برساخت توانمندیهای مناطق آزاد، بر بستر ارتباط نوین با رسانهها
به گزارش اخبار آزاد مناطق، در واقع وجود تصویر غلط و دستکاری شده از سوی دیگران، یکی از از چالشهای عملکردی حوزه فعالیت مناطق آزاد در عرصه اطلاعرسانی و به طور مشخص در حوزه کاری روابط عمومی و امور بینالملل قلمداد میشود.
وجود دو عرصه کاری روابط عمومی و امور بینالملل در یک حوزه مدیریتی واحد را باید یکی از فرصتهای بینظیر عملکردی روابط عمومیهای مناطق آزاد برشمرد و این امر زمانی اهمیت مضاعف پیدا میکند که توجه داشته باشیم با عنایت به کارویژه و کارکردهای روابط عمومی در حوزه اطلاعرسانی، ایجاد ارتباط میان جامعه هدف و سازمان، پایش مستمر افکار عمومی، اقناع و ارائه تصویر واقعی مبتنی بر فرصتها و چالشهای پیش روی به عنوان شرح وظایف روابط عمومی؛ در کنار حوزه گستردهای که در آن ظرف زمان و مکان با بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین ارتباطی و شبکههای اجتماعی مبتنی بر وب، دستخوش تغییر شده است؛ در واقع عملکرد همزمان بر دو حوزه روابط عمومی و امور بینالملل از سوی این مدیریتها، به معنی برنامهریزی و مدیریت بر جریان اطلاعرسانی و حتی جذب سرمایهگذار خارجی از طریق ارائه محتواهای خبری، اطلاعرسانی و تبلیغاتی میباشد که در نوع خود به فرصتهای جدیدی برای عملکرد متفاوت روابط عمومیهای مناطق آزاد تبدیل شده است.
در دورانی که هر فرد با تلفن همراه خود قابلیت تبدیل شدن به یک رسانه در سطح جهانی را دارا میباشد، سخن گفتن و برنامهریزی برای ارتباطات رسانهای و اثرگذاری بر افکار عمومی کار آسانی نیست؛ چراکه شاخصهای اثرگذاری و دوره زمانی باور به یک شاخص یا آمار از سوی جامعه هدف بسیار متزلزل و گذرا شده؛ موضوعی که برآمده از متغیر بودن فضا و متنوع بودن منابع تولید محتوای خبری در ارتباط با موضوعی واحد است.
در نتیجه با عنایت به چالشهای قانونی موجود در عملکرد مناطق آزاد و عدم پذیرش این قوانین و مقررات از سوی سایر نهادها و دستگاهها و تبدیل شدن مناطق آزاد به نزدیکترین ابزار تخطئه عملکرد دولتها؛ مدیریتهای روابط عمومی این مناطق با تنوع گستردهای از چالشها مواجه بوده و میباشند؛ تا جایی که میتوان تصریح کرد که یکی از سختترین و و پراضطرابترین حوزههای کاری ارتباطات دولتی در کشورمان متمرکز در مناطق آزاد ایران است.
برای تبدیل چالشهای پیش روی به فرصت باید مجهز و مسلط بر ابزار رسانه جدید شد و این تجهیز از شناخت دقایق و ظرایف تا فرآیندمحور بودن این پروژه ارتباطی را شامل میشود و در این مسیر از نیروی باکیفیت انسانی که محاط بر سختافزار و نرمافزار گفتمان حاکم بر رسانههای نوین اجتماعی میباشند تا تجهیزات جدید ارتباطی و حضور مستمر در شبکههای اجتماعی و فرصتهای ارتباطی جدید، باید در دستورکار مناطق آزاد قرار گیرد.
بر همین اساس و در جهت نیل به مباحث فوق؛ بهرهگیری از توانمندیهای صدا و سیما کشور، شرکتهای دانش بنیان و نخبگان دانشگاهی به منظور تولید محتواهای متنوع خبری و اطلاعرسانی مشتمل بر خبر، عکس، اینفوگرافیک، موشنگرافیک، انیمشن، تیزر و کپشنهای جذاب در کنار تولید محتوا مبتنی بر تنوع سلایق مخاطبین مناطق آزاد میتواند افقهای جدیدی از فعالیت و فرصتسازی برای مناطق آزاد در دوران جدید فراهم نماید.
بیتردید اثرگذاری بر ابزار تکنولوژی جدید رسانههای نوین میتواند به فرصتی جذاب در ارائه تصویری واقعی و مبتنی بر تحولات رو به رشد مناطق آزاد در حوزههای مختلف به گروههای مختلف ذینفع از مناطق آزاد، امکان ایجاد بستری مناسب جهت جذب سرمایهگذار خارجی در عرصه بینالمللی را صدچندان میکند؛ چراکه تلفیق روابط عمومی و امور بینالملل با بهرهگیری از زبان رسانه که یک زبان معرف و مألوف بینالمللی است، به ایجاد ذهنیت و تصویر شفاف، دقیق و مبتنی بر واقعیت فرصتها و چالشهای پیش روی هرگونه سرمایهگذاری در مناطق آزاد منجر میشود؛ امری که با توجه به وجود اشتراکات موجود در نمادهای معنایی میان زبان رسانه ایرانی و زبان رسانه بینالمللی، نه تنها چالشهای پیش روی در عرصه افکار عمومی ملی را به فرصتی جهت همگرایی و همافزایی در مسیر بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتها و مزیتهای مناطق آزاد به عنوان یکی از نزدیکترین رژیمهای حقوقی و مدیریت ایرانی به رژیمهای سرمایهگذاری بینالمللی که خود یکی از مولفههای جهانی شدن قلمداد میشود، تبدیل میکند؛ بلکه امکان جذب شرکتهای بینالمللی را پدید آورده و بر جلب توجه موسسات پایشگر نقاط جذاب برای سرمایهگذاری، اثر مثبت میگذارد.
