بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک مناطق آزاد در التهابات منطقه
به گزارش اخبار آزاد مناطق، در گزارش ذیل، ابعاد مختلف این مسئله و سازوکارهای پیش روی جهت تبدل این تهدید و تحدید به فرصت با تکیه بر ظرفیتها و مزیتهای مناطق آزاد ایران از سوی اساتید دانشگاه، نمایندگان مجلس و صاحبنظران مورد بحث قرار گرفته است که در ادامه میخوانید.
مجید صیادنورد، کارشناس مناطق آزاد:
ایجاد منافع اقتصادی، راهکار برونرفت از منازعات هویتی
مجید صیادنورد کارشناس علوم سیاسی و مناطق آزاد با بیان اینکه در بررسی چالشهای اقتصادی و ترانزیتی به وجود آمده در افغانستان و قفقاز، ایجاد منافع اقتصادی، راهکار برونرفت از منازعات هویتی است؛ اضافه کرد: تغییر و تحولات روی داده در معادلات سیاسی و امنیتی کشورهای افغانستان و جمهوری آذربایجان را باید بخشی از تغییر مهرههای شطرنج امریکا در سطح منطقه خاورمیانه ارزیابی کرد؛ راهبردی که از مناظر ذیل قابل بررسی است:
در اولین محور، خروج نظامیان امریکایی از سطح منطقه با دعاویی همچون کاهش هزینههای نظامی و عدم مداخله در رقابتهای درون منطقه، عنوان شده است. تالی این رویداد، شکسته شدن اقتدار مرکزی و ضعف قدرت مرکزی در کشور و قدرت برتر منطقه مورد بحث است که میتوان در کشورهای منطقه مشاهده کرد. نخستین دلیل تغییر سیاست خارجی امریکا در منطقه خاورمیانه، به تغییر اولویت این کشور در رقابتهای جهانی آن بازمیگردد؛ موضوعی که براساس آن نخستین دولت رقیب و دشمن فرض شده امریکا در سطح جهانی، جمهوری خلق چین محسوب شده است؛ تحلیلی که در دوران همهگیری بیماری کرونا در ناسیه تحلیلگران امریکایی تقویت شده است. در واقع امریکا منازعات پرچالش منطقهای همچون خاورمیانه را که بیش از یک قرن از بازتولید و برساخت آن توسط قدرتهای فرامنطقهای میگذرد را از دستورکار نخست خود خارج کرده و به منازعه با چین و پس از آن روسیه میپردازد.
از سوی دیگر این راهبرد براساس مشغول کردن رقبای منطقهای چون ترکیه، عربستان سعودی، رژیم اشغالگر قدس، پاکستان و جمهوری اسلامی به عرصههای رقابتی یکدیگر است که در این چارچوب تحلیلی گرچه نظر واشنگتن با سران رژیم اشغالگر است، اما از تضعیف قدرتهای منطقهای به یکدیگر نفع قابل توجهی خواهد برد و در نهایت مقابله با ایران روی دیگر سکه هر راهبرد امریکایی در خاورمیانه تحدید، تضعیف و تهدید حوزههای مختلف فعالیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی است.
با عنایت به نقشه منطقهای که ایران در آن واقع شده است، پی به یک واقعیت تلخ میبریم که جمهوری اسلامی در منطقهای با دولتهای ورشکسته مواجه بوده و اساسا یکی از وجوه تمایز خاورمیانه، حضور تعداد قابل توجهی از دولتهای ورشکسته است که از قضا یا با کشورمان دارای روابط خوبی میباشند یا اینکه در همسایگی ما قرار دارند. از عراق تا لبنان، از یمن و سومالی تا نوار غزه و در نهایت از سوریه تا افغانستان.
بیتردید یکی از مهمترین نتایج وجود چنین دولتهایی در کنار حضور مستمر امریکا و تحریمهای این کشور علیه جمهوری اسلامی، امنیتی شدن فضای پیرامونی کشورمان است؛ به این معنی که در تمام برنامهریزیها و اقدامات، در حوزههای مختلف باید وجوه امنیتی ناشی از عاملهایی چون تحریم، حضور قدرتهای خارجی و الگوی رقابت با دستاورد صفر در میان رقبای منطقهای ایران را لحاظ نمود. در نتیجه ذهنیت و برنامه برآمده از آن نیز دارای رنگ و بوی امنیتی است.
از سوی دیگر امکان سرازیر شدن مشکلات امنیتی کشورهای فوق به ایران نیز از قابلیتهای این مدلسازی ارزیابی میشود که در این قالب میتوان به نمونهای چون گروههای جهادی بهویژه داعش اشاره کرد.
البته وجه مشترک تمام رقابتهای منطقهای، حول جمهوری اسلامی ایران براساس انگارههای هویتی و سیاست خلاف آمد جهانی این کشور و تلاش آن جهت ارائه یک مدل حکمرانی متفاوت از الگوی بازی در ساختار نظام بینالملل موجود است که براساس آن دولتهایی چون عربستان و امارات متحده عربی با تمرکز در پاکستان و نواحی سنینشین شامات و عراق، به شعلهور نمودن حوزههای اختلاف جهان فکری و اندیشهای شیعی با اهل سنت اقدام مینمایند؛ موضوعی که مرکز ثقل آن را میتوان در بازتولید نفرتپراکنی علیه ایران، ایرانی و شیعه در مدارس دینی منطقه مشاهده کرد. باید توجه داشت اگر جمهوری اسلامی منادی اسلام ناب محمدی و امالاقرای جهان اسلام است، عربستان سعوی به دلیل خادم حرمین شریفین و ترکیه با تکیه بر زعامت چند صد ساله در منطقه عربی خاورمیانه تحت عنوان حکومت عثمانی در زمینه راهبری کشورهای مسلمان و نمایندگی تصویر واقعی از اسلام راستین با یکدیگر در رقابت میباشند.
فراتر از مدلهای رقابتی فوق به منظور برخورداری از تحلیلی جامع و کامل و تصویری روشن؛ باید به رقابت درونمنطقهای تاریخی ایران، ترکیه، روسیه در حوزههای عراق، قفقاز و سوریه؛ عربستان، پاکستان و جدیدا امارات متحده عربی و قطر در کشور افغانستان و حتی حوزه آسیای میانه به عنوان عرصههای منازعه امنیتی و اقتصادی میان کشورهای فوق اشاره کرد و صدهزار البته از ابربحران منطقهای یعنی حضور رژیم اشغالگر قدس که ظرف این مدت به عنوان عامل پیشران و تقویتکننده در این منازعات حضور یافته که آخرین نمونه آن را میتوان در تغییر مدل روابط جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد؛ نباید به راحتی چشم پوشید.
براساس تصویر ارائه شده فوق که نمایهای سیاه و خشن برآمده از تضادهای موجود در مبانی بیناذهنی هویت، هنجارها و به تبع آن راهبردها و سیاستهای منطقهای علیه منافع هویتی و اقتصادی کشورمان و مردمان ایران زمین قابل ارزیابی است؛ ایرانیان ظرف قرنها حضور در سپهر سیاست هارت لندی که مرکز آن خاورمیانه، قطعه شمالی آن کشورهای حاشیه دریای خزر و نیمه جنوبی آن تا سواحل اقیانوس هند را تشکیل میدهد، از موقعیت ژئواستراتژیک برتر و مبانی هویتی غنی و پویایی برخوردار میباشند که با تکیه بر سیاست مبتنی بر هنر فرشبافی ایرانیان خود را در مواجه با این مسائل بازتولید میکند. از سوی دیگر با اعمال راهبردهایی چون توافق بر احداث جاده جدید در مسیری که مورد ادعای جمهوری آذربایجان است، ایران اثبات کرده که از برگهای برنده خوبی در این منطقه برخوردار است.
