی کردیم به آن سه درصد استاندارد بین‌المللی خواهیم رسید، عملکرد این را نشان می‌دهد و با شدت و حدت داریم می‌رویم.

یک آمار دیگر هم به شما بدهم که متوجه شوید ما چه کار کردیم، سال گذشته کل استان هرمزگان چهارده هزار شغل ایجاد کرده؛ ما فقط در قشم دوازده هزار و پانصد شغل ایجاد نمودیم، امسال برای بیست هزار شغل برنامه‌ریزی کردیم. دوستان به من اصرار کردند خیلی سنگین است بگذار روی پانزده هزار تا حالا ما قبول کردیم پانزده هزار تا، منتهی مشروط کردیم به پانزده هزار تا؛ امروز که من خدمت شما دارم عرض می‌کنم، پانزده هزار تا کل استان هرمزگان است. بنابراین این ظرفیت وجود دارد، برنامه‌ریزی باید شود و ما می‌توانیم و باید برویم به این سمت که مشکل اشتغال استان هرمزگان، کرمان، یزد را حل کنیم چون ظرفیت داریم باید نیروی کار تقریبا ماهر و نیمه ماهر  بیاید در تولیدی برود سرکار، نرود آموزش ببینید و کار خراب کند؛ بنابراین در حوزه اشتغال توانستم به این نرم‌ها دسترسی پیدا کنیم به شدت هم پیگیری می‌کنیم.

 

?تا پایان سال شاهد خواهیم بود که یک سری پروژ‌های عظیم نفت، گاز و پتروشیمی در جزیره افتتاح میشوند که قطعا با افتتاح این پروژهها، توسعه پایدار قشم را هم در بر خواهد گرفت؛ توضیحی درخصوص این پروژهها بفرمایید.

یکی از مزیت‌های ما در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی همین بحث منابعی است که داریم، هفده میدان هیدرو‌کربنی در داخل و اطراف جزیره قشم وجود دارد، لازم بود که به صورت جدی به این موضوع پرداخته شود، این را در دستورکار گذاشتیم، چهار پالایشگاه تعریف کردیم با ظرفیت‌های حدود سی و پنج هزار بشکه‌ای‌، براساس گازی که به ما تخصیص دادند؛ ابتدا حدود بیست و پنج میلیون مترمکعب اختصاص دادند، دراگون که آمد تبدیل شده به پنجاه میلیون مترمکعب؛ در حوزه ذخیره‌سازی و بانکرینگ هم حدود صد میلیون بشکه ذخیره‌سازی را پیش‌بینی کرده بودیم؛ در حوزه بانکرینگ یک اقتصاد حدود سی میلیارد دلاری اطراف ما شکل می‌گیرد. تلاش کردیم بانکرینگ را راه انداختیم؛ یک نقاط ضعفی دارد که در حال برطرف شدن است؛ فکر می‌کنم انشاالله آماده می‌شویم که عرضه سوخت را در بانکرینگ انجام دهیم. در حوزه ذخیره‌سازی با توجه به این که کشور ما یک کشوری است که همیشه در معرض تهاجم کشورهای به اصطلاح متخاصم ازجمله آمریکا بوده، نمی‌توانیم در کشور تولید نفت را متوقف کنیم، باید پشتیبانی‌مان را انجام دهیم. یک بخش ذخیره‌سازی است که سه میلیون و دویست هزار بشکه طراحی شده بود تقریبا کار جدی در آن نشده بود، فشار گذاشتیم که اگر خدا بخواهد در ۲۲بهمن اولین فاز به افتتاح می‌رسد که سه میلیون و دویست هزار بشکه است، تیم فوق‌العاده قوی و متخصصی را از شرکت سرمایه‌گذاری نفت منصوب کردند که از اینها بهتر در کشور نداریم. با دو تا سرمایه‌گذار دیگر هم صحبت کردیم که به خاطر مشکلات ارزی که اتفاق افتاد فعلا متوقف مانده، ولی اراده دارند که این کار را انجام دهند. بنابراین در حوزه بانکرینگ در حال ایجاد ظرفین جدید هستیم.