برای واکاوی ساز و کار نیل به این مقصود، میزبان راهبردهای مطرح شده از سوی مدیران و افراد صاحبنظر در حوزه ارتباطات و روابط عمومی مناطق آزاد هستیم و نظرات عزیزان را در این حوزه نظارهگر خواهیم بود.
درنا کسرایی، سرپرست مدیریت روابط عمومی و امور بینالملل شرکت هواپیمایی کیش:
مخاطب دیروز؛ روابط عمومی امروز
امروز در رتبهبندی و دستهبندی انواع و اقسام کنشگریهای ارتباطی با در نظر گرفتن پیشینه این علم، شاید بتوانیم عنوان کنیم در مرز بروز روابط عمومی با جنسی متفاوت از همه آنچه سالها جریان داشته و تکامل یافته، قرار داریم.
همه آنچه اهالی روابط عمومی و در ادامه آن اصحاب رسانه امروز با آن مواجهاند، تبدیل مخاطبان پیام به تولیدکننده و صادرکننده پیام است؛ یعنی گردش اطلاعات در چرخههای مکرر با یا بیواسطه از نقاط مختلفی در همان چرخهها باز آفرینی و تکرار میشود.
? اگر در سالیان نه چندان دور در سیستمهای ارتباطی و اطلاعرسانی قائل به دستهبندی مخاطب برای تعیین و تبیین محتواهای پیامهایمان بودیم!؟
? اگر همیشه راهکارهایی برای رسایی و پویاسازی پیامهای تولیدی بر مبنای خطمشی سازمانیمان را جستجو میکردیم!؟
? اگر مداومت در صدور یک پیام واحد را در گستره ارتباطی خود، یکی از روشهای جلب نظر مخاطبان میدانستیم!!؟
? اگر اقناعسازی را صرفا براساس ارائه شواهدی به مخاطب امکانپذیر میدانستیم!؟
باید یک نقطه بگذاریم و از سر خط دوباره آغاز کنیم.
کنشهای ارتباطی امروز با وجود ابزارهای متفاوت و همچنین بسترهای متعدد ارتباطی، جنس متفاوتی را تجربه میکنند که بر همین اساس ضروری است روابط عمومیها همراستا با این تم جدید و برای امکان بهرهبرداری بهتر و بیشتر، فرآیندهای در دست اقدام خود را بهروزرسانی کنند.
امروز که مخاطبان هر پیامی، خود میتوانند به عنوان ارسالکننده و بازنشر دهنده همان پیام یا هر پیامی بر پایه آن؛ له یا علیه آن باشند، قطع به یقین برگ برنده در دستان سیستمی است که تلاش میکند از این ظرفیت بالقوه در راستای تحقق اهداف خود بهرهمند شود.
این مهم که در ظاهر شاید ساده هم به نظر میرسد، نیازمند تبیین تفکری مبتنی بر تغییر روشهای مرسوم اطلاعرسانی است.
تفکر حال حاضر که بر پایه تولید اخبار شخصمحور؛ قائل به ارتباطات یکسویه و جایگزینی روابط عمومیها به جای رسانهها در تولید محتواست، نه تنها نمیتواند با جلب اعتماد و نظر مخاطب از ظرفیت صادرکنندگی پیام او استفاده کند، بلکه در خوشبینانهترین حالت اگر او را به سمت ضدیت سوق ندهد، یقینا دچار واپسزدگی مخاطب خواهد کرد.
امروزه در دنیای ارتباطات، متولیان متخصص این حوزه نه تنها از رسانههای وابسته دوری میکنند، بلکه برای روابط عمومیهای فرمایشی هم جایگاه و اعتباری قائل نمیشوند؛ روابط عمومی فرمایشی امکان کنشگریهای ارتباطی را به فعالین حوزههای مختلف این عرصه نمیدهد و با انتخاب رسانههای وابسته و صرفا منعکس کننده، به تعدد بازنشر خبر در فضای رسانهها اکتفا میکند و چون مخاطبان یا ذینفعان به عنوان شرکای ارتباطی موردتوجه قرار نگرفتهاند، برد خبر کوتاه و ماندگاری و اثرگذاری آن اندک و رو به صفر است.
اگرچه کفه مسئولیت رسانهها در این خصوص به ویژه در نحوه مدیریت تعاملات، سنگینتر است؛ اما روابط عمومی منطقی میتواند و باید با واگذاری مسئولیتهای هر بخش و ایستادن در جایگاه اصلی خود به عنوان مرجع دریافت اطلاعات برای تولید صحیح محتوا، شرایط و فضای لازم برای اقدام و عمل متناسب را فراهم آورد.