در این میان گرچه نباید از سهلانگاریهای تحلیلی و اعمال شده در سیاست خارجی حوزه قفقاز و افغانستان که باعث وجود مشکلاتی برای بازی طراحی شده ایران و هندوستان با افغانستان در منطقه آزاد چابهار و یا مسیر مواصلاتی موازی زمینی ایران با اروپا در مقابل ترکیه از طریق منطقه آزاد ارس به راحتی عبور کرد و بررسی آن الزامی است؛ چراکه اولا محدودیتهای امنیتی جدیدی را از طریق حضور گروههای سلفی و رژیم اشغالگر قدس و همچنین طالبان و همپیمانان آن برای ایران به وجود آورده و ثانیا مسیرها مواصلاتی کشور را کاهش داده است.
اما راهحل چیست و چگونه میتوان تحدیدات و تهدیدات فوق را با تکیه بر فرصتها و مزیتهای مناطق آزاد به فرصت تبدیل کرد؟
۱) تعدد حضور بازیگران، به تضعیف بازیگران موجود منجر میشود و در عین حال با عنایت به دست بالای ایران در این منطقه و میان کشورهای حوزه نفوذ خود، باید شرایط فعالسازی کریدورهای شمال-جنوب که از طریق آن کشورهای هند (رقیب چین) و روسیه (رقیب امریکا) از طریق ایران به یکدیگر متصل میشوند؛ را فراهم ساخت. طرفه اینکه مناطق آزاد (چابهار و انزلی) و ویژه اقتصادی (بندر شهید رجایی و امیرآباد) در تقارن خوبی با این مسیر ترانزیت ترکیبی بینالمللی قرار گرفتهاند.
البته به جز رژیمسازی در روابط فی مابین، باید با کاهش میزان عوارض ترانزیتی (گمرکی)، همسانسازی استانداردها و بهویژه سرعت بخشیدن به اتصال مناطق آزاد انزلی و چابهار به خط ریلی؛ زمینه تسهیل و تسریع در فرآیند حمل و نقل در این مسیر را فراهم کرد؛ که اگر چنین عملی در دستورکار قرار نگیرد، باز فرصت دیگری به فرصتهای تبدیل شده به بحران برای کشورمان اضافه میشود.
۲) اجرای قانون مناطق آزاد باید در اولویت قرار گیرد و دبیرخانه شورایعالی از وضعیف مخالف شأن نزول و ایجادی خود که در تخالف آشکار با قانون قرار دارد، خارج شده و به جایگاهی در شأن دبیر و رئیس خود یعنی ریاست جمهوری بازگردد.
۳) فعال کردن دیپلماسی همکاری منطقهای با تکیه بر ظرفیتهای اتاقهای بازرگانی مشترک، کمیسیونهای مشترک اقتصادی، وزارت امورخارجه و مناطق آزاد؛ در واقع ایجاد منافع از قبل کریدور شمال-جنوب؛ اتحادیه اقتصادی اوراسیا؛ سازمان اکو؛ دیهشت؛ و سازمان همکاری شانگهای؛ باید به صورت عملیاتی در دستورکار قرار گیرد.
۴) هماکنون بخش قابل توجهی از واردات و صادرات ایرانیان از طریق بندر شهید رجایی در جنوب، بندر انزلی در شمال و مرز بازرگان در منطقه آزاد ماکو صورت میگیرد و مسیرهای ارتباطی که از گذرگاههای آستارا و منطقه آزاد ارس عبور میکند، به عنوان نقطه اطمینان یکدیگر و بال غربی کریدور شمال-جنوب عمل میکنند. اما اولویت ایران باید بر تعدد مسیرهای مواصلاتی و ترانزیتی خود استوار باشد؛ راهبردی که میتوان در طرح توسعه سواحل مکران مقام معظم رهبری، تقویت مسیرهای ترانزیتی از طریق دریای خزر یعنی طرحهای توسعه بنادر دریای خزر، خط ریل اینچهبرون و انزلی مشاهده کرد.
۵) ایجاد خوشههای صنعتی با محوریت مناطق آزاد که در قالب آن منطقه آزاد در هر استان به کانون و محور تجاریسازی، تامین مواد اولیه تولیدی و صادرات محصولات همان استان و استانهای همجوار به ایفای نقش میپردازد؛ راهبردی که در قالب ۱۵منطقه آزاد و با ۱۳استان، تمام استانهای کشور از منافع آن بهرهمند میشوند. از یاد نبریم که بند۱۱ سیاستهای اقتصاد مقاومتی در این مسیر راهگشا است.
در پایان باید تصریح کرد، گذار از منازعات هویتی با تکیه بر منافع اقتصادی قابل حصول است و در این میان نقش مناطق آزاد از اهمیت مضاعفی برخوردار میشود؛ مناطقی که با دارا بودن مزایا و معافیتهای قانونی نزدیک به نمونههای بینالمللی، از قابلیت جذب سرمایهگذاران کشورهای منطقه و فرامنطقهای به منظور بالا بردن ضریب امنیتی و سخت کردن ایجاد کنسرت تحریمی علیه مردم و محصولات ایرانی بهره میبرند.
محسن پیرداده، کارشناس ارشد اقتصاد سیاسی:
مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، زمینهساز همگرایی با تبدیل تهدید به فرصت
محسن پیرداده کارشناس ارشد اقتصاد سیاسی درخصوص چالشهای پیش آمده در معادلات افغانستان و قفقاز جنوبی برای فرصتها استراتژیک و مزیتهای ترانزیتی جمهوری اسلامی و مناطق آزاد، به بیان نقطه نظرات خود در زمینه تبیل تهدید به فرصت از طریق همگرایی با تکیه بر مزایای ژئواستراتژیک و مناطق آزاد کشور پرداخته است.
خروج آمریکا از افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور، میتواند پیامدهای خاص سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای ایران در بر داشته باشد. شکست آمریکا در شکلدهی ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همگرا با غرب در افغانستان به عنوان حلقه واسط چین، آسیای جنوبی، مرکزی و غربی و خروج از این کشور، تهدیدهای محتمل بابت استفاده از پایگاههای نظامی این کشور در افغانستان علیه ایران در شرایط تنش شدید و جنگ محتمل را از بین برده است؛ با این همه طالبان بازگشته به قدرت، به رغم واقعگرایی بیشتر نسبت به دوره اول حکومت در افغانستان و سعی در تعامل با همسایگان و سایر نیروهای منطقهای و جهانی، کماکان نیرویی به شدت ایدئولوژیک و متعصب با رویکرد افراطی مذهبی و گرایش قومی پشتون است و سلطه تام و تمام این گروه بر افغانستان نمیتواند متضمن منافع ایران در این کشور بهویژه منافع اقوام فارسی زبان و شیعیان این کشور باشد.
ایران آگاهانه سعی در پرهیز از ورود به چالش جدید در مرزهای شرقی و باتلاق افغانستان دارد؛ موضوعی که حامیان منطقهای طالبان ازجمله برخی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و نیز برخی رقبای منطقهای ایران در انتظار آن نشسته بودند.
در حوزه قفقاز جنوبی موضوع به گونهای دیگر در حال رقم خوردن است. جمهوری آذربایجان به یمن دلارهای نفتی و حمایت صریح ترکیه و اسرائیل، تفوق نظامی بر ارمنستان پیدا کرده و پس از سه دهه، اراضی اشغالی را از این کشور باز پس گرفت. چالش بر سر عبور کامیون های ایرانی از خاک ارمنستان ولو به بهانه قرار گرفتن بخشی از مسیر راه ترانزیتی مورد استفاده در خاک جمهوری آذربایجان، در واقع تلاش برای تثبیت هژمونی این کشور در قفقاز جنوبی است. زورآزمایی و به چالش کشیدن اقتدار ایران در حفظ مسیرهای متفاوت ترانزیتی انتقال کالا به روسیه و اروپا، سویه دیگر این تلاشها است که با همراهی ترکیه و برخی دیگر از رقبای منطقهای و قدرتهای جهانی موقعیت ترانزیتی شرقی غربی ایران را از یکسو تضعیف کرده و خطوط فرعی چین-بندر اوکتائو؛ قزاقستان-باکو-ترکیه و اروپا و همچنین چین قزاقستان-بندر ترکمنباشی؛ ترکمنستان-باکو-ترکیه را جایگزین مسیر ارزانتر و کوتاهتر چین-قزاقستان-ازبکستان-ترکمنستان-سرخس-بازرگان ایران و ترکیه و اروپا میسازد؛ موضوعی که حمایتهای پیدا و پنهان آمریکا طی دهههای گذشته را نیز به همراه داشته و عملا مسیر ایران را به رغم ارزان و کوتاهتر بودن نسبت به سایر مسیرها، از چرخه خارج کرده است.
