تسهیلگری؛ صرفا شعاری جذاب در مناطق آزاد ایران
به گزارش اخبار آزاد مناطق، البته که طی سالهای اخیر به واسطه اعمال شدیدترین تحریمها از سوی امریکا، بسیاری از همین دوستان و همسایگانی که تا دیروز جسته و گریخته در برخی از مناطق آزاد ایران آستین برای سرمایهگذاری بالا زده بودند، حال کشور ما را طرد کردند و در حقیقت فرار از این مناطق را به قرار و تحمل در آن ترجیح دادند.
اما به هر حال نباید ناامید شد و برای جذب سرمایهگذاران بایستی تلاش نمود و با اطمینانبخشی و پذیرش سرمایه خارجی، زیرساختها را فراهم کرد تا به تداوم و ثبات اقتصادی در کشور دست یافت، خصوصا که رسیدن به این هدف در مناطق آزاد سهلتر و بهتر از هر جایی دیگر است؛ چراکه مناطق آزاد از امتیازات و ویژگیهایی فارغ از سرزمین اصلی برخوردار هستند و میتواند از این جهت مزیتی قابل توجه برای سرمایهگذاران باشد.
به دلیل اهمیت سرمایهگذاری در مناطق آزاد، این بار پای درد دل سرمایهگذاران داخلی نشستیم تا با موانع و مشکلات پیش روی سرمایهگذاری در مناطق آزاد آشنا شویم، هر چند تاکنون بارها از این موانع و علل عدم توسعه سرمایهگذاری در مناطق سخن گفتهایم، اما این گزارش میدانی میتواند موانع موجود را شناسایی کرده و به برنامهریزان و سیاستگذاران شرایط خطیر سرمایهگذاری را گوشزد کند تا هم بهتر با این چالشها آشنا شوند و هم اینکه انشاالله درصدد رفع مشکلات موجود برآیند و به توسعه و رشد منطقه و کشور کمک نمایند.
متاسفانه آنچه از سخنان سرمایهگذاران عائد ما شد، تنها ناامیدی و دلسردی از ادامه فعالیت در مناطق آزاد بود. طبق گفته این فعالان اقتصادی شاید در ظاهر مناطق آزاد بتوانند صدمات ناشی از دوران گذار را برای اقتصاد کشور کاهش دهند و آنها را در ایجاد هماهنگی تدریجی با اقتصاد جهانی با صدمات کمتری مواجه سازند و یا حتی مهمتر از همه، یک خطمشی سریع برای تحقق اهدافی چون جذب سرمایههای داخلی و خارجی و در نهایت توسعه صادرات باشند، اما تمامی این موارد زمانی محقق میشود که شرایط برای سرمایهگذاری سهل باشد تا انگیزه کافی برای سرمایهگذاران فراهم گردد.
اما متاسفانه در شرایط فعلی صرفا شاهد دلمردگی سرمایهگذاران برای فعالیت در مناطق آزاد هستیم که البته این موضوع تبعات مختص به خود را دارد؛ چراکه به دنبال کاهش این سرمایهگذاریها، با بحرانی شدن وضعیت اشتغال روبهرو خواهیم شد و طبیعتا نرخ بیکاری در این مناطق با توجه به وضعیت سرمایهگذاریها افزایش چشمگیری خواهد داشت.
باید تاکید داشت که بین دستگاههای اجرایی کشور و سازمانهای مناطق آزاد هیچگونه همکاری در راستای رونق و توسعه مناطق در این سالها ایجاد نشده و دستگاههای اجرایی در سطح ملی و منطقهای از دیدگاه توسعه هیچگونه وظیفهای در این زمینه احساس نمیکنند و حتی گاها در تقابل و تعارض با عملکردهای این مناطق گام برداشتند.
باید اذعان نمود که ایجاد و احداث زیربناها و ارائه امکانات و خدمات به سرمایهگذاران همچنان در نیمهراه قرار دارد و در شرایطی که نبود امکانات مالی، تاسیسات و تسهیلات زیرساختی کافی، عدم وحدت رویه و روشن نبودن جایگاه و نقش این مناطق در برنامههای راهبری توسعه اقتصادی کشور وجود دارد، هرگز نمیتوان انتظاری فراتر از عملکردهای کنونی داشت.
