مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار مطرح کرد: چرا چابهار از تحریم‌ آمریکا مستثنی شد؟

مدیرعامل منطقه آزاد چابهار ضمن بیان ظرفیت‌های بسیار بالای اقتصادی این منطقه، ابعاد مختلف مستثنی شدن چابهار از تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی آمریکا را تشریح کرد. به گزارش اخبار آزاد مناطق، عبدالرحیم کردی در گفت‌وگویی تفضیلی با ایسنا، با اشاره به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های اقتصادی بالای منطقه چابهار از گذشته تاکنون و ضرورت بهره‌مندی کشور […]

مدیرعامل منطقه آزاد چابهار ضمن بیان ظرفیت‌های بسیار بالای اقتصادی این منطقه، ابعاد مختلف مستثنی شدن چابهار از تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی آمریکا را تشریح کرد.

به گزارش اخبار آزاد مناطق، عبدالرحیم کردی در گفت‌وگویی تفضیلی با ایسنا، با اشاره به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های اقتصادی بالای منطقه چابهار از گذشته تاکنون و ضرورت بهره‌مندی کشور از این فرصت جغرافیایی که طی سالیان اخیر مغفول مانده است، از این نقطه به عنوان شاهرگ استراتژیک جغرافیای منطقه‌ای نام برد که ایران در قلب آن قرار گرفته و می‌تواند نقشی بسیار پررنگ و اثرگذار را ایفا کند و تغییر و تحول در اقتصاد کشور را رقم بزند. وی همچنین در مورد خروج چابهار از دایره تحریم‌ها توضیح داد که در ادامه مشروح ‌این گفت‌وگو آورده شده است.

 

? از نقش چابهار در زمان جنگ تحمیلی بگویید و توضیح دهید که این منطقه در چه بخش‌هایی به پیشبرد امور کشور اعم از تامین کالای اساسی و ایجاد فضای پشتیبان، کمک کرد؟

چابهار به عنوان یک منطقه استراتژیک همواره در ادبیات توسعه و اقتصاد ایران مطرح بوده، اما واقعیت این است که تاکنون آنگونه که باید و شاید از استراتژیک بودن این منطقه بهره نبرده‌ایم و برای آن هم برنامه مشخصی نداشته‌ایم. اگر به سالیان جنگ تحمیلی رجوع کنیم همه مردم به خاطر دارند که چابهار یکی از نقاط اطمینان‌آفرین کشور بود و به عنوان یکی از مبادی ورودی بسیار مطمئن در تامین نیازهای اساسی کشور و در بخش دیگری نیز به عنوان پشتیبان جنگ عمل می‌کرد. اما پس از اتمام جنگ و بازگشت وضعیت به شرایط عادی، بندر چابهار به دست فراموشی سپرده شد و ماموریت استراتژیک آن از یاد رفت.

 

? به چه علت معتقدید که چابهار با اتمام دوران جنگ به دست فراموشی سپرده شده است؟

شاید دلیل این مساله برخی گرفتاری‌ها، مسائل و مشکلاتی بود که پس از جنگ در ارتباط با بازسازی داخلی کشور وجود داشت و زیرساخت‌های آماده‌تر در خلیج فارس در اولویت قرار گرفت. دلیل دیگر هم این بود که امکان ورود کالا به چابهار به دلیل زیرساخت‌های جاده‌ای و ریلی فراهم نبود و این امکان در بندرعباس وجود داشت، اما به مرور که زمان پیش‌ رفت معادلات و مناسبات منطقه‌ای تغییر کرد.اساسا فضای رقابتی بین کشورهای مختلف در خصوص کالاهای مختلف دستخوش تغییر شده است و اگر یک روز صرفا به دنبال این بودیم که با شکاف تکنولوژی رقابت خود را توسعه‌ بخشیم و با دسترسی به مواد اولیه فاصله خود را با رقیبان حفظ کنیم، در آن زمان هزینه حمل و نقل از اهمیت چندانی برخوردار نبود اما در دو دهه گذشته اتفاقات مختلفی در صنعت دنیا رخ داد و جابه‌جایی نیروی کار به اولویت تبدیل شد. جابه‌جایی مواد اولیه هم‌اکنون به ساده‌ترین کار تبدیل شده است و در حال حاضر می‌توانیم از آمریکای جنوبی کالا را با کشتی‌های پهن پیکر به چین منتقل کنیم و یا از آفریقا به خاورمیانه انتقال مواد اولیه داشته باشیم و پس از آن تولید را در منطقه انجام دهیم. از سوی دیگر به مرور زمان شاهد کاهش شکاف تکنولوژی بودیم و دسترسی به دانش و فناوری بین رقبا توسعه یافت و در شرایطی که چنین فضای رقابتی شکل گرفته است.