طبق گزارش سال۲۰۲۱ سازمان تجارت جهانی، مهمترین کشورهای صادرکننده کالا در سال۲۰۲۰، چین با۲۵۹۱، ایالات متحده آمریکا با۱۴۳۲، اتحادیه اروپا با۲۲۰۹، آلمان با۱۳۸۰، هلند با۶۷۴، ژاپن با۶۴۱، هنگکنگ با۵۴۹، کرهجنوبی با۵۱۲، ایتالیا با۴۹۶، فرانسه با۴۸۸، بلژیک با۴۱۹، مکزیک با۴۱۸، انگلستان با۴۰۳، کانادا با۳۹۱، سنگاپور با۳۶۳، تایوان با۳۴۷، روسیه با۳۳۲، سویس با۳۱۹، اسپانیا با۳۰۷، امارات متحده عربی با۳۰۶، ویتنام با۲۸۳، هندوستان با۲۷۶، لهستان با۲۷۱، استرالیا با۲۵۰، مالزی با۲۳۴، تایلند با۲۳۱، برزیل با۲۱۰، عربستان سعودی با۱۷۳، ترکیه با۱۶۹، اندونزی با۱۶۳، آفریقای جنوبی با۸۶، نروژ با۸۴، شیلی با۷۲، فیلیپین با۶۴، آرژانتین با۵۵، ایران با۵۴، قطر با۵۵ و جمهوری چک با۱۹۲میلیارد دلار بوده است.
مهمترین واردکنندگان کالا نیز، در سال۲۰۲۰، ایالات متحده آمریکا۲۴۰۸، چین۲۰۵۶، اتحادیه اروپا۱۹۵۸، انگلستان۶۳۵، ژاپن۶۳۵، هنگکنگ۵۷۰، کرهجنوبی۴۶۸، کانادا۴۱۴، مکزیک۳۹۳، هند۳۷۲، سنگاپور۳۳۰، سوئیس۲۹۱، تایوان۲۸۸، ویتنام۲۶۳، روسیه۲۴۰، امارات متحده عربی۲۲۶، ترکیه۲۱۹، استرالیا۲۰۸، تایلند۲۰۷، مالزی۱۹۰، برزیل۱۶۶، اندونزی۱۴۲، عربستان سعودی۱۳۳، فیلیپین۹۱، آفریقای جنوبی۸۴، نروژ۸۰، اسرائیل۷۰، مصر۶۱، شیلی ۵۹، نیجریه۵۷ است، واردات ایران در سال یاد شده ۳۹میلیارد دلار بوده است.
درخصوص راهکارهای برونرفت از این چالش باید گفت ایران ناگزیر از دفاع از منافع استراتژیک خود در افغانستان و قفقاز و باز نگه داشتن کریدورهای بینالمللی حمل و نقل کالا از طریق ایران است. سلطهطالبان بر افغانستان واقعیت موجود این کشور است که به نظر میرسد حمایتهای نسبی منطقهای و جهانی را مشروط به عدم حمایت این گروه از القاعده و داعش و سایر گروههای مخالف کشورهای منطقه و جهان دارا باشد. تعامل مثبت با طالبان با حضور گسترده در فرآیند بازسازی این کشور و افزایش مبادلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی علاوه بر تضمین حفظ منافع بلندمدت اقتصادی ایران در افغانستان، امکان، حمایت از میراث تمدنی و فرهنگی مشترک و تقویت زبان فارسی در این کشور از یکسو و تامین حقوق شیعیان این کشور را بهتر میسر خواهد ساخت.
همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی در مبارزه با داعش و گروههای افراطگرای مذهبی، قاچاق سازمان یافته مواد مخدر و نیز ممانعت از عبور غیرقانونی از مرزهای مشترک در بلندمدت منافع دو کشور را تضمین و زمینه همکاریهای بیشتر را فراهم خواهد ساخت. دستیابی به توافقهای بلندمدت در مورد حقآبه ایران از رود هیرمند و در صورت امکان خرید آب بیشتر برای استانهای شرقی نیز، برای ایران از اهمیت حیاتی برخوردار است. جمعیت جوان و جویای کار افغانستان، نیز، منبعی قابل اتکاء برای تامین نیروی انسانی موردنیاز توسعه کشور در دهههای آتی است، همچنان که معادن غنی و بازار مصرف نسبتا بزرگ این کشور انگیزه بزرگی برای افزایش سطح همکاریهای دوجانبه و تعامل گسترده اقتصادی، تجاری، فرهنگی دو کشور است.
از سوی دیگر، بخش بزرگی از پروژه محور شرق و اتصال ریلی و زمینی بندر چابهار ایران به آسیای میانه در جوار مرزهای استانهای نیمروز، فراه و هرات افغانستان، دریچه حیاتی این کشور برای اتصال به آبهای آزاد و مبادله کالا با کشورهای جنوب آسیاست. مسیری که به هر روی از راه پاکستان به واسطه چالش دیرپای این کشور با هندوستان میسر نخواهد شد و سرمایهگذاریهای هند برای توسعه بنادر شهید بهشتی در منطقه آزاد چابهار در همین راستا قابل ارزیابی است.
در حوزه قفقاز جنوبی و جمهوری آذربایجان، نیز علاوه بر همکیشی و علائق مذهبی مردم دوطرف و نیز سابقه تاریخی و میراث مشترک فرهنگی و تمدنی، مبارزه با تفکرات تجزیهطلبانه و افراطگرای پانترکی که با محوریت ترکیه رویای اتحاد و همکاری کشورهای ترکزبان از آناتولی تا آسیای مرکزی را در سر پرورانده و چشم طمع به بخشهای وسیعی از سرزمین ایران را نیز دارند، انگیزهای بسیار قوی برای این چالش خطرناک و ضدایرانی است. حضور گسترده اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی اسرائیل در جمهوری آذربایجان و در جوار مرزهای ایران و قدرتنمایی ترکیه در جنگ اخیر با ارمنستان، به نوعی تکمیلکننده پازل حضور اسرائیل در جوار مرزهای ایران است که در حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا نیز با پیمان صلح ابراهیم بین اسرائیل و کشورهای عرب در حال تکمیل است.
بدیهی است تهدیدهای فوری ناشی از تلاش برای فعال کردن گسلهای قومی و مذهبی در ایران و در عین حال تلاش برای محاصره اقتصادی ایران نمیتواند از سوی ایران نادیده گرفته شود.