شاید بتوان توفیق مناطق آزاد و جذب سرمایههای داخلی و خارجی را در دو گروه نرمافزاری و سختافزاری تقسیمبندی کرد.
در بخش نرمافزاری بیشتر تدوین قوانین و مقرارت روشن و آسان، ثبات در قوانین، آزادی نقل و انتقال سرمایه و… از اهمیت ویژهای برخوردار است. باید توجه داشت که سرمایهگذاران به دنبال سود و آزادی عمل هستند، بنابراین هر کجا که ضوابط دست و پاگیر، عوارض و گمرک، مالیات و… کمتر باشد، در نتیجه بازده سرمایهگذاری بیشتر میشود.
در بخش سختافزاری نیز دسترسی به امکانات زیربنایی با حداقل هزینه و امکانات از قبیل آب، برق، انرژی، تلفن، فرودگاه، راهآهن، اسکله و…، از عوامل موثر در جذب سرمایهگذاران محسوب میشود؛ اما فقدان و کمبود امکانات زیربنایی و نبود زیرساختهای پیشرفته، عدم شفافسازی قوانین، عدم معرفی مناسب مزایای سرمایهگذاری در منطقه آزاد، همچنین عدم اطلاعرسانی در زمینه سرمایهگذاری و نبود پکیج آماده برای سرمایهگذاری نیز میتواند از عوامل تاثیرگذار بر عدم توفیق کار سرمایهگذاران باشد.
مشکلات در هم تنیده سازمانهای مناطق آزاد
اما به اعتقاد سرمایهگذاران، یکی از مشکلات اصلی سرمایهگذاران در این سالها، خود سازمان منطقه آزاد است که آن هم به دلیل عدم مطالعات کامل طرح سرمایهگذار میباشد. در واقع اگر سرمایهگذار طرحی داشته باشد و آن را به سازمان پیشنهاد دهد، تازه سازمان به فکر میافتد که برای این طرح مطالعاتی آغاز کند. طبیعتا این روند هم فرصت زمانی را از سرمایهگذار میگیرد و هم او را در روند پروسه با مشکلاتی روبهرو میکند.
به عنوان مثال اگر سرمایهگذاری بخواهد پرورش شترمرغ داشته باشد، ابتدا باید درخواست و طرح را به سازمان منطقه آزاد بدهد؛ بعد از پروسه زمانی طولانی کمیسیون طرح تفصیلی با استعلامهای مختلف، زمینی به سرمایهگذار واگذار میکند؛ نهایتا سرمایهگذار قصد نهایی و اجرایی کردن طرح را پیدا میکند؛ اما این تازه شروع بروکراسی استانی است.
طرح باید به جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و دامپزشکی برود، طبیعتا این پروسه خیلی طولانی و زمانبر است. اما فارغ از اینها، یکباره در وسط اجرای طرح، با مشکلات نهادهای مختلف مواجه میشود. به عنوان نمونه جهاد کشاورزی با طرح موجود ابراز مخالفت میکند و سختی کار اینجاست که سرمایهگذار بعد از یکسال که به دنبال گرفتن مجوز و فعالیت است، در میانه کار با مشکلات این چنینی از سوی نهادهای مختلف مواجه میشود؛ چراکه سرمایهگذار بعد از هزینههای فراوان، مطالعات طرح به سرانجامی رسانده است؛ البته که هزینه زمانی خیلی سنگینتر از هزینه مالی است و باید گفت که زمان را نمیتوان حتی با پول خرید، اما به هر حال هم از جهت مالی و هم زمانی برای اجرای طرح هزینه شده است.
سرمایهگذاران در گفتگو با نشریه، از دوگانگی در تصمیمات سازمانهای مناطق آزاد سخن میگویند؛ از اینکه غالبا طرحهای سرمایهگذاری در سازمانها به صورت پکیج آمادهای نیست؛ یعنی بسته سرمایهگذاری برای سرمایهگذار فراهم نیست و این تازه یکی از مشکلات اصلی سرمایهگذاران است.