چرایی گفتمان بالا را میشود در این چارچوب خلاصه کرد که پیامهای تولید شده در روابط عمومیها به دلایل مختلف ازجمله محافظهکاریهای ناگزیر سازمانی؛ وابستگی بیچون و چرا به حضور فرد یا افرادی با جایگاههای مختلف و معطوف به قالبها و ساختارهای از پیش تعیین شده یکسویه، آنچنان وزن سنگینی دارد که قابلیت اوجگیری پیدا نمیکند و پیام مدنظر اگرچه به تعداد رسانههای موجود بازنشر شده، اما در واقعیت زمینگیر و در نهایت خاموش میشود.
شایان ذکر است، عدم نگاه تخصصی به حوزههای مختلف در رسانهها، عدم امکان استفاده از نیروهای متبحر و در ادامه نیازمندیهای ذاتی رسانهها که به دلیل چرخه معیوب فعالیتی در کشور این وابستگیها را ایجاد میکند، بر کسی پوشیده نیست که آن هم با تعیین مسیر صحیح با همکاری درست فیمابین روابط عمومی و رسانه قابل مدیریت است.
کلام آخر اینکه صداقت در تولید پیام چه به غلط توسط روابط عمومیها و چه به صحت، توسط متولیان امر بهویژه رسانهها، حلقه مفقوده این زنجیره ارتباطی است.
به همان میزان که با رواج فرصتهای ارتباطی مجازی جان دادن به پیام بیجان برای حرکت دادن و پویایی ساختارهای اطلاعرسانی سرعت چشمگیری پیدا کرده است، به همان میزان و حتی بیشتر امکان صحتسنجی برای مخاطبان و ذینفعان پیامها فراهم است که در این دوئل راستیآزمایی یک خطا به منزله نقطه پایان و از دست رفتن همه چیز است…
امید که دانسته و بایسته و با صداقت تام و تمام با سعهصدر و عالمانه شاهد گذار از این دوران و ورود به بلوغ کنشهای ارتباطاتی و اطلاعرسانی باشیم.
سیدعلیرضا علوی رضوی، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه آزاد کیش:
سازمانهای مدرن، روابط عمومی سنتی نمیخواهند
حوزه روابط عمومی، از خصوصیات سازمانهای مدرن است که میتواند در ارتباطات عمومی جامعه، تحولات گستردهای ایجاد نماید.
اهمیت این بخش از نگاه برخی از صاحبنظران در توصیف روابط عمومی، آنگونه بوده که به آن هنر هشتم لقب دادند. با این نگاه، روابط عمومی پس از هنرهای هفتگانه بشر، هنری ممتاز و چندوجهی بوده که به تعالی سازمان و تقویت مناسبات آن با مخاطبین و ذینفعان، کمک قابل ملاحظهای مینماید.
در تحلیل این کارکرد باید گفت که روابط عمومی با بهرهگیری از دانش روانشناسی، جامعهشناسی، ارتباطات، تبلیغات و چندین دانش دیگر، بسترهای ارتباط پایدار و دوسویهای را برای عملکرد سازمانها فراهم میآورد که در گذشته خلاء آن مشهود بوده است. در واقع نیاز سازمانهای مختلف اعم از دولتی و غیردولتی، به بهینهسازی روابط خود با مخاطبان، پیامگیران، مشتریان و مصرفکنندگان و بالاخره علاقهمندان یا طرفداران و شهروندان باعث شد که تجدیدنظر در شیوههای ارتباطی میان سازمان و جامعه صورت گیرد و منجر به طراحی ساختارهای جدید و مدرن در حوزه روابط عمومی شود؛ چراکه روابط عمومی سنتی، قادر به پاسخگویی به نیازهای سازمانهای مدرن نبوده و نیست.
اما روابط عمومی با توجه به پیچیدگی روابط و مناسبات در سازمانها که در معنای وسیع کلمه از شالودههای اصلی اجتماع کنونی هستند، باید به چه ابزار و لوازمی خود را تجهیز کند؟ در چشمانداز وسیع، به نظر میرسد توجه به موضوع جهانیسازی، فعالیتهای شبکهمحور، رقابت و تامین مالی سازمانها، فنآوری و استفاده از ظرفیتهای بیپایان دیجیتال در روابط عمومیها، تعامل با رسانهها در عصر افزایش مجاری نمایش، تقویت مهارتهای عملی، خلق ارزش، درک تغییر در زنجیرههای ارزش، مبحث بسیار اساسی ترغیب و اقناع، توجه به هویت برند، تبدیل سازمان به سازمان یادگیرنده و دارا بودن تفکر استراتژیک ازجمله این ضروریات است که باید با همکاری سایر مدیران سازمانی به عنوان ستاد و کارکنان روابط عمومی به عنوان صف به اجرا درآیند.
ایجاد رویکرد راهبردی در مدیریت روابط عمومیها که منجر به توسعه بازار و توسعه محصول میگردد، بدون تحول در نگرش و ایجاد ساختارهای نو دست یافتنی نیست.