 

? توجیه اقتصادی منطقه آزاد چابهار برای فعالیت اقتصادی و تمایل سایر کشورها به انتقال بار خود از این منطقه چیست؟

هزینه حمل و نقل تنها موردی است که هنوز هم در ارتباط با آن می‌توان برنامه‌ریزی‌های مختلفی را مدنظر قرار داد، چرا که همه تولیدکنندگان و صنعتگران به دنبال این هستند تا مسیری را برای خود پیدا کنند که هزینه حمل و نقل آنها بهینه شود و این نقطه آغازین توجیه اقتصادی جغرافیایی منطقه استراتژیکی به نام چابهار است. در گذشته اهمیت این مساله برای فعالان اقتصادی چندان شفاف نبود تا بدانند اثرات کاهش مدت زمان انتقال یک کالا از ۳۸ روز به ۱۴ روز چه فوایدی می‌تواند داشته باشد. به طور مثال وقتی قصد دارید یک کالا را از شانگهای به روسیه انتقال دهید می‌توانید آن را از کانال سوئز به روسیه برسانید و جهت تخلیه و بارگیری آن مسیر ۳۵ تا ۳۸روزه را باید بپیمایید، اما اگر از شانگهای به چابهار و از این نقطه به روسیه کالا را منتقل کنید صرفا ۱۴ تا ۱۵روز زمان نیاز دارید. حال محاسبه کنید و کوتاه شدن مسیر در این بازه زمانی را مورد تحلیل قرار دهید تا ببینید چه اثرات مثبتی را می‌توانید رقم بزنید، همین کاهش مدت زمان تسویه بدهی مصرف کننده یا خریدار با تولیدکننده مهمترین موضوع است. علاوه بر این امنیت در افغانستان در حال برقرار شدن است و توسعه کشورهای آسیای میانه پس از منفک شدن از بلوک شرق موجب شده تا آنها به دوران بازسازی خود برسند و سعی در ایجاد یک رونق اقتصادی داشته باشند. احساس نیاز به مسیرهای مطمئن برای چنین کشورهایی محسوس است و نیازمند آن هستند تا به سایر بازارها دسترسی داشته باشند.

 

? به چه علت چابهار را به عنوان اصلی‌ترین کانون فعالیت در سواحل مکران خطاب می‌کنند؟

در منطقه جغرافیایی که ایران قلب آن به‌شمار می‌رود با سه بازار منطقه‌ای روبه‌رو هستیم. شرق آسیا با دو میلیون نفر، آسیای میانه، قفقاز و شرق اروپا با ۷۰۰ تا ۸۰۰میلیون نفر و جنوب آفریقا سه بازاری هستند که جغرافیای ایران با آن روبروست و ایران و سواحل مکران بهترین راه اتصال این سه نقطه است و چابهار به عنوان اصلی‌ترین کانون فعالیت در سواحل مکران می‌تواند بهترین مسیر ممکن را ایجاد کند، بنابراین از نقش و ماموریت ویژه‌ای در چنین شرایطی چه برای ایران، چه برای کشورهایی که در همسایگی ما قرار دارند و چه برای کشورهایی که قصد دارند در اطراف این منطقه فعالیت کنند برخوردار است. با فرض آماده بودن زیرساخت‌ها و شرایط حمل و نقل برای افغانستان و آسیای میانه راهی ارزان‌تر، نزدیک‌تر و مطمئن‌تر از چابهار وجود ندارد و به لحاظ دسترسی، امنیت و زیرساخت‌های نسبی چابهار بهترین و مطمئن‌ترین مسیر برای اتصال نقاط مذکور است تا کشورهای محصور در خشکی به آب‌های آزاد متصل شوند. موضوع دیگر رفتارهای استراتژیک کشورهایی است که به دنبال نفوذ به بازار و دسترسی به کانون‌های انرژی در این منطقه هستند.

 

? در مورد حضور چینی‌ها در پاکستان و سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری این کشور نیز توضیح دهید. بسیاری معتقدند که رقیب اصلی بندر شهیدبهشتی چایهار،‌ گوادر است و این سرمایه‌گذاری ‌می‌تواند فضای رقابتی را برای ما تنگ‌تر کند.