لزوم تدوین بستههای سرمایهگذاری برای سرمایهگذار
باید تاکید داشت که فقط سرمایهگذار و حتی منطقه آزاد در ایران وجود ندارد، بلکه کل دنیا پکیجهای سرمایهگذاری مشخص شده دارند؛ لذا سرمایهگذار نباید دنبال طرح مطالعاتی زیست محیطی بگردد، باید این طرحها مطالعه شده باشد و حتی اعلام کنند که هزینه مطالعاتش چقدر میشود. اما در کشور ما این رویه کاملا برعکس میچرخد؛ ابتدا زمین واگذار میشود، بعد میگویند طرح سرمایهگذار درست است یا نه و آیا اصلا قابلیت اجرایی شدن دارد یا خیر!
با تمام این تفاسیر ممکن است بعد دو ماه مثلا محیط زیست بگوید که در این منطقه، عملیاتی شدن این طرح ممکن نیست. طبیعتا این روند سخت است و حل کردن این مشکل کار سختتری است. نباید تنها سرمایهگذار را تشویق کرد که به زمینها بیایند تا بعدا به مشکل نهادهای دیگر برخورد کنند. در این رابطه باید بستر کافی برای سهولت سرمایهگذاری فراهم گردد.
بروکراسیهای بیهوده در سازمانهای مناطق آزاد
اما سرمایهگذاران در گفتگو با نشریه، از بروکراسی اداری بیهوده و زیاد سخن گفتند؛ از اینکه در زمان به نتیجه رسیدن پروژه خود، چندین بار به طور کامل از سرمایهگذاری پشیمان شدند، ولی با کمک و نظرات شرکا و دوستان، کار را ادامه دادهاند.
یکی از سرمایهگذاران که جدیدا در حوزه گردشگری در یکی از مناطق آزاد کشور فعال شده است، از نارضایتی در رابطه با سرمایهگذاری در این حوزه سخن میگوید؛ از اینکه فعالیتش در پروسه زمانی طولانیمدت گیر کرده و به ثمره درستی نرسیده است. ضمن اینکه با این اوضاع کرونا دیگر سرمایهگذاری در این زمینه بسیار ریسکپذیر است؛ ولی با این حال به قدری برخی پروژهها خوب و جدید است که دلشان نمیآید نصفه و نیمه رهایش کنند.
به گفته سرمایهگذاران، خیلیها نیامده، از مناطق آزاد رفتهاند، خیلیها قول همکاری و شراکت برای سرمایهگذاری دادند، اما به خاطر بروکراسی اداری و قوانین دست و پاگیر جا زدهاند. البته خود سرمایهگذاران تاکید داشتند که شاید در سطح مدیران ارشد سازمانها، همه میخواهند کار انجام شود؛ اما به هر حال کار بین مدیران و کارمندان پایینتر خرد شده و باید تاکید داشت که پایین دستیها نظرات شخصی و البته تاثیرگذاری هم دارند.
به اعتقاد سرمایهگذار دیگر، حتی اگر همه پروسه با سلامت طی شود، در نهایت ممکن است به موانع مردمی بر بخوریم؛ مثلا زمینی که منطقه آزاد به سرمایهگذار داده، شاید مسیر دسترسی یک روستا باشد، یا حتی ممکن است آن روستا ده مسیر دیگر داشته باشد، اما صرفا این مسیر مورد استفاده سرمایهگذار را انتخاب میکنند. البته بعضی وقتها با چانهزنی میتوان مشکل را حل کرد. بعضی وقتها هم منطقه آزاد یا حتی مردم زورشان میچربد، اما این مشکل را میشود همان اول کار مشخص نمود؛ یعنی اگر سرمایهگذار به معاونت مربوطه مراجعه کند، میتوانند بگویند که این زمین معارض دارد یا نه؟
متاسفانه باید تاکید داشت که با این شرایط دیگر کسی به سرمایهگذار پیشنهاد سرمایهگذاری نمیدهد، مگر آنکه مازاد سرمایه را ملکی خریده باشد و حالا بخواهد پروژهای بزند و آن ملک را پشتوانه پروژه کند، در آن صورت اگر پروسه زمانبر هم باشد، باز هم مشکل نیست، ولی الان پول در کاسبی است.
با این روند، سرمایهگذاران، سرمایهگذاری در مناطق آزاد را اشتباه میدانند و به گفته آنها یکسری از سرمایهگذاران قدیمی از فعالیت خود پشیمان شدند و از مناطق رفتهاند و حالا با این اوضاع دیگر خبری از سرمایهگذار جدید هم نیست.