قیاس چارچوب مختصر از مبانی نظری مطرح شده با وضعیت عمومی روابط عمومیهای کشور که عمدتا به اجرای وظایف جاری و روزمرگی دچار هستند، نشانگر شکافی عمیق است که هر یک باید به فراخور حال و بسته به مقدورات، در کاهش آن کوشیده و چالشها را به فرصت تبدیل کنیم.
روابط عمومی در شرایط تازه همچون دیدهبان و تحلیلگر باید به تغییرات محیط عمومی، تغییرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جمعیتشناسی و تغییرات فناورانه حساس باشد تا بتواند قدرت چانهزنی سازمان و مجموعه خود را افزایش دهد.
به عنوان یکی از اعضای خانواده ارجمند روابط عمومی مایلم به این نکته اشاره کنم که هر یک از مدیران و کارکنان برای سنجش موفقیت خود و رضایت از عملکرد میتوانند از منظر MVP به نتایج واقعی برسند. «ام.وی.پی» را محصول اولیه ترجمه کردهاند و مقصود آن است که اگر فعالیت هر فرد یا سیستم در گذر زمان نسبت به خدمت یا عرضه اولیه -بخوانید ام.وی.پی- تغییر نکرده باشد، باید در مثبت بودن عملکرد خود شک کند. در واقع با این محک، عیار پیشرفت و درجا نزدن به وضوح نمایان میگردد.
خوشحالم که یکسال پس از فعالیت متمرکز در روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه آزاد کیش، به اذعان آمار و خروجیهای ملموس، با توسعه کیفی و کمی بسیار زیادی همراه بودهایم و پس از یکسال، فاصله زیادی با «ام.وی.پی» آن روزها داریم.
اصلاح ساختار روابط عمومی، توجه به هویت بصری برند کیش و سازمان منطقه آزاد کیش، رشد خبررسانی و تولید محتوا برای همه رسانههای فعال، تعامل سطوح بالادستی و پاییندستی، تحلیل تهدیدها، بهینه کاوی دستاوردهای روابط عمومی نوین و الکترونیک و توجه به موضوع آموزش در بدنه روابط عمومی و نیز سایر ذینفعان و افراد دخیل در این زیستبوم، ازجمله اقدامات صورت گرفته است که امیدواریم در سال جدید با قدرت بیشتر دنبال گردد.
تقویت زیرساختها، توجه بیشتر به منابع انسانی به عنوان سرمایه اصلی سازمان، تامین نیازها، شکلگیری اتاقهای فکر، توسعه تکنولوژی، رشد کیفی و کمی خدمات و تقویت موضوع پنجره واحد برای ارتباط با مخاطبان و مراجعان، بسط نفوذ سازمان و پاسخگوتر نمودن سازمان، از ملاحظات تازه روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه آزاد کیش است.
و کلام آخر، همانقدر که به لطف شبکهها، تکثر دیدگاهها گسترش یافته و جریانهای یکسویه ارتباطی، تعاملیتر شدهاند، ما هم باید سینه را فراختر و جا را برای پذیرش دیدگاهها و نظرات بازتر کنیم. تمرین کنیم آزاداندیشی را در خود بپروریم. شنیدن، جان پروریدن است.
مهدی کاظمیان، مدیر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان منطقه آزاد انزلی:
روابط عمومی و امور بینالملل مناطق آزاد، عرصه جدیدی از ارتباطات فراملی با توانمندیهای ملی
به مناسبت روز ملی ارتباطات، با نگاهی به ظرفیتها و توانمندیهای این حوزه کاری در مناطق آزاد ابعاد مختلف ارتباطات درون و برون سازمانی ملی و بینالمللی این حوزه مدیریتی مهم سازمانهای عامل مناطق آزاد، در تنوع گستردهای از جوامع هدف متفاوت، به فرصتهای الگوسازی و نمونههای متمایز فعالیتهای این مدیریتهای پرداخته میشود.
موضوع مورد بحث را با یک سوال آغاز میکنیم، چرا جایگاه مدیریت روابط عمومی و امور بینالملل سازمانهای مناطق آزاد بیش از سایر مدیریتهای متناظر در سطح داخلی حائز اهمیت و تمایز است؟
مدیریت روابط عمومی در مناطق آزاد کشور در حوزههای مختلف دارای فعالیت و عملکرد است، زمینههایی که در بیشتر نهادها و حتی وزارتخانهها، در چند نهاد مختلف به صورت جدا از یکدیگر به فعالیت و ایفای نقش حرفهای در نهاد خود مشغول میباشند.
بر این اساس مهمترین سرفصلهای فعالیت این مدیریت شامل: حوزه رسانه، تبلیغات و انتشارات، روابط عمومی، ارتباطات و حوزه گسترده امور بینالملل است.
بخش نخست که اولین کارکرد این مدیریت را شامل میشود، حوزههای فعالیت مترتب بر امور رسانه است که در دو محور کلی تهیه، تولید و ارسال محتواهای خبر؛ و محور پایش و نظارت بر اخبار مرتبط با مناطق آزاد قابل تقسیمبندی است.