ما می‌دانیم که امروزه رقابت اول و دوم قدرت‌های اقتصادی در دنیا بین آمریکا و چین است و چینی‌ها با پروژه‌ای استراتژیک و بسیار مهم تحت عنوان CPEC از غرب چین به بندر گوآدر می‌رسند و در طول این مسیر رقمی معادل ۴۶میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بنابراین حضور چین در پاکستان صرفا اقتصادی نیست و حضوری بسیار استراتژیک است که نگاه‌های دیگری به جز نگاه‌های اقتصادی را به دنبال دارد. سیطره چین به منطقه و کانون‌های انرژی می‌تواند به منزله تهدیدی برای کشورهایی نظیر هند باشد که در رقابت با چین قرار دارند و کشوری نظیر آمریکا به دلیل مناسبات و تعاملات خوبی که با این کشور دارد، می‌خواهد از آن به جهت ادامه فعالیت‌های خود در منطقه و به ویژه افغانستان بهره ببرد. حال شما با بررسی این موضوعات به اهمیت جغرافیایی منطقه‌ای که چابهار در قلب آن قرار گرفته است، پی ببرید.

بازاندیشی در سیاست‌های مربوط به چابهار با توجه به مسائل مطرح شده ضروری است و این موضوع چه در داخل و چه در روابط بین‌الملل ما باید مدنظر قرار گیرد. برای جلوگیری از بهم ریختن آرایش و توازن حضور در منطقه باید بهترین تصمیم‌گیری‌ها را در ارتباط با چابهار داشته باشیم، چرا که آمریکا، افغانستان را بازسازی کرده و به خوبی می‌داند که باید این منطقه را ترک کند و اگر قصد دارد در افغانستان فعالیتی را پیش ببرد باید از ظرفیت‌های هند به عنوان کشور واسط و دوست خود بهره ببرد. این موارد دلایل بسیار قوی است تا روزنه و دهلیزی به نام چابهار برای حضور هند در افغانستان باز بماند، در غیر این صورت بحران و مسائل مربوط به افغانستان به دلایلی از جمله فقر و مسائل زیرساختی مشکلات آمریکا را در منطقه بیشتر خواهد کرد.

موضوعات مطرح شده دلیل قانع‌کننده‌ای برای خارج کردن چابهار از تحریم‌هاست و اگر از بعد داخلی بخواهیم به این مساله بپردازیم، باید تاکید کنم که بعد از سپری‌کردن دوران جنگ تحمیلی مجددا در چنین شرایط مشابهی قرار گرفته‌ایم هرچند که این بار جنس و نوع جنگ متفاوت است و باید از درس‌هایی که در گذشته آموخته‌ایم، بهره ببریم و آن‌را بازخوانی کنیم و با استراتژی مشخص برای چابهار که در دوران جنگ تحمیلی به کشور کمک‌های شایانی داشت، طرح و برنامه مشخصی را تعریف کرده تا در آینده نقش و ماموریت مهم خود را در مقیاس بین‌المللی به خوبی ایفا کند.

 

? چرا علی‌رغم ظرفیت‌های جغرافیایی مختلف در کشور با توجه به موقعیت استراتژیک خود در منطقه نتوانسته‌ایم چند منطقه شبیه به چابهار ایجاد کنیم تا موجب وابستگی هرچه بیشتر کشورهای منطقه‌ و سایر کشورها که علاقمند به استفاده از مسیر ایران برای جابه‌جایی کالای خود هستند، برسیم؟

واقعیت این است که اگر به درستی برنامه‌ریزی کرده بودیم و چند نقطه دیگر نظیر چابهار را به وجود آورده و به نوعی چند وابستگی منطقه‌ای را در داخل کشور ایجاد می‌کردیم، فشار تحریم‌ها به مراتب کمتر از شرایط فعلی بود، بنابراین معتقد هستم که باید پیوندهای قوی‌تری را در مورد چابهار با هند و افغانستان برقرار کنیم و علاوه بر این هر گوشه دیگری از ایران را که می‌تواند چنین پیوندهای استراتژیکی را رقم بزند، در راستای ایجاد امنیت برای ثبات اقتصادی و سیاسی کشور مدنظر قرار دهیم.