به گفته سرمایهگذاران، سرمایهگذاری تجاری در مناطق آزاد شکست خورده و حالا دیگر مسئولان باید فکری به هر حال صنعت گردشگری کنند تا کسی که دنبال طرح گردشگری است با موانع بزرگتر مواجه نشود؛ طبیعتا گردشگری دنبال مسافر است، ضمن اینکه کالای لوکس هم باید بیاید؛ اما اکنون دیگر کالای معمولی هم اجازه ترخیص ندارد. خیلی سال است که ماشین نمیآید و ماشینهای مناطق ضعیف شدند و چهره شهرها مانند گذشته قشنگ نیست و این موضوعات به جذب گردشگر ناخودآگاه لطمه میزند.
عدم توجه و حمایت از سرمایهگذاران
اما سرمایهگذار دیگری در گفتگو با نشریه، از نحوه سرمایهگذاریاش، از اینکه بخش خصوصی بوده و از منطقه آزاد و سیستم دولتی هیچ خواستهای نداشته، سخن گفت.
طبق اظهارات وی، این سرمایهگذار واحدی را اجاره و شروع به کار کرده است، کمکم مجوزها را گرفت؛ بخشی از آنها مربوط به منطقه آزاد و بخشی هم مربوط به خارج از منطقه بوده است؛ در نهایت هم کار را شروع کرد.
اما گلایه او این بود که در اغلب مناطق آزاد، قوانین بیمه منطقه آزاد و مالیاتی در آنها کامل احراز نشده و هنوز سرمایهگذاران در بحث بیمه و مالیات مشکلات عدیدهای دارند. این سرمایهگذار میگوید که تازه متوجه شده که آنقدر هم این مناطق، آزاد نیست و خیلی راحت ممکن است آنچه که دارد، از دست بدهد.
این سرمایهگذار عدد کمی سرمایهگذاری کرده و این مبلغ در اواخر سال۹۵ حدود ششصد میلیون تومان بوده است. در آن زمان، این سرمایهگذار واحدی را ساخته و واحدی را نیز اجاره کرده و به مرور آنها را توسعه داده است. اما طبق گفته او، در این سالها منطقه آزاد به آنها کمکی نکرده و آنها حمایتی را لمس نکردهاند.
طبق اظهارات این سرمایهگذار، با وجود آنکه این مناطق، اسم آزاد را یدک میکشند، اما سرمایهگذار است که باید همه چیز را تقبل کند، مثلا تامین اجتماعی را باید به قیمت واقعی پرداخت کنند؛ کار اداری نیز پروسه طولانی مدت همانند سرزمین اصلی و حتی گاهی سختتر دارد و تنها چیزی که نسبت به سرزمین اصلی مزیت محسوب میشود، این است که مواد اولیه بدون عوارض گمرکی وارد میشود.
اگر سرمایهگذار بخواهد مواد اولیه را از منطقه آزاد خارج کند، باید عوارض گمرکی طبق تعرفه سایر اشخاص در کشور پرداخت کند، تفاوتش این است که به واسطه ارزش افزودهای که در مواد اولیه ایجاد شده، در نهایت تخفیفی به سرمایهگذار میدهند.
این سرمایهگذار در گفتگو با نشریه تاکید داشت: از سال۹۷ که ثبت سفارش و مسائل این چنینی شروع شد، ما به مشکل خوردیم. قوانین مناطق آزاد دارای مغایرت بود و نمیتوانست با قوانین کشوری کنار بیاید. تقریبا یکسال و چندماه است که میدویدیم و کار به سختی انجام میشود.
وی ادامه داد: با وجود آنکه کالایمان را در منطقه آزاد عرضه میکنیم، در حال حاضر نتوانستیم تسویه هیچ کدام از ثبت سفارشاتمان را از بانک مرکزی بگیریم، آن هم به خاطر مغایرت قوانین مناطق آزاد و کشوری؛ زیرا هنوز با هم هماهنگ نشدهاند.
این سرمایهگذار گفت: به عقیده من، سازمان منطقه آزاد هیچ عملکرد مثبتی در منطقه نداشته است؛ اگر هم حرکتی انجام شده، تاوانش را سرمایهگذار داده نه سازمان منطقه آزاد.