دومین حوزه فعالیت این مدیریت، حوزه کاری روابط عمومی است که اجرا و همکاری در برگزاری برنامهها و رویدادهای مختلف سازمان را در برمیگیرد، که حجم گستردهای از اقدامات لحظهای، روزانه، در قالب تصویربرداری، مستندسازی و تهیه گزارش، تا اجرای برنامه، و نظارت بر رویدادهای مختلف مناسبتی و غیرمناسبتی را شامل میشود.
سومین محور فعالیت مدیریت، حوزه ارتباطات است که مشتمل بر ارتباطگیری با روابط عمومی سایر مناطق و نهادهای همکار، سمنها، نهادهای دولتی و نهادهای شهری، روستایی محدوده آن منطقه را در برمیگیرد. در همین راستا اقدامات ارتباطی و اقناعی در سطح روستاها و شهرهای محدوده منطقه نیز در همکاری با معاونت مربوطه انجام میدهد.
در حوزه گسترده بینالملل از ترجمه تا ارائه محتوا و تحلیل نقطه آغازین، این بخش از فعالیتهای این مدیریت را شامل میشود. در این میان حضور در جلسات کمیسیونهای مشترک، جلسات با سرمایهگذاران خارجی نیز از سوی این بخش قابل توجه است.
بر این اساس فعالیتهای این مدیریت گستره متنوعی از شرح وظایف را در برمیگیرد که بر این اساس لزوم نگاه تخصصی به این بخش از سازمانهای عامل مناطق آزاد را مضاعف میکند. اهمیت کار این بخش زمانی هویدا میشود که به فرمایشات حضرت آقا درباره لزوم اطلاعرسانی عملکرد نهادها در قالب کارویژه روابط عمومی توجه کنیم.
از سوی دیگر با توجه به روند رو به گسترش تعاملات بینالمللی سازمانهای مناطق آزاد که ظرف یکی دو سال اخیر ابعاد گستردهتری به خود گرفته و اهمیت توجه به حوزههای خبری رسانهای و تولید محتوا در حوزههای مختلف، اهمیت غیرقابل قیاسی با نمونههای دیگر در نهادهای دولتی کشورمان به مدیران و پرسنل این مدیریتها عطا میکند.
توجه داشته باشید که مناطق آزاد به عنوان یک نهاد با شرح وظایف و جامعه هدف متنوع، نیازمند روابط عمومی و امور بینالمللی فراملی با توانمندی اثرگذاری فزونتر از وضعیت فعلی خود میباشد.
این حوزه فعالیت سازمانی یکی از مهمترین بخشهای تمامی سازمانهایی است که کارکردها و کارویژههای چندبعدی مناطق آزاد را در زمینههایی همچون ارتباط با شهروندان و شوراهای روستایی-شهری، تهیه و تولید خبر و محتواهای خبری، طراحی و توزیع بستههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی به منظور معرفی فرصتها و مزیتهای سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی در هر منطقه آزاد، برگزاری برنامههای مناسبتی ملی-مذهبی، ارائه تحلیل از روندهای ارتباطات و روابط بینالمللی در سطح کشورهای منطقه و بازارهای هدف تا حضور در کمیسیونها و جلسات کاری با حضور سرمایهگذاران و نمایندگان دولتی کشورهای دیگر را شامل میشود.
حوزهای کاری فوق به نهاد روابط عمومی و امور بینالملل سازمانهای مناطق آزاد، توانمندی منحصربهفرد ارائه تحلیلهای چندبعدی از فرصتها و چالشهای داخلی و خارجی، نظرات رسانهها ایرانی و غیرایرانی، کارشناسان، افکار عمومی و حتی حوزههای علایق سرمایهگذاران را در یک چارچوب موزاییکگونه به صورت یک تصویر واحد دارا میباشد. تصویری تحلیلی که زمینه شناخت دقیق از فرصتها و چالشها برای دستیابی به اهداف متعالی هر سازمانی را از طریق این بخش فراهم میکند.
باید تصریح کرد که کارکردهای چندجانبهای که مدیریتهای روابط عمومی در مناطق آزاد با همراهی امور بینالملل پیدا میکنند، فشار کاری، ذهنی و زمانی مضاعف را به این حوزهها به خود وارد ساخته که طی بیش از دو دهه خدمترسانی در این سالها، به الگوی موفق و بینظیری از توانمندی و تجربه در سطح ملی تبدیل شدهاند که بایسته است در پرتو همکاریهای میان دستگاهی در سطح استانی و کشوری از سوی هر منطقه آزاد در قالب برگزاری کارگارههای مشترک آموزشی به اشتراک گذاشته شود.
در این میان میتوان به نکته ظریفی در کارکردهای جدید مورد انتظاراز این حوزه مدیریتی در مناطق آزاد اشاره کرد؛ حوزه کار رسانهها و شبکههای اجتماعی که ظرف سالهای اخیر به رقیب سایر رسانهها تبدیل شده و از اثرگذاری غیرقابل انکاری بر افکار عمومی، سیاستمداران، مدیران و سرمایهگذاران بخش خصوصی برخوردار میباشند، وجه تمایز مناطق آزاد لزوم پایش و فرآیندسازی در شبکههای اجتماعی بازارهای هدف است. به طور مثال در منطقه آزاد انزلی علاوه بر گسترههای استانی و ملی، رصد و تولید محتوا در شبکههای رسمی و اجتماعی تبادل اطلاعات در کشورهای حوزه دریای خزر و کریدورهای بینالمللی شمال-جنوب و چین، قزاقستان، ایران که با محوریت این منطقه در حال فعالیت میباشند، نیز الزامی مینماید.