ایران از پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران در صدد بود با تعریف محور شرق که از بندر چابهار آغاز و شهرهای و استانهای شرقی از سیستان و بلوچستان تا خراسانهای جنوبی و رضوی را در بر میگرفت و ایجاد زیرساختهای جادهای و ریلی و تجهیز بندر چابهار، اقتصاد این مناطق را متحول و زمینه توسعه آنها را فراهم آورد؛ با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکلگیری کشورهای مستقل در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی که ارتباط مستقیمی با دریاهای آزاد نداشتند، محور شرق به طرحی منطقهای و بینالمللی تبدیل شد که در سال۱۳۷۵ با حضور سران کشورهای عضو اکو در منطقه ویژه اقتصادی سرخس رسما آغاز و قرار بود با اتصال ریلی و زمینی کشورهای یاد شده، به بندر چابهار و نیز بندرعباس مبادلات ارزان و سریع کالا میان کشورهای یاد شده و سایر کشورها فراهم شود. تحریمهای گسترده آمریکا از یکسو مانع از سرمایهگذاری سایر کشورها در این طرح شده و از سوی دیگر کشورهای یاد شده نیز خواهناخواه در پی مسیرهای جایگزین برآمدند. با این همه مسیرهای ریلی و زمینی ایران همچنان ارزانترین و کوتاهترین مسیرهای حمل و نقل کالا بوده و کشورهایی چون ترکمنستان و قزاقستان و نیز جمهوری آذربایجان سرمایهگذاریهای قابل توجهی را در این زمینه انجام دادهاند.
ایران به رغم تحریمهای گسترده آمریکا و غرب، قانونمندیهای حاکم بر مناطق آزاد و ویژه اقتصادی را در عمده مرزهای رسمی کشور با پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ترکیه و عراق تسری داده و مناطق آزاد و ویژه اقتصادی زیادی را در این نقاط ایجاد کرده است. این مناطق واجد مشوقها و تسهیلات قانونی خاص برای سرمایهگذاری بوده و سرمایهگذاریهای زیادی توسط دولت یا بخش خصوصی برای ایجاد زیرساختهای مناسب اعم از آب، برق، گاز، مخابرات، جاده و… و تولید و صادرات انواع کالا و خدمات هستند. بخشی از خدمات یاد شده به حوزه حمل و نقل و لجستیک بار بر میگردد که بهواسط موقعیت جغرافیایی خاص این مناطق در مرزهای رسمی کشور و در جوار کشورهای محاط در خشکی افغانستان و آسیای میانه و قفقاز، نقش قابل توجهی در تسهیل حمل نقل و ترانزیت کالا از چین، هند و آسیای جنوب شرقی و شرق آفریقا به کشورهای یاد شده و اتحادیه اروپا را ایفا خواهند نمود.
دولت هند به عنوان رقیب منطقهای عمده کشور چین، تلاشهای زیادی برای رشد و توسعه اقتصادی و عقب نماندن از کشور رقیب در این زمینه نموده است؛ به گونهای که پیشبینی میشود طی چند دهه آینده به عنوان یک کشور در حال توسعه موفق، در رتبه سوم کشورهایی با اقتصادی بزرگ و شکوفا قرار گیرد. هند در رقابت با طرح «یک کمربند، یک جاده» چین که این کشور را از طریق آسیای میانه، روسیه، ایران و ترکیه به اتحادیه اروپا متصل میکند، طرح کریدور شمال-جنوب از مبداء بندر بمبئی به بنادر چابهار و بندرعباس ایران و از مناطق ویژه اقتصادی سرخس، منطقه آزاد اینچهبرون، منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد بهشهر، بندر انزلی، منطقه آزاد ماکو و مناطق آزاد قصرشیرین و مهران، کالاهای تجاری هند و آسیای جنوب شرقی را به افغانستان، آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه، ترکیه و اتحادیه اروپا حمل و نقل نموده و متقابلا کالاهای مورد نیاز این کشورها را حمل میکنند.
بدین ترتیب مناطق آزاد و ویژه اقتصادی یاد شده با تکمیل زیرساختها و ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری مشترک، زمینهساز ایجاد همگرایی منطقهای و بینالمللی خواهند شد. بدیهی است، چالشها موجود در کشورهای همسایه و تلاش برای انحصار راههای ترانزیتی شرقی-غربی و شمالی-جنوبی حمل و نقل بینالمللی کالا از طریق ایران به یکی دو کشور خاص با هدف استفاده حداکثری از مزیتهای ترانزیتی خاص ایران با داشتن دست برتر در تداوم چرخههای حمل و نقل یاد شده کالا است. مناطق آزاد و ویژه اقتصادی متعدد موجود به ویژه در مسیر کریدور شمالی-جنوبی حمل و نقل بینالمللی کالا تکثر مسیرهای ترانزیتی کشور و تضمین حمل و نقل امن و مداوم کالاهای بینالمللی از مسیر ایران را در پی خواهد داشت.
ابراهیم عزیزی، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی:
لزوم بهرهبرداری از مزیتهای کشورهای منطقه توسط مناطق آزاد
ابراهیم عزیزی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگویی با نشریه، به بررسی چالشهای امنیتی در حاشیه مرزهای مناطق آزاد پرداخت و راهکاری برای برونرفت از چالشهای و تحولات پیش آمده در کشور افغانستان و حوزه قفقاز ارائه داد.
وی گفت: اکنون غرب آسیا و هم بخشی از منطقه قفقاز در یک مقطع بسیار حساس و مهمی به سر میبرند؛ لذا باید بهطور طبیعی تحولات منطقهای را با دقت، حساس و وسواس رصد کنیم و با بازیگری و نقش مهمی که در این منطقه، ایران اسلامی داشته و به فضل الهی در آینده خواهد داشت، نقش خودمان را از بازیگر فعال، به یک کارگردان جدی منطقهای تغییر دهیم. ما باید تلاش کنیم که از ظرفیتهای منطقه استفاده و هم تعامل بین کشورهای منطقهای را فراهم کنیم؛ چراکه از ضروریات امروز، ارتباط با همسایگان است. در این راستا باید تلاش کنیم امنیت منطقهای را با همکاری کشورهای منطقه به عنوان یک ضرورت دنبال کنیم. رویکرد ایران سلطهناپذیری، استکبارناپذیری و مبارزه و مقابله با جریان سلطهگر و رژیمهای جعلی بر مبنای عمل و اقدام در حوزه هم قفقاز و غرب آسیا است. باید تلاش نماییم کشورهای منطقه از مزیتهای مشترک حداکثر بهره را ببرند و بدون شک با یک راهبرد هوشمندانه با آینده برخورد کنیم. آنچه مسلم است این است که ایران اسلامی در ادامه این حرکت بزرگ و آزادیبخش خود که به عنوان نماد یا الگو در طول سالیان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چشم امید مردم و منطقه بوده است؛ همچنان تلاش کند که این پرچم را به اهتزاز درآورد و برافراشته نگه دارد. باید تلاش کنیم که با بهرهگیری همه پتانسیلهای منطقه همصدا و هماهنگ به دنبال خروج دولتهای سلطهگر از منطقه باشیم و البته در این مسیر منافع اقتصادی را نیز کسب کنیم.
عزیزی در ادامه به اهمیت کشور افغانستان برای ایران اشاره کرد و اظهار داشت: افغانستان یک امکان خوب برای همگرایی است؛ البته این روزها افغانستان دچار تحولات، کجاندیشی و بداندیشی گروههای مخالف اسلام ناب قرار گرفته و مردم مظلوم افغانستان روزهای سختی را سپری میکنند؛ اما ما باید تلاش کنیم که ثبات و امنیت منطقه بهویژه در افغانستان را ایجاد کنیم و سطح مبادلات منطقهای را بالا ببریم؛ همچنین تحریکات برخی کشورهای وابسته به نظام سلطه و رژیمهای جعلی را از منطقه کم کنیم.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی اذعان نمود: همه اینها هم فرصتی است برای ایران و هم وظیفه است که باید آن را به درستی انجام دهیم. باید با بهرهگیری از این فرصتها و ظرفیتهای مشترک، به اهداف مشترک در منطقه برسیم. درک مشترک از مشکلات، قابلیتها و ظرفیتها میتواند ما را به سمت اهداف مشترک پیش ببرد. به هر شکل منطقه قفقاز، غرب آسیا، کشورهای مسلمان منطقه اشتراکات زیادی دارند که اشتراک روی این موارد میتواند موجبات همافزایی، رونق و شکوفایی منطقه را فراهم کند. لذا امیدوارم با همگرایی، هماندیشی و تعامل مشترک این امکان فراهم شود و همه مردم منطقه با امنیت، صلح و ثبات برای اهداف بزرگ اقتصادی هماهنگ باشند.