قوانین دست و پاگیر و مدت زمان طولانی، مغایرتهای مالیاتی و بحث تامین اجتماعی و… از مسائلی است که جورش را سرمایهگذار میکشد. گاها منطقه آزاد آمارهایی ارائه میدهد که این همه سرمایهگذار در این سالها مجوز فعالیت گرفتند، اما واقعیت آن است که هیچ حرکتی برای به ثمر نشستن و موفقیتآمیز بودن این طرحها انجام نداده است؛ نه وامی داده، نه سهولتی در واردات داشته و… همه این موارد روالی خارج از مناطق آزاد و حتی بدتر داشته است. باید یک سازمان در هر استان تعریف شود تا برایشان برخی از این مسائل را جا بیندازد تا تاوان همه اینها را شخص سرمایهگذار نپردازد.
واقعیت آن است که سرمایهگذار به دنبال جذابیت است، یکی از جذابیت مناطق آزاد نیز مالیات است و همچنین ورود مواد اولیه بدون پرداخت گمرگی. در حال حاضر در هر شهرک صنعتی و چه در منطقه ویژه اقتصادی چه دانشبنیان، گمرکی مواد اولیه پرداخت نمیشود، فقط تنها فرق و اتفاق مناطق آزاد این است که یک بازار عرضه کالا دارد تا سرمایهگذار کالا تولید و عرضه کند و در نهایت بتواند به شش منطقه دیگر صادراتمجدد کند که البته این اتفاق هنوز نیفتاده است.
باید اذعان داشت که شاهرگ حیاتی مناطق آزاد با پوشاک، مغازهها و بحث گردشگری است؛ زمانی سرمایهگذار تولید کیف و کفش را به قیمت مناسب داشت، اما بازار منطقه آزاد بازاری نیست که سرمایهگذاری کلان بتوان انجام داد. آنقدر این قوانین پیچیده است و با داخل کشور مغایرت دارد که نمیتوان به آن اطمینان کرد؛ ممکن است که دو روز دیگر بخشنامهای بیاید و سرمایهگذار نداند که چه کاری باید انجام دهد.
طبق گفته یکی دیگر از سرمایهگذاران، اساس کار منطقه آزاد این بود که تولید و صادرات کنند، اما کدام یک از برندهای مطرح خارجی در این سالها در منطقه آزاد دست به تولید زدند؟ چرا سرمایهگذاران خارجی آمدند و نصفه کاره فعالیتشان را رها کردند؟ مگر مسئولان نمیگویند پوشاک وارد نشود و صرفا تولید صورت بگیرد؟ ولی باید بپذیریم که تولید ایران وقتی در منطقه آزاد عرضه میشود، یا باید قیمتش پایینتر باشد، یا کیفیتش بالاتر باشد؛ اما این اتفاق نمیافتد.
این سرمایهگذار میگوید در تهران، کهریزک و یا سایر شهرکهای صنعتی کارخانه میزنم، مواد اولیه را به هر ترتیبی میآورم، ولی در نهایت میداند و مطمئن است که تولید میکند. اما اکنون خود منطقه آزاد برای سرمایهگذار حصاری شده است. مواد اولیه که سرمایهگذار برایش پول میدهد نیز حصار شده است! جالبتر آنکه کالایی که تولید میشود چون تکنولوژی ندارد، نمیتواند به خارج برود و عملا این نحو سرمایهگذاری جذابیت ندارد.
واقعیت آن است که در بخش پوشاک نتوانستیم به صادرات و بازاری غیر ایران برسیم. درست است منطقه آزاد، سرزمین اصلی نیست، اما مشتری ایرانی خرید میکند. چند سالی هم که سرمایهگذار توانست کار کند، به خاطر آن بود که جلوی واردات را گرفته بودند، وگرنه اگر کالای خارجی وارد شود، قطعا به سرمایهگذار لطمه میزند. شاید از لحاظ قیمت پایینتر باشیم، اما کشور ما نوپا است و اگر اکنون شروع به رقابت کند، ده سال دیگر از لحاظ کیفیت شاید همتراز با شرایط فعلی ترکیه یا چین و بنگلادش قرار بگیریم.
بهتر است که سازمانهای مناطق آزاد با استانهایشان تعامل پیدا کرده و در استانها قدرت پیدا کنند و بتوانند مسیر و راهی را برای سرمایهگذار معرفی کنند تا سرمایهگذار بتواند برنامهریزی کرده و طرح را به موقع اجرایی نماید.