در پایان باید به این نکته مهم اشاره کرد که کیفیت نیروی انسانی در مناطق آزاد باید در سطحی بالاتر از سایر نهادهای استانی و حتی ملی باشد و به این منظور ارتقاء دانش فردی و حرفهای پرسنل مشغول به کار در بخشهای مختلف امری حیاتی است؛ چراکه با عنایت به روند سریع تغییر و تحولات تکنولوژی های ارتباطی شاهد تغییر علایق و دغدغههای افکار عمومی و بازار هدف میباشیم و نیروی انسانی مشغول به خدمت باید هم گام با این فرآیندها به سمت اثرگذاری مثبت جهت تامین منافع سازمانی و ملی به حرکت بپردازند.
ولی محمودزاده، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه آزاد ارس:
ضرورتی به نام ایجاد «شبکه تخصصی مناطق آزاد» در رسانه ملی
امروزه شتاب انتشار اطلاعات ناشی از عصر دیجیتال و الکترونیک به حدی است که میتوان از آن به انفجار اطلاعات تعبیر کرد. در این بین روابط عمومی که به عنوان حلقه واسط و اتصال دهنده نهادها و سازمانها در جامعه عمل میکند، نخستین و موثرترین نهادی است که وظیفه شفافسازی و پاسخگو بودن سازمانها را برعهده دارد. امروزه روابط عمومیها سازمانهای ۲۴×۷ نامیده میشوند که به معنی ۲۴ساعت کار در هر هفت روز هفته است که البته به معنی الزام به حضور فیزیکی در محل کار نیست، بلکه ارائه خدمات روابط عمومی به صورت دیجیتال است و تبدیل روابط عمومیهای سنتی به روابط عمومیهای دیجیتال، یک ضرورت است.
ارتباط با رسانهها در هر روابط عمومی از ضروریات است که بدون آن روابط عمومی از وظیفه ذاتی خود دور مانده است. روابط عمومیها و رسانههای جمعی نقش تعیین کنندهای در افزایش آگاهیهای عمومی جامعه و فرهنگسازی و تنویر افکار عمومی، برعهده دارند. امروزه یکی از مهمترین و حساسترین وظایف روابط عمومیها در بعد برونسازمانی، برقراری ارتباطی صحیح با رسانههای جمعی است.
بر همین اساس تحلیل محتوا یا ارزیابی عملکرد رسانهها توسط واحد رسانه سازمان جهت ارائه راهکارهای جدید، برگزاری نشستها و مصاحبههای مطبوعاتی جهت انتشار برخی اخبار و عملکردها، دعوت از مقامات بلندپایه و شخصیتها برای بازدید از طرحها و افتتاحها، انجام سفرهای خبری و یا تفریحی برای خبرنگاران، تشکیل اتاق خبرنگاران در واحدهای روابط عمومی برای دسترسی و ارتباط عمیقتر نمایندگان رسانهها با روابط عمومیها و شفافسازی وظایف سازمان ازجمله برخی راهکارهایی است که روابط عمومیها و در راس هرم مدیران عامل مناطق آزاد باید اقدام لازم را در این خصوص انجام دهند.
یک روابط عمومی موفق آن است که بتواند ارتباط مناسب، علمی و منطقی را با رسانههای جمعی برقرار کند و بخشی از وظایف و اهداف سازمانی خود را از این طریق جامه عمل بپوشاند. از سوی دیگر یک رسانه موفق نیز آن است که بتواند ارتباط خود را با روابط عمومی، سازمانها گسترش داده از این طریق به دادهها و اطلاعات مناسب و مورد نیاز مخاطبان رسانهاش دسترسی یابد.
با این تفسیر، از روابط عمومی انتظار میرود شرایط ارتباط رسانههای جمعی با بالاترین مسئول سازمان و یا معاونین و برخی مدیران و همچنین ارائه جدیدترین اطلاعات مربوط به فعالیت سازمان را در اسرع وقت فراهم کند، ولی نکته اینجاست که در سازمانها تا چه میزان این قدرت عمل به روابط عمومیها داده میشود تا بتوانند در اسرع وقت انتظارات رسانهها را محقق سازند؟
مجموعه عواملی چون نبود باور و اعتقاد از طرف بسیاری از نمایندگان رسانهها برای برقراری ارتباط مستمر با روابط عمومیها، وجود یک نگرش بدبینانه نسبت به عملکرد روابط عمومیها، حذف روابط عمومیها و ارتباط مستقیم با مسئولان، کمبود خبرنگاران تخصصی، عدم دقت و حساسیت لازم از سوی برخی خبرنگاران برای تهیه اخبار و گزارشهای جامع و کامل و دقیق و بیتوجهی به اصول حرفه خبرنگاری از سوی برخی نمایندگان رسانههای جمعی را میتوان به عنوان مهمترین کاستیهای رسانهها در ارتباط با روابط عمومیها و سازمانها عنوان کرد.