وی به نقش کریدور شمال-جنوب اشاره کرد و گفت: از فرصتهای خوب ایران، موقعیت جغرافیایی است؛ مخصوصا که جغرافیای منطقه خیلی بااهمیت است؛ چراکه میتواند زمینه اقدامات مشترک را فراهم کند.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: یکی از فرصتهای خوب ایران کریدور شمال-جنوب است. چنانچه در مقام عمل بتوانیم ظرفیت کریدور شمال-جنوب را به بهرهبرداری برسانیم و موانع را کم کنیم، فرصتی خوبی برای توسعه اقتصادی و رفع تنگناهای اقتصادی منطقه خواهد بود. مهمتر از همه سواحل، فرصتهای آبی، جغرافیایی، راههای مواصلاتی را که مرتفع کننده نیازهای اقتصادی کشورهای منطقه است، میتواند فراهم کند. اگر قابلیتهای خوب اقتصادی که کشورهای منطقه دارا هستند، توام با ظرفیتهای خوب جغرافیایی استفاده شود، بهویژه کریدور شمال-جنوب، میتواند مبنایی برای تعاملات بیشتر در مقام عمل و پیگیری موضوعاتی که متکی بر این فرصتهای بینظیر جغرافیایی کشورهای منطقه است، باشد.
فدا حسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی:
تجارت ایران با افغانستان هیچگاه قطع نخواهد شد
همچنین، فدا حسین مالکی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی با نشریه، در تحلیلی به تحولات سیاسی اخیر افغانستان اشاره کرد و گفت: تاریخ نشان داده که در برهههای سیاسی مختلف، سالهای سال است که ارتباط سیاسی، فرهنگی و تجاری ما با افغانستان حفظ شده است و هیچ دلیل و مانعی برای متوقف شدن این ارتباطات تاکنون نبوده است.
وی تاکید کرد: در طولهای سالهای گذشته این ارتباط بوده، اما در سالهای اخیر نیز به هر حال این ارتباط شکل جدیدی به خود گرفت. بندر چابهار به عنوان مهمترین معبر تجاری در مجامع بینالمللی شناخته میشود، اما زمانی ارتباط تحقق پیدا میکند که افغانستان نیز به عنوان بارانداز تجاری تلقی شود؛ چراکه صادرات از طریق چابهار و بندر شهید رجایی در بندرعباس و بقیه مناطق از طریق افغانستان به آسیای میانه و بقیه کشورها میآید. این به هر جهت دورنمایی است که اتحادیه اروپا خصوصا برای افغانستان در چند سال گذشته طراحی کرده است. تحولات اخیر طالبان نیز خللی در این امر بهوجود نیاورده، البته در روزهای اول طبیعی است که بحثهای مرزی داشتیم، ولی اکنون مشکلی نیست. راجعبه مبادلات تجاری با مسئولان این کشور صحبت شده و فعالیتهای اقتصادی و تجاری صورت میگیرد، البته مشکلات خاص خود از لحاظ پرداختها و بحث مالی وجود دارد که باید بین دو کشور حل شود. اما بهطور کلی تجارت ما با ملت و مردم افغانستان هیچ موقع متوقف نشده است و رویکرد نسبت به روی کار آمدن طالبان نیز باید این باشد که روابط تجاری بین مردم دو کشور برقرار شود و مانعی بر مسائل مرزی بوجود نیاید.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در پایان درخصوص اهمیت نقش کریدور شمال-جنوب اظهار داشت: در مسائل تجاری و اقتصادی چالشهای سیاسی نباید باشد تا مانعی برای روابط تجاری و اقتصادی ایجاد نکند؛ بر همین اساس دیپلماسی کشورمان در دولت سیزدهم بسیار پررنگ شده است و دیپلماسی اقتصادی موضوع اصلی قرار گرفته است. در جلساتی که با وزارت خارجه داشتیم، بر این موضوع تاکید شدیدی وجود داشته که همه دستگاهها مسئول هستند با کشورهای همسایه حتی افغانستان مبادلات تجاری را افزایش دهند.
ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی:
امنیت منطقهای، نیاز جدی کشورها است
ابراهیم رضایی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با نشریه، به بررسی تحولات اخیر در کشور افغانستان پرداخت و بر نقش مناطق آزاد برای برونرفت از مشکلات منطقهای اشاره کرد.
وی گفت: کشورهای منطقهای بهویژه حوزه غرب آسیا و قفقاز دارای مشترکات فراوانی هستند، این مشترکات میتواند اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باشد. بهطور طبیعی یکی از نیازهای جدی این منطقه، تامین امنیت منطقهای است که در پرتو آن زمینه امنیت اقتصادی منطقه را فراهم میکند. متاسفانه به دلیل وادادگی برخی از کشورهای منطقه و عدم استقلال سیاسی و اقتصادی، شاهد برخی اتفاقات هستیم که تاثیراتی بر روی امنیت هم میتواند داشته باشد. اگر چالشهای منطقهای را مجزا کنیم، بهطور طبیعی یک بخشی از آن ناامنیهای اقتصادی است. باید اشاره کرد که تلاشهای دشمن هم متمرکز بر ناامنی و به نوعی به چالش کشیدن فضای امنیت اقتصادی منطقهای است. اگر مناطق آزاد بتوانند خودشان را خوب پیدا کنند و بازیگر خوبی در صحنه اقتصاد منطقهای باشند، میتوانند بخشی از این تهدیدات را رفع کنند و این تهدیدات را تبدیل به فرصت نمایند. به هر شکل آنچه مسلم است، چالشهای منطقهای تاثیرگذار در حوزه اقتصادی است. حوزههای اقتصادی باید در منطقه قفقاز بتوانند با همپوشانی بر چالشها غلبه کنند؛ مناطق آزاد نیز بهترین ظرفیت برای غلبه بر چالشهای اقتصادی منطقهای هستند.
رضایی به نقش کریدور شمال-جنوب ایران اشاره کرد و گفت: طبیعتا یکی از فرصتهای خوب منطقهای، کریدور شمال-جنوب است که روز به روز تکامل یافتهتر میشود. ما باید به عنوان یک فرصت از کریدور شمال-جنوب استفاده کنیم تا بتوانیم نقش اقتصاد منطقهای را پررنگتر نماییم. بیشک همه کشورهای منطقه ضمن بهرهگیری از کریدور شمال-جنوب بر مسائل و مشکلات اقتصادی که دامنگیر همه کشورها است، باید فائق بیایند؛ پس در این بخش باید نگاهمان جامع و کامل باشد.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: توافقهای منطقهای یکی از فرصتهایی است که میتواند ما را در این شرایط یاری بدهد. بهرهگیری از ظرفیتهای مشترک در حوزههای حمل و نقل، انرژی، اقتصادی و صنعتی امروز یک فرصت است که کشورهای منطقه را بتواند پیوند دهد و از این رهگذر ارتباطات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر مولفههای قدرتساز فراهم شود. ما باید این باور را در کشورهای منطقهای ایجاد کنیم که فرصتهای خوبی داریم و شاید اگر این مناطق آزاد در جایگاه واقعی خود قرار بگیرند، میتوانند چالشها و مشکلات موجود را حل کنند.