سازمانهای مناطق آزاد کمتر به دنبال انتشار عکس و زدن آمار در سایتها از باب میزان سرمایهگذاری و… باشد؛ اینکه افتتاحیهها را بولد میکنند خوب است، اما کمی هم بیایند اختتامیه را نشان دهند و اعلام کنند و بگویند در کنار این ده کارخانه که باز شد، بیست کارخانه نیز بسته شد. بهتر است سازمانها به دنبال نگه داشتن شرکتهایی باشد که در حال حاضر فعال هستند، تا این شرکتهای توسعه پیدا کنند. مشکلات مختلف مالیاتی و تامین اجتماعی دامان بسیاری از شرکتهای مستقر در مناطق را گرفته و آنها را بسته است. لذا سازمان منطقه آزاد باید قدرت واحد پیدا کند.
اما در نهایت با سرمایهگذاری سخن گفتیم که از سال۸۰ در یکی از مناطق مشغول به فعالیت است. طبق گفته او، شروع کسب و کار کسانی که به منطقه ورود کردند، با مغازهداری و آوردن جنس از دبی و چین بود؛ بعد از آن به واسطه اینکه در آن زمان منطقه آزادی بوده و مزایایی برای سرمایهگذار داشته، آنها هم فعالیتشان را در این مناطق آغاز کردند و شروع به فعالیت در حوزه مغازهداری و خرید و فروش اجناس کردند.
این سرمایهگذار نیز با این روند شروع به کار کرده و در واقع در بحث خرید و فروش و تبادل کالا بین کسبهها و مشتریان واردکننده بوده و سپس وارد ساخت و ساز و سرمایهگذاری در بخش مجتمعسازی و مجتمعهای تجاری و اقامتی و گردشگری شده است. او از مشکلات کنونی سرمایهگذاران در مناطق آزاد گفت؛ از اینکه میزان موانع کم نیست و همه نیز به آنها واقف هستند.
به اعتقاد این سرمایهگذار، خیلی از سرمایهگذاران با این موانع دست و پنجه نرم میکنند و متاسفانه این مشکلات تا حدی است که مزایای مناطق آزاد کمرنگ شده و حتی از دست رفته و متاسفانه این موضوع، سرمایهگذاران را با چالش مواجه کرده است.
به هر حال در این سالها سرمایهگذاران در مناطق آزاد ساخت و ساز کردند و مجتمع تجاری و مسکونی ساختند و حالا یکباره نمیتوانند این مجتمعها را تعطیل کنند و بروند. برای توسعه مناطق آزاد میشود کار کرد، ولی با این رویه که مسئولان مناطق آزاد پیش گرفتهاند، تعطیلی گمرکها و محدود کردن کالاها و ممنوعیت ورود کالای گروه چهار، طبیعتا مشکلاتی به وجود آمده که لطماتش به بخشهای مختلف مناطق وارد شده است.
این سرمایهگذار گفت که اگر بنده مجتمع اقامتی ساختم، چشمم به بازار منطقه بوده تا از درآمد آن گردشگر جذب کنیم و میزبان مردم از سرزمین اصلی در فصول مختلف سال باشیم و خدمات بدهیم، اما اکنون متاسفانه به سمت و سویی رفتیم که بحث کرونا، ارز و تعطیلی گمرک همه دست به دست هم دادند تا سال بدی برای کاسبان مناطق آزاد رقم بخورد، خصوصا مشکل گمرک، ثبت سفارش، تعطیلی و ممنوعیت کالای گروه چهار و…؛ اینها مشکلاتی است که سد راه همه سرمایهگذاران است.
درست است که هدف اصلی مناطق آزاد توسعه تجارت و صادرات است، اما از قبل مسیر را به سرمایهگذاران اشتباه نشان دادند. روز اول اگر بسته سرمایهگذاری آمادهای را جلویشان میگذاشتند و اگر آن زمان مشاور خبره و درجه یک وجود داشت و برای سرمایهگذار شفافسازی میکردند و مسیر روشن را برایش مشخص مینمود و میگفتند که سرمایهگذاری در این جهت موفقآمیز است، طبیعتا سرمایهگذار مسیر اشتباه را نمیپیمود.