تعامل با رسانه ملی
یکی از راهکارهای مناسب برای نهادینه کردن لزوم وجود و ایجاد مناطق آزاد و عملکرد مثبت این مناطق، استفاده از ظرفیت رسانهها است. در همین راستا مهمترین این رسانهها که بیشترین سطح ارتباط، تعامل و تاثیرگذاری بر مردم را دارند، صدا و سیما میباشد.
تاثیرگذاری تلویزیون و رادیو بر افعال، باورها، الگوهای ذهنی و نگرش ایرانیان تا اندازهای است که میتوان این دو ابزار رسانهای را به عنوان بزرگترین رکن تاثیرگذار مثبت یا منفی در تصویرسازی یک شاخص عملکردی و یا یک سازمان در کشورمان به شمار آورد. میزان و دامنه تاثیرگذاری تلویزیون و رادیو در کشورمان چنان پررنگ است که بسیاری از سازمانها را ناگزیر به استفاده از این ابزار برای انتقال پیامهای مدنظر خود به جامعه نموده است.
یکی از سازمانهایی که با درک این مهم سعی در طراحی، تولید و انتقال برنامههای مختلف شنیداری و دیداری در راستای تحقق اهداف خود کردهاند، سازمانهای مناطق آزاد است. هر چند در بیشتر مواقع این مهم آن طور که باید و شاید بجا و به اندازه محقق نشده است. گاها سهم مناطق آزاد حتی در تشریح برخی موارد و یا پاسخ به منتقدان بسیار کم و یا حتی صفر میباشد.
هر یک از مناطق آزاد کشور در برهههای مختلف با توجه به ماهیت آن منطقه و جذابیتهای ذاتی و خبری آن، با ساخت و تولید برنامههای مختلف اقدام به پیش گرفتن رویکردهای عملکردی خود کرده و در برخی مواقع نتایج مطلوب و مثبتی نیز دریافت کرده است.
هدف از تولید این برنامهها، افزایش دانش و آگاهی مردم از اقدامات انجام یافته در این مناطق، تاثیر این مناطق چه در بعد اقتصادی، چه گردشگری، چه فرهنگ و اجتماع در چارچوب تعامل با صدا و سیما میباشد تا همچون موجی آگاهساز به تغییر بسیاری از نگرشهای منفی ازجمله اینکه مناطق آزاد دروازه واردات است و یا عدم تاثیر آنها در اقتصاد و تولید خالص ملی کشور و یا عدم موفق بودن این مناطق در صادرات و… منتهی شود.
همکاریهای صدا و سیما با سازمانهای مناطق آزاد در سالهای اخیر، با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بوده است. این فراز و فرودهای دامنهدار در برخی مواقع موجب تنزل جایگاه مناطق آزاد و یا ایجاد تنش و چالش نسبت به عملکرد این مناطق شده است و متعاقب آن، از تداوم انتشار عملکرد موفقیت مناطق آزاد نیز کاسته است.
همچنین میتوان علل اصلی پایدار نبودن تعامل رسانهای سازمان صدا و سیما و مناطق آزاد را فقدان راهبردی مدون و عملیاتی و قرار داشتن این تعاملات بر پایه روابط فردی و فقدان ساز و کار و الگوی منسجم در تداوم هدفمند، بهینه و مداوم تعاملات دانست. بر این اساس، تعاملات و همکاریهای رسانهای مناطق آزاد و صدا و سیما در گذر زمان با تغییر مدیران کمرنگ شده یا حتی به دلیل نگرش مدیران جدید و عدم اعتقاد آنان به این رویکرد تعاملی، ساخت برنامههای آگاهیبخش نیز با رکود مواجه شده است.
فقدان یک راهبرد و سیاست مدون و الگوی منسجم تعامل رسانهای بین بازوی بزرگ رسانهای کشور و مناطق آزاد را میتوان به مثابه نبود ریل برای حرکت سریع قطار آگاهیبخش کشور و مانعی برای استفاده از امکانات و فرصتهای این دو سازمان برای تاثیرگذاری بر رشد و توسعه کشور در بیشتر زمینهها از اقتصاد گرفته تا مسائل اجتماعی در نظر گرفت.
آنچه بدیهی است، تخصصی شدن برنامههای رسانهای ازجمله اختصاص شبکهای مختص مناطق آزاد و یا همچنین اختصاص میزگرد هفتگی ثابت با موضوعیت مناطق آزاد با حضور اندیشمندان، مدیران عامل مناطق، مدیران میانی و یا کارشناسان و اساتید متخصص حوزههای مناطق آزاد، اقتصادی، فرهنگی، گردشگری، اجتماعی در رسانه ملی بسیار ضروری میباشد و نیاز است که برنامههای صدا و سیما نیز در این برهه با برنامهریزی، دقت و نیازسنجی جامعه هدف تولید و پخش شود.
الزاماتی همچون موارد یاد شده ایجاب میکند که روند همکاری و تعامل دو سازمان صدا و سیما و مناطق آزاد با راهبرد و چارچوبی مشخص و با ساز و کاری مدون تعریف شود و در سه قالب طراحی، تولید و پخش برنامهها با محوریت بررسی تخصصی عملکرد مناطق آزاد مورد امعاننظر کارگزاران دو سازمان مذکور قرار گیرد.