مقام معظم رهبری از عنوان گنج پنهان برای سواحل مکران استفاده کرد و این مساله همزمان با تغییر آرایش اقتصادی در منطقه به دلیل تغییر وزن عوامل تولید در قیمت تمام شده کالا همراه شد و باید تاکید کنم که این تغییر وزن وآرایش کاملا ریشه اقتصادی دارد و در کنار سیاست‌های امنیتی که در ارتباط با خلیج فارس مطرح است، تغییر وزن عوامل تولید در قیمت تمام شده کالا می‌تواند نقش بسیار مهمی را ایفا کند. ما از گذشته این پیام را دریافت کرده ایم و اتفاقات بسیار خوبی طی سالیان گذشته رخ داده است.

بندر شهید بهشتی چابهار یک بندر دو میلیون تنی بود و سرمایه‌گذاری‌های بسیار خوبی توسط سازمان بنادر و دریانوردی در ارتباط با این بندر انجام شد و ظرفیت آن هم‌اکنون به ۸.۵ میلیون تن افزایش یافته و با توسعه تجهیزات، امکان بهره‌گیری بیش از این ظرفیت هم وجود دارد. اتفاق هوشمندانه دیگری که در مجموعه وزارت راه و شهرسازی و سازمان بنادر و دریانوردی رخ داد توافق برای بهره‌برداری از فاز یک بندر شهیدبهشتی با یک شرکت هندی بود که علی‌رغم هجمه‌های سنگین در فضای سیاسی کشور مدنظر قرار گرفت و به عقیده بنده فرد یا افرادی که این قرارداد را تنظیم کردند باید نشان لیاقت دریافت کنند، به دلیل این‌که مدل تنظیم قرارداد یکی از بهترین مدل‌های بازاریابی در بنادر است که در تمام کشورهای پیشرفته دنیا مدنظر قرار می‌گیرد و شرکت‌ها یا بهره‌برداران بزرگی که افق‌های روشنی برای آنها ترسیم شده است به دنبال انعقاد چنین قراردادهایی هستند.

 

? الزام نقش‌پذیری بین‌المللی چابهار برای کشور در برهه خطیر کنونی که در بخش‌های مختلف با تحریم‌ روبرو هستیم چیست؟

تا زمانی که تجربه بین‌المللی در بنادر خود نداشته باشیم توان رقابت با بسیاری از رقبای منطقه‌ای خود را نخواهیم داشت و باید بدانیم که بین‌المللی شدن بنادر ما به منظور استفاده از تجارب و دانش بیرونی در منطقه کمک می‌کند تا با سرعت بیشتری به رقبای خود برسیم و چه بسا بتوانیم با این آموزش‌ها، انتقال تجربه و دانش مدیریتی بتوانیم از رقبای خود سبقت بگیریم.

این بستر و زیرساختی که در داخل فراهم شده و تغییر نگاه استراتژیکی که از بیرون تعریف شده است منطقه چابهار را وارد فصل جدیدی کرده که آینده بسیار روشنی را برای اقتصاد ایران به دنبال خواهد داشت. در یک محاسبه ساده مجموعه باری که در افق طرح بندر تعریف شده است ۸۰میلیون تن بوده که اگر به مجموع ۱۰۰میلیون تن باری که آسیای میانه با شرق آسیا و جنوب آفریقا توجه داشته باشیم و بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم تا ۸۰میلیون تن از این بار از مسیر مورد نظر ما جابه‌جا شود، براساس محاسبات صورت گرفته می‌توانیم فعالیت ۲۷۰هزار کامیون را به صورت سالیانه رقم بزنیم تا در این مسیر تردد کنند که در بهترین حالت سه شغل مستقیم و در بدترین حالت سه شغل غیرمستقیم ایجاد کرده و اتفاق و تحولی بزرگ در توسعه شرق کشور را رقم بزنیم، موضوعی که دستاورد بسیار بزرگی برای اقتصاد ایران است.

پشت سر بنادری که روبروی ما قرار دارند کشورهای اتحادیه عرب هستند که نزدیک به ۴۰میلیون نفر جمعیت دارند و پشت سر چابهار و ایران با مجموع جمعیت همسایگان و کشورهای اروپایی رقمی حدود ۸۰۰میلیون نفر جمعیت وجود دارد و این مقیاس بازار برای هر صاحب صنعت و خدمتی بسیار مهم و استراتژیک است که تصویر و نقش چابهار را بسیار پررنگ کرده و نیازمند نگاه‌های همه‌جانبه و استراتژیکی است که ضرورتا باید به یکپارچگی نظام آموزشی و برنامه‌ریزی در خصوص چابهار دست یابیم و الزامات نقش‌پذیری بین‌المللی این منطقه را فراهم کنیم.

