ارائه چند پیشنهاد کارشناسی به دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی

مناطق آزاد ایران، قهرمانان بازی در زمین خاکی اقتصاد

دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی اخیرا در جمع فعالین شهرک‌های صنعتی و اقتصاد دانش‌بنیان مستقر جزیره کیش، پس از استماع نظرات حاضرین، به سه اولویت  اصلی در نظر گرفته شده برای سازمان‌های مناطق آزاد در دولت چهاردهم اشاره کرده و گفته است: سه اولویت صادرات، انتقال فناوری و جذب سرمایه‌گذاری برای مناطق آزاد در نظر گرفته‌ایم که بخش صادرات با توجه به نگاه تحولی به این بخش، بسیار حائز اهمیت است.

ماموریت‌هایی که دکتر رضا مسرور برای مناطق آزاد در دولت چهاردهم عنوان کرده، در حقیقت از جنس همان ماموریت‌هایی می‌باشد که در بند‌۱۱ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در قالب مفهوم «توسعه حوزه عمل مناطق آزاد» بیان شده است‌.

اما با توجه به شرایط کلی و محیطی مناطق آزاد ایران در چنددهه گذشته، می‌توان گفت همانطور که تاکنون مناطق آزاد نتوانسته‌اند اهداف و ماموریت‌های یاد شده را محقق کنند، با استمرار همان شرایط گذشته یقینا در دولت چهاردهم و حتی دولت‌های سه‌دهه آتی هم تحقق این اهداف دور از انتظار می باشد. اما چرا؟

در پاسخ به این سوال مهم باید بگوییم:

الف) هر چند تاریخچه شکل‌گیری مناطق آزاد در عهد قدیم به یونان و روم باستان برمی‌گردد و در عصر جدید نیز اولین منطقه آزاد در سال‌۱۹۸۸ در بندر هامبورگ آلمان شکل گرفت؛ اما با تعریف و دستورکاری که امروز مناطق آزاد جهان دارند؛ این مناطق بعد از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز نظم بین‌الملل دوقطبی شکل گرفته‌اند‌.

اما چرا در کشورهای مربوط به بلوک شرق یا کمونیستی تا اوایل دهه‌۹۰ قرن بیست میلادی، مناطق آزاد یا اساسا موردتوجه نبودند یا اگر هم ایجاد شدند، نتوانستند موفقیتی کسب کند؟! حتی توفیق مناطق آزاد در چین نیز مرهون توافق بزرگ چین و امریکا، اتخاذ سیاست درهای باز و بازی در زمین اقتصاد سرمایه‌داری است؛ درحالی که مناطق آزاد واقع در جهان اقتصاد سرمایه‌داری و بلوک غرب؛ هم در قاره اروپا و هم در قاره آسیا توانستند به بنیان‌های مهم و اصلی تحول و توسعه اقتصادی کشورهای میزبان تبدیل گردند.

بنابراین موفقیت آنها نتیجه برخورداری از یک محیط کلان اقتصادی همراه و نقش‌آفرینی در دستورکار جهانی اقتصاد سرمایه‌داری-لیبرال برای توسعه سریع کشورهای بلوک غرب و ایجاد سد نفوذ اقتصادی و فرهنگی در برابر توسعه ایدئولوژی کمونیسم بود.

ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان قوی‌ترین اقتصاد بلوک غرب در قاره اروپا برنامه مارشال را برای احیای اقتصادی این قاره خصوصا کشور آلمان غربی پیگیری نمود و در قاره آسیا نیز، کره‌جنوبی و ژاپن اصلی‌ترین کشورهای تحت حمایت ویژه نظامی و اقتصادی امریکا بودند. به همین جهت اگر به تاریخ شکل‌گیری مناطق آزاد در کره‌جنوبی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم از اوایل دهه‌۶۰ میلادی و بعد از جنگ دو کره، مناطق آزاد کره‌جنوبی به رکن اصلی توسعه و تحول اقتصادی تبدیل شدند‌.

