همان طور که همه میدانیم، شیوه برقراری ارتباط از موضوعات پیچیده جوامع بشری از ابتدا بوده و همچنان هم بر همان پاشنه میچرخد و از آن مهمتر مدیریت هدفمند ارتباط است که مستلزم شناخت صحیح و افزایش آگاهیها و مهارتها در این زمینه است. یک ارتباط مفید و اثربخش زمانی رخ میدهد که فرستنده و گیرنده در مدار درستی قرار گرفته باشند و محصول قابل تبادل بین این دو که پیام ارسال شده توسط فرستنده است، با همان مفاهیم مدنظر، توسط گیرنده دریافت شود و نتیجه منتشر شده در جامعه هدف همان خواسته مشخص شده باشد.
اینکه در ساختار برنامههای ارتباطی با تمام توان موجود از تمام ابزارها همزمان استفاده کرد در عین حال که میتواند نقطه قوت باشد، اما در صورت عدم بهرهبرداری مناسب میتواند آسیبرسانی به مراتب بیشتر را به دنبال داشته باشد.
مثال سادهای برای واضحتر شدن موضوع اینکه تولیدات بسیار جذاب رادیویی برای پخش از تلویزیون مناسب نیستند و برای مخاطب جذابیتی به دنبال ندارد.
به همین ترتیب محصولات خبری تهیه شده برای فضای تلگرام و اینستاگرام کارکرد و کاربرد مناسبی برای فضای توییتر نخواهند داشت، فارغ از اینکه اصولا چرایی حضور در هر پیامرسان براساس کاکردهای ارتباطی آن، خود مقولهای مفصل و جداست…
اگرچه نیاز روابط عمومی در فضای پرسرعت تبادل اطلاعات فعلی، بهرهبرداری از همه امکانات موجود و فناوریهای کاربردی است و در این راستا استفاده از ابزارهایی مثل اینترنت و شبکههای اجتماعی امری اجتنابناپذیر است. آنچه که اهمیت دارد این است که قالب محتوای تولیدی باید با جنس این ابزارها همخوانی داشته باشد تا دستاورد مناسبی از این کارکرد احصاء شود.
آنچه امروز در مشاهدات نویسنده به چشم میخورد، استفاده شتابزده از انواع پیامرسانها بدون دقت کافی در محتوای تولیدی است که علاوه بر ایجاد سردرگمی برای مخاطبان، باعث انتقال ناقص و یا پرابهام اطلاعات میشود که امید است به شرط مسجل شدن این گریزه مورد استفاده همکارانم قرار بگیرد.
دیدگاهتان را بنویسید