اعتقاد دارم باید به مدیریت یکپارچه و سازمان‌یافته در توسعه سواحل مکران دست یابیم و متناسب با نیازها و فعالیت‌ها به صورت ویژه‌تری کارگروهی را در دولت ایجاد کنیم تا با محوریت موضوعات چابهار، با یک نگاه ملی‌تر و بین‌المللی‌تر پیش برویم تا از فرصت فراهم شده به نفع اقتصاد ملی خود استفاده کنیم.

خوشبختانه در دولت تدبیر و امید یکی از اقدامات هدفمند که رئیس‌جمهوری به شخصه بر روی آن تمرکز کردند مگاپروژه چابهار در بحث ریلی، جاده‌ای، توسعه بندر و صنایع به ویژه در حوزه فولاد و پتروشیمی بود که در حال حاضر نیز روی خاک آمده‌اند و پیشرفت قابل توجهی دارند. مجموع این عوامل چابهار را وارد فصل جدیدی کرده است که می‌تواند تحولات و تغییرات بسیار مهمی را در آرایش اقتصادی کشور ایجاد کند تا بسیاری از موازنه‌های اقتصادی در منطقه حتی در مورد همسایگانی که به عنوان رقبای ما در حال توسعه بنادر خود هستند رقم بخورد.

 

? علت اصلی توسعه بنادر رقیب ما چه در شمال و چه در جنوب چیست؟ این موضوع ناشی از تعلل و فرصت سوزی ما است یا آنها توانسته‌اند علی‌رغم توسعه‌ ما در بخش‌های مختلف،‌به توسعه این چنینی دست یابند؟

سرعت تحولات در تصمیمات اقتصادی و نیز شکل‌گیری مسیرها در اقتصاد امروزه بسیار بالاست و توسعه و رونقی که رقبای ما به آن دست یافته‌اند نه از ظرفیت‌های خودشان بلکه از تعلل‌ها و فرصت‌سوزی‌های ما بوده و اگر از فرصت‌های خود در خلیج فارس به درستی استفاده می‌کردیم شاید خیلی از بنادر روبروی ما شکل نمی‌گرفت و این امکان وجود داشت که مسیر توسعه بنادر در منطقه برعکس می‌شد. اینبار هم اگر تعلل کنیم و از آموخته‌های خود به خوبی بهره نگیریم باز هم عقب خواهیم ماند و با معضلات دیگری روبرو می‌شویم.

بنابراین علاوه بر یکپارچگی نظام مدیریتی آن هم با رویکردی متفاوت و جدید، نیازمند کارگروهی ویژه هستیم تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن بتوانیم تصمیم‌های مناسبی را برای پیوند دادن حلقه‌ها به کار گیریم، زمانی که بار وارد بندر می‌شود نیازمند رعایت مسائل بهداشتی، قرنطینه‌ای و استاندارد است و اگر حتی یک مورد از سه مورد اشاره شده با یکدیگر هماهنگ نباشند که در مقاطعی در گذشته هماهنگ نبودند، این بدین معناست که توجیه مسائل اقتصادی خود را از بین برده‌اید و هماهنگی این مجموعه‌ها یعنی توانسته‌ایم در مسیر رونق اقتصادی گام بردارید.

در بسیاری از موارد صاحبان کالا صرفا به دنبال هزینه حمل و نقل نیستند و زمان نیز برای آن‌ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و باید علاوه بر هزینه حمل و نقل، مدت زمان رسیدن به بازار نیز مدنظر قرار گیرد. بنابراین یکپارچگی مدیریتی موجب خواهد شد تا فعالیت‌ها با شرایط بهتری در جهت کاهش هزینه و مدت زمان انتقال کالا انجام شود. باید کارگروه توسعه چابهار در دولت ایجاد شود و بازیگران اصلی که در این توسعه نقش دارند به عنوان عضو فعالیت کنند و از زمانی که کالا از مبدا حرکت کرده تا به دست مصرف‌کننده نهایی برسد مجموعه عوامل در نظر گرفته شد و افراد با اختیارات ویژه عضو این کارگروه شوند و همه تصمیمات درون این کارگروه حل و فصل گردد تا به عنوان راه حلی مناسب برای استفاده از فرصت اقتصادی به وجود آمده در منطقه چابهار از آن بهره‌مند گردند.