فلذا شکل‌گیری و توفیق مناطق آزاد قبل از این‌که نتیجه مزیت‌های خاص درون‌منطقه‌ای آنها باشد، نتیجه نقش‌آفرینی آنها در دستورکار مسلط اقتصاد بین‌الملل و استراتژی جهانی‌سازی اقتصاد لیبرال-سرمایه‌داری غربی در قالب جهانی شدن است‌.

 

ب) مناطق آزاد موفق در قاره‌های مختلف جهان اساسا در کشورهایی شکل گرفته‌اند که سیاست ملی اقتصادی آنها بر مبنای استراتژی توسعه صادرات بوده است، نه استراتژی جایگزینی واردات و خودکفایی ملی. به همین جهت نیز مثلا مناطق آزاد در کره‌جنوبی از ابتدای شکل‌گیری‌شان همراستا با استراتژی ملی این کشور در مسیر جذب سرمایه‌گذاری خارجی، تولید و صادرات عمل کردند؛ اما در کشور هند یا ایران مناطق آزاد اسیر استراتژی اقتصاد دولتی شدند که هدف نهایی آن کاهش حداکثری وابستگی به خارج در قالب مفهوم «استقلال اقتصادی» بود. درواقع اقتصاد ملی در مسیر جایگزینی واردات حرکت می‌کرد، نه توسعه صادرات. به همین خاطر هم هست که نهادهای اقتصادی ملی به مناطق آزاد در ایران نگاه مثبت و تعاملی ندارند و آنها را تافته جدا بافته در نظر می‌گیرند که برخلاف مسیر آب شنا می‌کنند.

 

ج) در سطح منطقه‌ای نیز مناطق آزاد موفق جهان در کنار برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و مزیت‌های ویژه اقتصادی محلی، عموما قبل از ایجاد، حداقلی از زیرساخت‌های عمرانی و سرمایه‌گذاری برای آنها توسط دولت فراهم گشته و آنها برای پذیرش سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی مجبور به توسعه زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری نبوده‌اند. درحالی که مناطق آزاد ایران طبق ماده(۱) قانون چگونگی اداره مناطق آزاد مجبور به «ایجاد عمران و آبادانی و تامین زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری» بدون برخورداری از بودجه ملی هستند. یعنی مناطق آزاد ایران با دست خالی مجبور به پذیرش تکلیفی شده‌اند که اساسا بخشی از تکلیف دولت بوده است.

با لحاظ این سه نکته فوق‌الاشاره است که می‌توانیم بگوییم مناطق آزاد کشور با تمام ناکامی‌هایی که بنام‌شان لیست می‌کنیم، حقیقتا قهرمانان بی‌بدیل بازی در زمین خاکی اقتصاد می‌باشند؛ چراکه نه بخشی از دستورکار مسلط اقتصاد بین‌المللی بوده‌اند، زیرا از ابتدای شکل‌گیری در تله تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی جهانی هستند؛ نه در سطح ملی استراتژی اقتصادی کشور همراستا با اهداف و فلسفه وجودی آنها عمل کرده است. در سطح محلی هم از حداقل‌های زیرساختی محروم بودند. با ادامه شرایط فعلی هم قاعدتا نباید از مناطق آزاد ایران انتظار عملکردی شبیه مناطق آزاد کره، چین، اندونزی، تایوان، امارات و… را داشته باشیم. یعنی جذب سرمایه‌گذاری خارجی، ارتقای تکنولوژی تولید و صادرات که ماموریت اصلی مناطق آزاد دنیا است، مربوط به تیم‌های حاضر در لیگ برتر  اقتصادی جهان است‌‌.

 

اما امروز تکلیف‌مان چیست؟ مناطق آزاد را تعطیل کنیم؟

در پاسخ به این پرسش‌ها هم باید گفت، ضمن لحاظ نکات پیش‌گفته لازم می‌نماید سعی کنیم حداقل مناطق آزاد ایران را به بخشی از دستورکارهای اقتصادی منطقه‌ای یعنی بلوک‌بندی‌های اقتصادی منطقه‌ای تبدیل کنیم؛ زیرا از لحاظ سیاسی و روابط بین‌المللی جاری ایران، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت واقع‌بینانه نیست انتظار داشته باشیم کشور از تحریم‌های اقتصادی خارج شود، خصوصا با آمدن دونالد ترامپ. اما احتمالا می‌شود برخی از مناطق آزاد کشور را در چارچوب همکاری‌های منطقه‌ای ایران با بلوک‌های اقتصادی نظیر بریکس و اوراسیا وارد کرد.