وی اظهار داشت: متاسفانه مناطق آزاد از کارکرد اولیه که برای آنها پیشبینی شده، فاصلههای زیادی گرفتند و امروز تبدیل به فرصتهایی برای فروش زمین و مجتمعهای تجاری که فقط مصرفکننده کالاهای حتی کشورهای غیرمنطقهای هستند، شدند. لذا باید کارکرد تولیدی و تولید قدرت اقتصادی داشته باشند؛ در واقع تولید آزاد در مناطق آزاد کشور صورت بگیرد تا بتوانند چرخه اقتصاد منطقهای را هم بچرخانند. به هرحال کریدور شمال-جنوب و مناطق آزاد نقش بسیار اساسی دارند؛ لازمه آن این است که از کریدور مناطق آزاد ایران به خوبی استفاده و نقششان را در این مسیر به خوبی ایفا کنند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در پایان به اهمیت منطقه آزاد چابهار نیز اشارهای داشت و خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای منطقه آزاد چابهار این است که در کنار دریای عمان واقع شده است. ما برخی محدودیتها و موانعی که در حوزه خلیج فارس داریم، در مقاطع زمانی تاثیراتی در حمل و نقل دریایی، تخلیه و بارگیری دارند؛ اما منطقه چابهار میتواند نقش تاثیرگذاری داشته باشد و آن محدودیتها را ملغی کند؛ ضمن آنکه موقعیت منطقه آزاد چابهار و بندر شهید بهشتی باید به عنوان مکمل هم عمل کنند و بتوانند در پهلوگیری کشتیهایی با تناژ بسیار بالا نقش مهمی ایفا کنند. طبیعی است اگر این فرصت خیلی زود مهیا و موانع آن برطرف شود، یک نگاه وسیع و عمیق به آینده اقتصادی منطقه باید داشته باشیم. منطقه آزاد چابهار با توجه به موقعیت جغرافیایی و قابلیت پهلوگیری کشتیهایی با تناژ بالا، نقش استراتژیک در حوزه اقتصادی در آینده ایفا میکند.
دکتر رضا سیمبر، استاد دانشگاه گیلان:
حضور فعال و بهرهگیری از مولفههای قدرت ایران، راه برونرفت از محدودیتهای به وجود آمده در سیاست خارجی
همچنین، دکتر رضا سیمبر استاد تمام دانشگاه گیلان درخصوص تحولات رخ داده در منطقه افغانستان و مشکلات پیش آمده در ارتباط با حوزه قفقاز با تصریح بر اینکه راه برونرفت از محدودیتهای به وجود آمده در سیاست خارجی، حضور فعال و بهرهگیری از مولفههای قدرت جمهوری اسلامی است، گفت: با نگاهی به عملکرد سیاست خارجی ایران در مواجه با بحران افغانستان در شرق و قرهباغ در شمال غرب کشور، بیانگر وجود سیاست خارجی انزواگرایانه است.
تحولات برآمده از جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان و تفوق طالبان در افغانستان نشاندهنده این واقعیت است که متاسفانه راهبرد اصولی و اساسی نه شرقی و نه غربی که دال مرکزی گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است؛ در سالهای اخیر، فقط متوجه بخش نه غربی بودهایم، اما در بخش نه شرقی، در عمل و در ارتباط با سیاستهای اعمال شده از سوی کشورهای چین و روسیه، سیاست خارجی فعال و پویایی را در دستورکار قرار ندادهایم. موضوعی که گرچه ناشی از تحریمهای بینالمللی است، اما در واقع، در عمل ما به دنبالهروی روسها و چینیهای تبدیل شدهایم.
درخصوص منازعه قرهباغ و قفقاز باید متوجه بود که ایران ژئوپلیتیک، معادلات خود را در کشور ارمنستان متمرکز نموده و در طول بحران سال گذشته به صورت شگفتانگیزی، رفتار سیاست منطقهای خارجی ایران، تابعی از سیاستهای روسیه در منطقه بود؛ سیاستی که براساس تامین منافع ملی، به صورت سیال قابلیت تغییر راهبرد در لحظه آخر را نیز دارا میباشد. در نتیجه براساس پیشبینیهای مطرح شده از سوی اینجانب، دستاورد ما در این منطقه جغرافیایی منزوی شدن، تضعیف جایگاه ژئوپلیتیک و تقویت نگاههای هویتی خصمانه علیه کشور ما است.
اگر دستگاه سیاست خارجی ایران در سال گذشته هوشمندانه عمل میکرد، امروز شاهد چنین رویکردهایی علیه منافع ملی ایرانیان نبودیم. اما هنوز فرصت وجود دارد و میتوان با تکیه بر مولفههای قدرت منطقهای و فرامنطقهای ایران، نسبت به تنشزدایی در جهت تامین منافع ملی خود حرکت نمود. بیتردید این رویکرد باید تامین کننده منافع امنیت ملی جامع و همهجانبه همه شهروندان در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… باشد و در طراحی سیاست خارجی، تحکیم و ارتقاء امنیت در همه شاخصها و ابعاد آن را در اولویت قرار داد.
در ارتباط با کشور افغانستان نیز نباید دچار تحلیل غلط شد که طالبان دچار تغییر ساختاری گردیده است؛ چراکه چنین نیست؛ این مهم همچون نمونه قرهباغ در آینده نزدیک خود را هویدا میکند و این گروه کشورمان را با مخاطرات امنیتی و ژئوپلیتیکی مواجه میکند. به عبارت دیگر نتیجه همسویی سیاست خارجی ایران با کشورهای دیگر به منظور تامین امنیت شیعیان و یا برخی اقوام، نتیجهای جز تحدید و کوچکسازی توان بازی ایران در صحنه افغانستان نخواهد داشت.
مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان تصریح کرد: اگرچه طالبان دارای بافتهای گوناگونی است، اما بیتردید سرمایهگذاری بر روی این گروه در معادلات منطقهای خود امر غلطی است. باید توجه داشت که در شناسایی حکومت طالبان نباید تعجیل کرد و هر رفتاری را متناسب با اقدام متقابل این گروه در قبال تامین منافع ملی ایران انجام داد.
از سوی دیگر باور به اینکه طالبان دچار تغییر ساختاری در مولفههای فکری و رفتار حکمرانی خود شده، برآمده از نگاه و تحلیلی هیجانزده است. صدق این مدعا دو حادثه انتحاری رخ داده در دو منطقه شیعهنشین افغانستان است. در مقابل پیشنهاد میشود جمهوری اسلامی ایران به صورت مستقل از دیگر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در جستجوی منافع و امنیت ملی خود در چارچوب اصول سیاست خارجی خود گام بردارد؛ چراکه در غیر این صورت خسران بیشتری نسبت به مشکلات پیش آمده در منافع ژئواستراتژیک کشورمان در حوزه قفقاز، عاید کشور میشود.
در این میان دو رخداد و تغییر به وجود آمده در معادلات قدرت دو منطقه یاد شده که آرامآرام پیامدهای خود را هویدا میکند، فضای خصمانه هویتی علیه منافع هویت ملی جمهوری اسلامی را تقویت نموده و باید با دیپلماسی فرهنگی و عمومی و گرهزدن منافع این کشورها به موقعیت ژئواستراتژیک کشورمان که دارای مزیتهای نسبی در حوزه اقتصاد و ترانزیت بینالمللی است، زمینه از میان بردن هویت تخاصمی موجود را برچید. در عین حال سیاست خارجی ایران باید براساس بیطرفی میان قومیتهای مختلف کشورهای مزبور، بنا نهاده شود؛ چراکه به جای تمرکز بر اشتراکات هویتی و مذهبی باید متوجه کرامت انسانی در جامعه چندقومیتی و چندمذهبی افغانستان بود تا در آینده برای سیاست خارجی کشورمان ایجاد مشکل نکند.
در پایان باید تاکید کرد، در ارتباط با گروه طالبان باید اولویت را بر ایجاد دولتی همهجانبه با حضور همه طرفهای درگیر و اجرای مدل حکمرانی براساس اصول تساهل و مدارا با همه اقوام و مذاهب در افغانستان، در اولویت کاری جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و مانع حذف برخی موفقیتهای به وجود آمده در طول دو دهه اخیر بهویژه در شاخصهای توسعه انسانی توسط این گروه شد؛ چراکه هرگونه بازگشت به گذشته، حوزههای امنیتی و منافع اقتصادی کشورمان را نیز با محدودیت و مشکل مواجه میکند.