در حوزه پالایشگاه، به دنبال نفت سنگین بودیم که همان عمدتا قیر می‌شود؛ پاسارگاد که متعلق به بانک پاسارگاد است، قبلا آمده بود و یک سری مطالعات انجام داده بود؛ کار در حد مذاکره پیش رفته بود؛ جدی ورود پیدا کردیم، دوستان کمک کردند به این نتیجه رسیدیم که پالایشگاه سی و پنج هزار بشکه‌ای توجیه اقتصادی ندارد باید حداقل هفتاد هزار بشکه باشد. رفتند، طرح را عوض کردند، زمین‌شان تحویل داده شد، آمدند شروع کردند به کار؛  انشاالله به حول و قوه الهی خردادماه اولین پالایشگاه سی و پنج هزار بشکه‌ای‌مان راه‌اندازی می‌شود. همان گونه که عرض کردم چون تیم حرفه‌ای در این پالایشگاه است که پاسارگاد منصوب کرده و با توجه به ظرفیت برقی که ما داشتیم عملا یک چالش جدی بود، گفتند خودمان یوتیلیتی‌مان را تامین می‌کنیم، یک نیروگاه پانصد مگاواتی زدند که آن هم انشاالله در خرداد به بهره‌بردای می‌رسد. موضوع آب هم حل می‌کند یعنی پانصد مگاوات برق است و صد هزار مترمکعب آب است، مازاد آب را هم می‌توانیم بخریم و صادر کنیم یا می‌توانیم آب را منتقل کنیم داخل جزیره که مصرف شود.

همزمان با این که انشالله افتتاح می‌شود، طرح توسعه‌شان که الان حدود چهل درصد کارش هم انجام شده شروع می‌گردد. باید بگویم که توسعه زنجیره‌وار است. لازم بود برای این که مواد اولیه بیاید و محصول برود، یک اسکله داشته باشیم، اسکله نفتی حرا را دوباره با همین تیم شروع کردیم که در این پروژه سهامدار هستیم و شراکت می‌کنیم یعنی کمک کردیم این کار انجام شود. شمع کوبی در مراحل نهایی است و عرشه آماده است؛ عملا یک سری عملیات به زمینی داریم که اگر آن هم تمام شود یک پست اسکله با ظرفیت هفتاد هزار تنی و یک سی و پنج هزار تنی به ظرفیت کشور اضافه می‌کنیم. سه متقاضی دیگر هم داریم که مذاکرات آن هم نهایی شده است.

در حال حاضر پاسارگاد سه پروژه دارد یعنی اسکله، پالایشگاه و نیروگاه یک نیروگاه دیگر پانصد مگاواتی داریم که متعلق به بخش خصوصی و مجموعه غدیر است، فکر کنم انشاالله تا اواسط سال آینده این هم به بهره‌برداری برسد که ما دیگر صادرکننده برق می‌شویم در حالی که اکنون وارد کننده هستیم.

در حوزه پتروشیمی دراگون زمینش تحویل شده، یک بخشی از زمینش برای دو میلیون و چهارصد هزارتن محصول پتروشیمی قول دادند که بعد از ژانویه بیایند عملیات خاکی را شروع کنند. تا یک ماه دیگر، یک سرمایه‌گذاری داخلی است که بانک ملی انجام می‌دهد، یک و نیم میلیون تن ظرفیتش است با یک و هشت دهم میلیارد دلار سرمایه‌گذاری که همه مراحلش تمام شده قراردادهایشان بسته شده است و آماده اجرا است.

بنابراین در این حوزه حداقل می‌توانیم بگوییم که می‌دانیم چه کار می‌کنیم، می‌دانیم چه کار باید کنیم یعنی تکلیف دقیقا معلوم است. تمامی ظرفیت‌ها را بسته‌ا‌یم، سقف‌ها را بسته‌ایم، نیازها را بسته‌ایم به مرور می‌تواند بازار را بگیرد و بتواند سهم بازار را افزایش دهد. تقریباً می‌توانم بگویم در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی و انرژی تکلیف دقیقا مشخص است، این که پروژه‌ها به بهره‌بردای می‌رسد، خودمان فکر می‌کنم دیگر بس است؛ یعنی ما مثل عسلویه نمی‌توانیم گسترش پیدا کنیم؛ عسلویه سرزمین اصلی است ولی ما اینجا هم بحث محیط زیست را خیلی جدی داریم پیگیری می‌کنیم و به دنبال صنعت سبز هستیم؛ بالاخره مساحت‌مان محدود است و باید حداکثر استفاده را از این مساحت ببریم. بنابراین الان سیاست‌های ما در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی کاملا مشخص است و اگر انشاالله استارت بخورد که دارد  می‌خورد، فکر می‌کنم ظرف دو سه سال آینده خبرهای خوبی را بتوانیم داشته باشیم.