در سطح ملی نیز امید می‌رود دولت چهاردهم با محاسبه نتایج ویرانگر تسلط استراتژی اقتصادی جایگزینی واردات و استقلال اقتصادی در چهاردهه گذشته، ضمن تغییر استراتژی اقتصاد ملی، مناطق آزاد را از بند تحریم‌های داخلی رهایی بخشد؛ اما در سطح محلی خوشبختانه مناطق آزاد قدیمی ایران امروز دارای حداقلی از زیرساخت‌های عمرانی و سرمایه‌گذاری هستند. اما پس از گذشت سه‌دهه از شکل‌گیری‌شان نیازمند به‌روزرسانی استراتژی‌های سازمانی توسعه و حرکت به سمت ایجاد مناطق آزاد تخصصی می‌باشند. اصرار به استمرار مناطق آزاد چند‌وجهی با وجود محدودیت در منابع و فرصت‌های موجود و پیش‌روی، درواقع اولویت‌بخشی به تمام اولویت‌ها و نداشتن هرگونه اولویت اساسی در توسعه مناطق آزاد است.

نهایتا به عنوان کارشناس مناطق آزاد تحت هدایت دکتر مسرور با اعتماد به وعده‌های انتخاباتی دکتر پزشکیان یعنی توجه به نگاه کارشناسی در دولت چهاردهم؛ به دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور چند پیشنهاد کارشناسی را تقدیم می‌کنیم:

🔹 کارگروه فعال امور بین‌الملل را در دبیرخانه ایجاد نمایید و امور بین‌الملل، که ذاتا بخش اساسی ماموریت‌های مناطق آزاد می باشد، را از حالت تشریفاتی فعلی خارج کنید و در این کارگروه موضوع وارد شدن مناطق آزاد مستعد کشور به دستورکارهای اقتصادی منطقه‌ای را به عنوان یک موضوع محوری پیگیری نمایید. در آینده نزدیک این کارگروه می‌تواند مبنای ایجاد مدیریت مستقل امور بین‌الملل در دبیرخانه و سازمان‌های مناطق آزاد باشد.

🔹 کارگروه بازبینی و به‌روزرسانی طرح‌های جامع ۷منطقه آزاد قدیمی کشور را در دبیرخانه ایجاد نمایید تا در قالب یک نگاه نوین به شرایط جهانی، منطقه‌ای، ملی و محلی استراتژی‌های توسعه این مناطق را با هدف شکل‌دهی به مناطق آزاد تخصصی به‌روزرسانی کنند. خوشبختانه منطقه آزاد ارس به دلیل وقوع تحولات بزرگ ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در سطح پیرامونی هدف و همسایه (قفقاز جنوبی) خود، از یک‌سال پیش با درک ضرورت به‌روزرسانی طرح جامع توسعه، اقدامات اولیه برای بازبینی طرح جامع را کلید زده و شرکت مجری مطالعه و تدوین طرح درحال انجام پروژه می‌باشد.

کلام آخر این‌که؛ طی یک‌دهه گذشته برداشت مسئولین از مفهوم توسعه حوزه عمل مناطق آزاد بند۱۱ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری، مبتنی‌بر افزایش محدوده مناطق آزاد موجود و ایجاد مناطق آزاد جدید بوده است. ولی بر‌اساس اصل درون‌زایی و برونگرایی مستتر در استراتژی اقتصاد مقاومتی؛ توسعه حوزه عمل مناطق آزاد دقیقا همان ماموریت‌هایی است که دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در کیش عنوان کرده است. پس امیدواریم دکتر مسرور از افزایش تعداد مناطق آزاد به هر بهانه‌ای در آینده، به صورت جدی ممانعت نمایند.

نویسنده: صادق پورصادق، کارشناس امور بین‌الملل