هادی حقشناس، کارشناس مسائل مناطق آزاد:
برقراری ارتباط سیاسی برای داشتن مراودات اقتصادی در منطقه
هادی حقشناس کارشناس مسائل مناطق آزاد نیز در گفتوگویی با نشریه، به تحلیلی درخصوص تحولات منطقهای اخیر و تاثیر آن بر مبادلات اقتصادی با مناطق آزاد پرداخت.
وی گفت: با توجه به تغییر و تحولات صورت گرفته در افغانستان و چالشهایی که در حوزه قفقاز اتفاق افتاده است، استراتژی ایران باید کارشناسی شده باشد و میتوان رویکرد ایران را در این رابطه به روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس ارجاع داد. ما در سالهای بعد انقلاب چالشهای مختلفی با کشورهای حاشیه خلیج فارس داشتیم، ولی در اوج تحریمها و همچنین در زمان جنگ هیچگاه مراوده تجاری ما با کشور اتحاد متحده عربی و بهطور مشخص دبی و بنادر قطر، کویت و… قطع نشد؛ لذا همیشه ارتباط تجاری ما برقرار بود. به هرحال ما نیاز داشتیم از این کشورها کالا وارد کنیم و آنها نیز نیاز داشتند محصولات کشاورزی ما را دریافت کنند. اگرچه هر چه زمان گذشت، نیازمندی آنها کمتر و نیازمندی ما بیشتر شد؛ ولی علیرغم چالشهایی که با کشورهای حاشیه خلیج فارس داشتیم، همواره این مراوده تجاری برقرار بوده است. مثلا در حال حاضر با کشور عراق مراوده تجاری ما پابرجاست یا حتی با ترکیه فراز و فرود زیادی داشتیم، ولی مراوده تجاری برقرار بوده است. در مورد کشور افغانستان نیز همینطور است؛ ما در قسمت بندر چابهار با هندیها مشارکت داشتیم به این دلیل که کالا از بندر چابهار به افغانستان برود، به همین دلیل چالشهای سیاسی سرجای خود و روابط تجاری و منافع اقتصادی نیز سرجای خود محفوظ است. به نظر میرسد باید تهدید را که در قفقاز اتفاق افتاده به فرصت اقتصادی تبدیل کنیم. نکته اینجاست که ما معمولا بازارهای کشورهای همسایه را فتح میکنیم، اما در نگهداری آن دچار مشکل میشویم! ما سهممان در سنوات گذشته در آذربایجان کم و کمتر شده و در عراق نیز همین اتفاق افتاده است. به نظر من مناطق آزادی را که هممرز با کشورهای منطقه هستند باید فعالتر کنیم. افغانستان برای کشور ما فرصت است همانطور که ارمنستان، نخجوان، آذربایجان و ترکیه برای کشور فرصتی محسوب میشوند. این خصوصیت و قابلیت کشورهای همسایه است که از ظرفیتهای همدیگر استفاده کنند. بنابراین چالشهایی که در کشور افغانستان رخ داده و در قفقاز تبدیل به فرصت میشود راهش از همین مناطق آزاد است؛ لذا باید اینها را فعالتر کنیم و نقش بازرگانانمان را باز بگذاریم. به نظر میتوان این تهدید را از طریق مناطق آزاد تبدیل به فرصت کرد.
حقشناس راهکار برونرفت از این چالشها را مراودات سیاسی دانست و اظهار کرد: سفارتخانهها و بخشهای اقتصادی کشور باید فعالتر شوند. اقتصاد است که در دنیا امروز روابط سیاسی را تعیین میکند. بیشک مسیر ایران برای کشورهای همسایهای که میخواهند به آبهای خلیج فارس یا کالاهای آسیای جنوب شرقی دسترسی داشته باشند، یک فرصت محسوب میشود. چین وقتی در گوادر پاکستان و هند در چابهار ما سرمایهگذاری میکند، براساس محاسبات اقتصادی این کار را انجام میدهند. راهکار بنده این است که سفارتخانهها فعال شوند، ما با همه این کشورها چند مرز برای مراوده داریم؛ مثلا با ترکمنستان از طریق لطفآباد ارتباط داشتیم، اینچهبرون نیز اخیرا راه ماشین و کامیون هم برایش باز شد؛ گرچه از طریق ریل و واگن کالا صادر و وارد میشد. اما باید به راههای ارتباطی اهمیت ویژهای داشته باشیم.
این کارشناس افزود: شاید برای بخشی از چالشهای سیاسی منطقه، موضوع اقتصادی و روابط تجاری بتواند کمک کند. در نتیجه وزارت خارجه و سفارتخانهها باید بیشتر فعال شوند؛ ضمنا اتاقهای بازرگانی استانهای مرزی کشور نیز میتوانند کمک کنند. مسئولان سیاسی استانها نیز میتوانند تاثیرگذار باشند تا منافع اقتصادی کشور با کشورهای همجوار بیشتر شود؛ به عبارت سادهتر دولت این اراده را دارد و اولویت دولت سیزدهم افزایش تجاری با کشورهای همسایه است؛ بنابراین این اراده باید به مسئولان استانهای همجوار انتقال داده شود و این اتفاق در عمل رخ دهد.
حقشناس در پایان به نقش چابهار اشاره کرد و گفت: منطقه آزاد چابهار میتواند معبر ترانزیت کالا به افغانستان و همچنین انتقال مواد اولیه به چابهار و کشورهای مقصد مثل هند باشد. اما مناطق آزاد ما در حاشیه کشورهایی آذربایجان و همچنین ارمنستان و بخش نخجوان یک نوع روابط دیگری است؛ چراکه بیشتر میتواند تامین کننده کالای نهایی باشند. امروز کردستان عراق مبدا تامین کالای لوازم خانگی ما به داخل کشور شده است، عمده یخچال، کولر و لوازم خانگی از کردستان عراق به کردستان ایران وارد میشود و در نهایت در تهران توزیع میگردد؛ اما همین اتفاق میتواند در مورد کشورهای همجوار ما بیفتد؛ در واقع مناطق آزاد میتواند چنین کاری انجام دهد. منتها آنچه مزیت اصلی خاک ایران میباشد، این است که کالاهای آسیای جنوب شرقی از کریدور شمال-جنوب از مسیر ایران منتقل میشود و به کشورهای آسیای میانه میرسد، به عبارت سادهتر، اصل فلسفه کریدور شمال-جنوب و شرق-غرب این است کالا از مسیر ایران ارزانتر به مقصد میرسد. زنجیره تامین در خاک ایران هم انتقال کالا را تسریع میکند و هم به لحاظ هزینه کاهش میدهد؛ این نقشی است که در غالب کریدور شمال-جنوب ایران میتواند داشته باشد. مزیت سواحل مکران و بندر چابهار، ساخت بندر ارزانتر نسبت به خلیج فارس است؛ چراکه در در اینجا عمق دریا بیشتر است و کشتیهای غول پیگیر میتوانند پهلو بگیرند و به جای آنکه بندر جبلعلی یا صلاله عمان هاب منطقهای باشد، سواحل مکران میتواند هاب منطقه باشد و از اینجا کالا هم برای بنادر خلیج فارس و هم مسیر خشکی ایران برای کشورهای حاشیه دریای خزر استفاده شود. اما همه اینها برمیگردد به اینکه ما چقدر بتوانیم از ظرفیت و قابلیت کریدور شمال-جنوب استفاده کنیم. اکنون بحث کریدور شمال-جنوب بیش از دو دهه در اقتصاد و حمل و نقل کشور مطرح است؛ ایران هم عضو است و اجلاسهای مختلفی برگزار شده، هم به لحاظ ریلی و هم جادهای و فرودگاهی و بندر زیرساختهای بسیار مناسبی وجود دارد، اما حلقه گمشده؛ حلقه نرمافزاری است نه سختافزاری. به لحاظ سختافزاری در بنادر ایران در دریای خزر بیش از سی میلیون تن ظرفیت وجود دارد، در بنادر خلیج فارس ظرفیت بینظیری وجود دارد، اما از این ظرفیت ریلی، جادهای و فرودگاهی نتوانستیم به دلایل مختلف استفاده کنیم. لذا بیش از اینکه در حمل و نقل ایران نیاز به سختافزار داشته باشیم، نیاز به نرمافزار داریم. به عبارت سادهتر حلقه مفقوده شاید فورواردهایی باشند که از این سختافزارهای ایجاد شده بخواهند استفاده کنند. شاید درگیریهای سیاسی که با برخی کشورهای همسایه داریم، باعث شود که در روابط بانکی و بیمهای نیز مشکلاتی داشته باشیم، به این دلیل مشکلات نرمافزاری اگر حل و فصل شود و ظرفیت سختافزاری که بالقوه است، اگر تبدیل به بالفعل شود، حتما منافع اقتصادی مشترکی برای ما ایجاد میگردد؛ در آن صورت میتوان از ظرفیت کریدور شمال-جنوب هم استفاده کرد.