 

?یک سری پروژههای عظیم عمرانی داشتید که طی چند سال گذشته انجام شده، چند درصد از بودجه سازمان عمرانی است و این که چه طرحهایی در دست اقدام دارید که تا پایان سال به بهرهبرداری میرسد؟

پروژه‌های دو بخش است؛ یکی بخش خصوصی و دیگری سازمان. آن چیزی که الان در قشم روی زمین است و دارد کار می‌کند، سی و هشت هزار میلیارد تومان الان پروژه در دست اقدام داریم. سی و هشت هزار میلیارد تومان که بیست هزار میلیارد تومان عمرانی است؛ حدود هجده هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری‌ها را که به آن اضافه کنیم مجموع پروژه‌هایی است که ما انجام می‌دهیم. در این پروژه‌ها بخش‌های حاکمیتی و زیرساختی مختص ما است، یعنی جاده، بندر، اسکله، فرودگاه، راه و… که ما باید انجام دهیم و داریم انجام می‌دهیم. سهم ما در این اقدام سه درصد است که همه مختص بخش خصوصی است آن سه درصد هم حاکمیتی است. تعداد پروژه‌ها فکر کنم بالغ بر هفتاد پروژه در حال انجام است. از آن طرف احساس کردیم که الان چند پروژه داریم که تا آخر سال به بهره‌برداری می‌رسد، سه راه است، تکنیکال بلاک و برج مراقبت فرودگاه، بندر بهمن و اسکله رو-رو هم جزء طرح توسعه بندر است. اینها اگر انجام شود، یک مقدار فراغ بال پیدا می‌کنیم؛ جایگزینش داریم برای سال آینده پروژه تعریف می‌کنیم. احساس کردیم در این دوران جاری که در آن هستیم که خیلی به فعالیت‌های تولیدی، اقتصادی و عمرانی نمی‌پردازند، از آن طرف هم کمبودهای جدی را پیش رو داریم، خودمان بیاییم از امکانات موجودمان حداکثر استفاده را کنیم. آن چیزی که ذهن ماست این که ما زمین می‌فروشیم، پروژه‌های کوچک انجام می‌دهیم که ضرورت دارد، ولی خیلی  شاید مثلا نتواند راهگشا باشد برای یک منطقه آزادی که بتواند کارهای بزرگی انجام دهد. یا اینکه اکنون یک سری خلاء جدی داریم؛ شانزده پروژه تعریف کردیم که برای مناقصه رفته است که دو هزار چهارصد میلیارد تومان است؛ یک کار ملی کردیم، هم خودمان را از این وضعیت نجات می‌دهیم و رونق¬مان را دچار کمبود و نقصان نمی‌کنیم هم این که از ظرفیت‌های کشور استفاده می‌کنیم که پیمانکارهای مطرح کشور الان آمدند در این پروژه‌ها در مناقصه شرکت کردند؛ گفتیم بیست درصد پول به شما می‌دهیم هشتاد درصد مابقی را هم زمین به شما می‌دهیم، اما زمین را با آن کاربری که ما می‌گوییم به شما می‌دهیم، بعد زمینی که می‌دهیم در این فاصله زمانی کارهایتان را باید انجام دهید. یعنی یک توسعه دو جانبه می‌شود، هم ما به آن اهداف‌مان و کمبودهایمان می‌رسیم، هم از این ظرفیت بیرونی استفاده می‌کنیم. اگر انشاالله این پروژه‌ها انجام شود در حوزه راه تا بیست سال آینده دیگر قشم نیاز ندارد راه بسازد. این که می‌گویم ثبات مدیریتی، یکی این می‌تواند باشد، مدیر هفت ماهه نمی‌تواند به این چیزها بپردازد.