طبق گفته این فعال اقتصادی، موانع و مشکلات زیاد است، اما تمامی این مشکلات داخلی نیست و بعضا کشوری است. جایی اگر بخواهد توسعه پیدا کند و بهروز شود، به این شکل نیست که یک شبه مسیر سرمایهگذار را عوض کنند. به هر حال در هر قسمت یک مشکلاتی خاص وجود دارد، چون زیرساخت درستی نیست. سرمایهگذار دلش میخواهد تولید کند، ولی زیرساخت ندارد.
در نهایت باید تاکید داشت که در مناطق آزاد باید به مدیرعامل اختیار تام بدهند و بخشنامههای غیرکارشناسی شده را سرازیر منطقه آزاد نکنند. در عین حال قوانین و مقررات مناطق آزاد را به درستی اجرا کنند؛ آیتمها و مزیتهای مناطق آزاد را به درستی برای سرمایهگذار شفافسازی کنند و در اختیار سرمایهگذار بگذارند تا سرمایهگذار دغدغه این مباحث را نداشته باشد که اگر میخواهد کالایی برای تولید از خارج وارد کند، آیا از گمرک مرخص میشود یا نه؟! این دغدغهها نباید وجود داشته باشد. باید بسته سرمایهگذاری آماده باشد تا با خیال راحت کار را شروع کند.
باید یادآوری کرد که هدف ما از ایجاد این مناطق، دفع شر از قوانین جاری و بروکراسی اداری است، اما آنچه از گفتههای سرمایهگذاران برآمد، صرفا قوانین دست و پاگیر، عدم حمایت از سرمایهگذار، مشکلات و موانع زیاد و در نهایت نارضایتی و پشیمانی سرمایهگذار از فعالیت اقتصادی در مناطق آزاد است.
شفافسازی و احصاء موانع سرمایهگذاری در مناطق
سالها پیش بود که همه به دنبال ایجاد مناطق آزاد بودند، اما امروز با گسترش سازمان تجارت جهانی و اقتصاد آزاد، تمام کشورها تلاش میکنند که بخش بزرگی از جغرافیای خود را تبدیل به مناطق آزاد کنند؛ اما مشکلات مربوط به تحریم و تناقضات در تصمیمگیریهای مربوط به سازمان و سرزمین اصلی، کشورمان را از جهت پیشرفت در توسعه مناطق آزاد عقب انداخته است.
ایجاد بستر در تسریع روند صادرات و فراهم کردن شرایط سرمایهگذاری باید همچنان مورد اهمیت مسئولان قرار گیرد، دلیل ایجاد منطقه آزاد نیز همین است؛ در واقع یک سرزمین امکانات خود را به دور از بروکراسیهای معمول در اختیار تولید قرار داده و آن را با استفاده از نیروی کار ایرانی به کشورهای دیگر صادر میکند.
ایجاد پایداری نیرو و صادرات و تراز مثبت بازرگانی و تجاری در منطقه آزاد، از اهداف این مناطق است تا مردمی که در مناطق و حواشی آن زندگی میکنند، به آینده دلگرم شوند. در حقیقت این مناطق باید تلاش کنند مواد اولیه و ماشینآلات وارد کنند و کالای ساخته شده را به فروش برسانند تا شاهد تراز مثبت تجاری باشند.
البته باید تاکید داشت که سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی در مناطق آزاد عمدتا با شخص و تفکرات مدیران عامل مشکلی ندارند، اما انتخابهای نادرست موجب مشکلاتی در شکلگیری چارت سازمانها شده است. وجود نیروهای غیرمتخصص و عدم ثبات مدیریتی، گلایههای اصلی سرمایهگذاران مناطق آزاد است. ضمن اینکه عدم تفویض اختیارات به سازمان و مدیران موجب بستن دست و پای مدیران عامل برای تصمیمگیریهای حمایتگرانه در جهت جلب سرمایهگذار شده است و در نهایت مشکلات بومی و بافت سنتی، گهگاهی موانع و مشکلاتی را سر راه سرمایهگذاران قرار میدهد.
امید است با شفاف شدن این موانع، مسئولین مربوطه در جهت مرتفع کردن این مشکلات گام بردارند و شرایط سرمایهگذاری در کشور خصوصا مناطق آزاد را بهبود بخشند و موجبات توسعه کشور را فراهم کنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