دکتر سیدمحمدتقی رئیسالسادات، دبیر انجمن ژئوپلیتیک ایران:
نگاه جدی به موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک ایران، راهکار برونرفت از چالشها
دکتر سیدمحمدتقی رئیسالسادات دانشآموخته جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی و دبیر انجمن ژئوپلیتیک ایران درخصوص تاثیر چالشهای امنیتی و تحولات سیاسی نظامی افغانستان و منطقه قفقار بر موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی ایران اظهار داشت:
حوادث و رویدادهای سیاسی، نظامی و امنیتی که طی چندماه اخیر در شرق ایران و کشور افغانستان و شمالغرب ایران در حوزه قفقاز روی داده، بخشی از تغییر رویکرد آمریکا در منطقه جنوبغرب آسیا و در جهت در تنگنا قرار دادن ایران است. طی چند سال و به خصوص ماههای اخیر میبینیم که آمریکا از حضور نظامی خود در منطقه کاسته و از کشورهایی چون اسرائیل، ترکیه و پاکستان برای اهداف نظامی و امنیتی خود استفاده میکند.
هر یک از کشورهای فوق نیز با نیتهای مشخص در تحولات اخیر در منطقه حضور دارند که بیشتر حول محور منافع اقصادی است. پاکستان در جهت رقابت با هند و توسعه بندر گوادر در مقابل بندر چابهار، ترکیه در جهت نفوذ به آسیای مرکزی از طریق قفقاز و اسرائیل هم در جهت منافع ایدئولوژیک خود به نوعی نقش مهمی در تحولات اخیر دارند که باعث به انزوا کشیده شدن ایران در منطقه از منظر اقتصادی و سیاسی میشوند.
چالشهای امنیتی و اجتماعیای که تحولات افغانستان برای ایران به همراه خواهد داشت، بیشتر در حوزه ورود مهاجران افغان به ایران و ناامن شدن مرزهای شرقی قابل بحث و بررسی است. همچنین به دلیل اینکه سرچشمه رودهای هیرمند و هریرود در افغانستان قرار دارد و در حال حاضر حکومت فراگیری در افغانسان روی کار نیست، موضوعی که میتواند شرق ایران را با چالشهای هیدروپلیتیکی مواجه سازد. از سوی دیگر این اتفاقات روند تجارت کالا با افغانستان را مختل میکند؛ زیرا یکی از پیامدهای مثبت بندر چابهار، انتقال کالا از هند برای افغانستان از مسیر ایران بود که با حضور پاکستان در تحولات افغانستان، امکان صدور کالا از ایران و هند کمتر میشود و تمام این موارد چالشهای اقتصادی به همراه دارد که نتیجه آن میتواند منجر به چالشهای امنیتی و اجتماعی در داخل کشور و مناطق مرزی شود.
درخصوص چالشهایی که تحولات قفقاز برای ایران به وجود میآورد باید تصریح کرد که مسائل هویتی و ملی را نیز تحتالشعاع قرار میگیرد؛ چراکه جمهوری آذربایجان به پشتیبانی ترکیه، بر روی مسائل قومی و هویتی نیز مانور میدهد و در عین حال مسائل اقتصادی که در شمالغرب ایران مشکلات امنیتی در چارچوب مسائل قومی نیز بهوجود میآید، که البته اگر مدیران و سیاستمداران داخلی نگاهی درست به مسائل داشته باشند، میتوانند با ایجاد وفاق ملی و همگرایی قومی در داخل کشور به خوبی مشکلات قومی و هویتی را که از بیرون مرزهای ایران کنترل میشود را حل کنند.
راهکار اصلی برای برونرفت از این چالشها، نگاه جدی به موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک ایران در منطقه است. بدین صورت که برای کشورهای منطقه و کشورهایی که درگیر چالش و نزاع هستند، مشخص شود که بهترین راه تجارت و حمل و نقل کالا استفاده از موقعیت ترانزیتی ایران است. به نوعی موقعیت جغرافیایی و ژئواکونومیک ایران نقش ژئوپاسفیکی ایفا میکند؛ مولفهای که کشورها را ترغیب میکند برای رسیدن توسعه اقتصادی، با ایران ارتباط صلحآمیزی داشته و از این رو حکومت ایران نیز با تعامل بهتری با کشورهای منطقه داشته باشد.
شاید مهمترین مناطق اقتصادی که با تحولات افغانستان و قفقاز با چالش مواجه میشوند را مناطق آزاد تجاری-صنعتی میتوان اعلام کرد؛ زیرا این مناطق برای پیشبرد اهداف اقتصادی خود نیازمند تعامل با مناطق تجاری و صنعتی سایر کشورها میباشند. از اینرو با توجه تحولات صورت گرفته در شرق و شمالغرب ایران، مسیر ارتباطی که باید ایران را از شرق به غرب یا شمال به جنوب متصل کند، دچار اخلال شده است. از این جهت با گفتوگوهای سیاسی و نشان دادن ارزش بالای ژئواکونومیک و ژئوپلیتیکی مناطق آزاد تجاری-صنعتی به کشورهای منطقه و ایجاد فضای مناسب برای صدور کالا از منطقه آزاد چابهار یا سایر مناطق و ترغیب آنها با پیشنهادات مناسب اقتصادی برای حمل و نقل کالا و تجارت از ایران که به حکومتهای کشورهای منطقه ثابت کند برای توسعه اقتصادی نیازمند مسیر عبور از ایران هستند، مناطق آزاد می توانند مسیری برای برونرفت از انزوای سیاسی و اقتصادی ایران باشند.
همانطور که مقدمه ذکر شد، یکی از مهمترین دلایل چالشهای اخیر اطراف ایران، محدود کردن ایران از منظر اقتصادی است. کریدور شمال-جنوب یکی از مهمترین گذرگاهایی است که میتواند به برونرفت ایران از تحریمهای اقتصادی و سیاسی و تنگناهای ژئوپلیتیکی کمک کند. موقعیت چهارراهی ایران که باعث پیوند میان شرق با غرب و شمال با جنوب میشود. حجم تجارت بالای چین و هند با کشورهای اوراسیا و اروپا اهمیت استفاده از موقعیت ترانزیتی کریدور شمال-جنوب را بیش از پیش مشخص میکند. از اینرو دستگاه دیپلماسی ایران با همکاری مسئولان مناطق آزاد تجاری-صنعتی و با بهرهگیری از کارشناسان زبده در حوزه ژئوپلیتیک و ژئواکونومی به تشریح و بررسی موقعیت ایران در منطقه پرداخته و با استفاده از ابزار دیپلماتیک، موقعیت اقتصادی ایران را برای کشورهای منطقه طوری تبیین کنند که کشورهای دچار چالش و تنش جهت بهرهگیری از منافعی که موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی ایران برای آنها دارد، در جهت صلح و همگرایی با ایران تعامل نمایند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