سپس گفتیم فرودگاه‌مان باید توسعه پیدا کند، چراکه فرودگاه ‌‎خوبی که در شأن گردشگرهای عزیزمان چه هموطنان عزیز چه خارجی‌ها باشد، نداریم، آن را نیز بردیم در پرتکلی که با چینی‌ها بستیم حدود که یک میلیارد دلار می‌شود، توافقات دو رئیس‌جمهور انجام شده و در دستورکار ریاست محترم مجلس است که جزء پروژه‌های بین ما و کشور چین می‌باشد؛ شهر فرودگاهی است که اگر ما می‌خواستیم انجام دهیم حداقل سه هزار میلیارد تومان هزینه نیاز داشت.

 

?در هفته گذشته نشستی با وزیر راه و شهرسازی داشتید این که علاوه بر قول مساعدت و همکاری درخصوص راه‌های قشم، در مورد پل خلیج فارس هم صحبت کردید، تکلیف آن پروژه چه شد؟

بنده ارادت فوق‌العاده ویژه به آقای اسلامی دارم، به این دلیل که ایشان واقعا جزء مدیرهایی هستند که تکلیف کار را روشن می‌کنند، یعنی وقتی یک موضوع خدمت ایشان می‌رسید و مطرح می‌کنید، یا می‌گوید نه یا می‌گوید آری؛‌ تکلیفت را روشن می‌کند؛ بدین معنا که معلوم است این کار در چه پروسه‌ای باید بیفتد، خروجی‌‌اش هم چه هست.

ما یک سری مشکلات با وزارت راه داریم که اینها مشکلات دیدگاهی است؛ الحمدلله ایشان این دیدگاه را ندارند. ما می‌گوییم اینجا جاده می‌سازیم، این جاده نهایتا بخشی از ماموریت‌های شما را به عهده می‌گیرد. یعنی معلوم است مسئول راه چه کسی در کشور است‌، بندر و فرودگاه معلوم است، راه‌آهن هم مشخص است و همه وزارت راه می‌باشد. بارها به وزارت راه اعلام کردیم ما جاده می‌سازیم،  حداقل قیرش را به ما بدهید، کمک کنید به ما که این اتفاق بیفتد، دوره قبل دستورش را آقای آخوندی داد، اما عملاتی نشد. تا الان آقای اسلامی در حوزه ماموریت خودش هر کاری ما خواستیم برایمان انجام داده است.

رویکرد وزارت راه و شهرسازی تعامل و همکاری است، حداقل که قطعا می‌دانم با مناطق آزاد همین جور است، چون من با مدیرعاملان صحبت می‌کنم همه همین نظر بنده را دارند.

در جلسه‌ای که این مسائل را حل کردیم‌، بحث پل خلیج فارس شد، من خدمت آقای رئیس‌جمهور هم موضوع را طرح مسئله کردم، ایشان یک پیشنهادی داشتند که آنجا راه‌آهن برود حالا یک مباحثی مطرح شد نهایتا این که با آقای اسلامی در سفر قبلی صحبت کردیم، این سفر جمع‌بندی نمودیم که وزارت راه ماموریت و مسئولیت ماده شصت و دو را به عهده دارد؛ ما سرمایه‌گذارش را بیاوریم که البته سرمایه‌گذار و منابعش هم آماده است، قرار شد یک پیشنهاد ما خدمت آقای اسلامی بدهیم که ایشان خدمت آقای رئیس‌جمهور برسند این موضوع را همانجا جمع‌بندی کنند به نتیجه برسند، اگر پاسخ آقای رئیس‌جمهور در این حوزه مثبت باشد، نظر این باشد که با همان شکل و طرح قبلی این کار انجام شود. سازمان منطقه آزاد قشم و وزارت راه این آمادگی را دارند که انشاالله این پروژه را ادامه دهیم. به آقای رئیس‌جمهور قول می‌دهم که اگر مشکل ماده‌۶۲ را حل کند، من ظرف دو سال و نیم پل را تحویل دهم.

 

?به عنوان آخرین سوال؛ سال‌۹۳ در شرایط بسیار سختی به این منطقه آمدید و قبول مسئولیت کردید، شب عید و حجم مسافر و…، با وجود همه اینها اگر به عقب برگردید با تجربیاتی که اکنون دارید و کارهایی که انجام دادید، باز هم این مسئولیت را قبول میکنید؟

صد درصد؛ در کارهایی که قبلا کرده‌ام، تقریباً به من می‌گویند مدیر بحران؛ شاید یکی از دلایلی هم که من برای اینجا انتخاب شدم وضع خراب آن زمان بود که گفتند باید بروی و آنجا را جمع کنی.  آقای رئیس‌جمهور هم در سفری که تشریف آوردند به بنده فرمودند که اینجا باید برنامه داشته باشید، باید توان و وقت بگذارید، باید کار را با اصول انجام بدهید که منویات ایشان را در دستورکار گذاشتیم، در همین چارچوب هم پیش می‌رویم.

به چند دلیل می‌گویم بله؛ چون شما گفتی با سابقه و تجربه امروز به عقب برگردی، وقتی کارهایم  را می‌بینیم می‌گویم به نسبت آن چیزی که در کشور اتفاق می‌افتد، در قشم خوب کار شده است، به عقب برمی‌گردم و به الان نگاه می‌کنم می‌گویم توسعه متوازن اتفاق افتاده، در حوزه اشتغال توفیق به دست آوردیم، در کمک به اقتصاد کشور توفیق‌هایی به دست آوردیم، در این که داریم یک طرح جامع تهیه می‌کنیم توفیق به دست آوردیم. فقط یک مورد را خدمت‌تان می‌گویم؛ زمانی که بنده آمدم، سه هزار و هفتصد و پنجاه تخت هتل داشتیم، هتل که نه، بخش اعظمش مهمانسرا و مهانپذیر بود؛ امروز هشت هزار و پانصد تخت داریم و تا نوروز۹۹، یازده هتل به بهره‌برداری می‌رسد، هزار و صد و هشتاد و چهار تخت به قبلی‌ها اضافه می‌شود.

امروز در حوزه شیلات وقتی می‌بینم عملکرد امسالم در جایی که سابقه تولید میگو نداشتیم و فقط یک سال و نیم است شروع کردیم، در همین مدت امسال تولیدکننده‌‌مان در کشور اول شد، وقتی اینها را می‌بینم، می‌گویم بله، برمی‌گردم به عقب؛ اگر بگویند، قبول می‌کنم؛ ولی ای کاش آدم یک تجربه‌ای داشته باشد؛ اینها را اگر قبلی‌ها به من می‌دادند شاید من الان می‌توانستم دو برابر کار کنم، شاید خطایی که انجام دادم کمتر می‌شد، شاید منابع مالی‌ام را بهتر استفاده می‌کردم.

من به عنوان اولین تجربه منطقه آزادم آن چیزی که ذهنم رسید، انجام دادم؛ مدیرهای عزیزم، معاونین عزیزم، مشاورین عزیزم، آقای ترکان به عنوان یک سرمایه ملی در این کشور به عنوان یک استاد علی‌الاطلاق، به عنوان کسی که من واقعا هر جا باشم سر خضوع در مقابل ایشان خم می‌کنم و دست ایشان را می‌بوسم؛ آقای دکتر بانک به عنوان یک یک آدم فرهیخته، یک فرد دلسوز یک آدم وقت‌گذار، یک مدیر فرابخشی، ایشان بی‌نظیر است، نگاه‌‌شان، وقتی که می‌گذارد و توانی که در منطقه آزاد می‌گذارد واقعاً ستودنی است، خب اینها اگر همه جمع می‌شد با هم خیلی خروجی بهتر بود.

این را هم بگویم که مشکلات کم نبوده، یعنی واقعا مشکلات جدی است، ولی ما عادت کردیم. انشاالله خدا کمک کند می‌توانیم بعد از دو، سه سال دیگر بگوییم این منطقه آزادی که ما تحویل گرفتیم این است و آن چیزی که به شما تحویل می‌دهیم این است. من حساب کتابم با خداست، فکر می‌کنم پیش خداوند شرمنده نیستم و مهم‌تر این که پیش مردم هم شرمنده نیستم.