به عنوان سخن پایانی میتوان گفت در راستای تعامل و همکاری سازمان صدا و سیما و مناطق آزاد میتوانیم اقداماتی را به عنوان سنگ زیرین این تعامل در هر دو سازمان نهادینه کنیم: تدوین تفاهمنامه همکاری رسانهای بین صدا و سیما و دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد، ترسیم نقشه راهبردی مشترک رسانهای و اختصاص ردیف بودجه تولید محتوای رسانهای در ساختار و بودجهبندی سازمانی مناطق آزاد که به نظر میرسد این موارد جزء پایهترین راهکارهای این همکاری میتواند مدنظر قرار گیرد.
جواد صالحی آرتیمانی، سرپرست اداره کل روابط عمومی شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی(ره):
روابط عمومیهای مناطق آزاد، پل ارتباطی با سرمایهگذاران، مخاطبان و بازار هدف
روابط عمومی سازمانها، مغز متفکر و چشم بینای آن مجموعه به حساب میآیند که تاثیر بسیاری در پیشبرد اهداف سازمان و موفقیت آن دارند. ازجمله روابط عمومیهای موثر و حساس، روابط عمومیهای سازمانهای مناطق آزاد است که به مسیر پیشرفت و دیده شدن بسیاری از فعالیتهای مناطق آزاد و در شناساندن ظرفیتهای قانونی این مناطق به سرمایهگذاران کمک شایانی میکنند.
روابط عمومیها به معنای واقعی قلب تپنده یک مجموعه هستند؛ چراکه در هر شرایطی موضوعی برای پیگیری و بررسی دارند، زیرا همیشه موضوعی برای اتفاق افتادن در حوزه یک سازمان و ساختار وجود دارد.
روابط عمومی مناطق آزاد باید جنس جغرافیایی، فرهنگی و انسانی آن منطقه را به خوبی بشناسد و با درک مناسب از این موقعیت، میبایست فرستنده و گیرنده خودش را با آن شرایط تنظیم نماید.
روابط عمومی عملکرد معینی از مدیریت است که هدف آن تسریع در حل مسائل سازمان و مخاطبان و مدیریت افکار عمومی است که بیتردید تحقق این هدف، زمانی ممکن است که در ابتدا روابط عمومی، اطلاعات مناسبی از لحاظ کمّی و کیفی نیازهای سازمان و مخاطبان کسب نموده و سپس با پژوهش تلاش کند تا حجم اطلاعات و کیفیت آن بدون دستکاری و حاوی حقیقت، شفافیت و با دقت بالا طبقهبندی شده و به گیرندگان ارسال گردد تا فهمی که هر یک از طرفین این ارتباط به دست میآورد، یک فهم واقعی و ماندگار باشد؛ چنانکه این روند به درستی انجام پذیرد، میتوان گفت روابط عمومی نقش خود را مطلوب و صحیح ایفا نموده است.
کارشناسان و مشاوران ارتباطات و روابط عمومی به عنوان چراغی فروزان، راههای توسعه و سازندگی و پیشرفت را برای مدیران سازمان متبوع خود به ارمغان میآورند.
با توجه به اینکه مقوله ارتباطات و روابط عمومی در اوضاع و احوال کنونی کشور از اهمیت ویژه برخوردار است، مناطق آزاد برای اینکه بتوانند نقش ارزنده در اقتصاد و توسعه پایدار کشور ایفا کنند، باید با بهرهگیری از کارشناسان و متخصصان ارتباطات در پستهای کلیدی روابط عمومی، میزان نفوذ بر افکار عمومی و استفاده مناسب از رسانههای ارتباط جمعی را بالا برده و به پشتوانه فکری و تجربی این مدیران، نسبت به تجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی کشور با ارائه راه حلهای ارتباطی جهت جذب حداکثری سرمایهگذار تلاش کنند.
هدف روابط عمومی کسب تفاهم و پشتیبانی از طریق ایجاد احساس مشترک میان سرمایهگذاران با سازمان و بالعکس تعریف شده است و نتیجه آن ایجاد ارتباطی تعاملی و دوسویه، مشارکتی و هماهنگ است که به طور بالقوه به ایجاد این تعامل کمک می نماید.
قابل ذکر است، وظیفه مهم و غیرقابل انکار متخصصان روابط عمومی مناطق آزاد، در پیشبینی مسائل و شکل بخشیدن به رویدادهای آینده است، نه فقط روایتگری و گزارش آنچه اتفاق میافتد یا مقابله با آنچه که پیش میآید.
روابط عمومی نوین در سازمانها به تدریج به جایگاه واقعی خود به عنوان محور اصلی تولید و انتقال پیامهای سازمان به جامعه ذینفعان دست یافته است. یکی از زمینههایی که از حدود یک دهه پیش تاکنون به تقویت این جایگاه یاری رسانده است، رویکرد راهبردی به مقوله ارتباطات است که کارگزاران این حوزه را به افزایش توانمندی لازم جهت ارتقای اثربخشی و کارآمدی فرآیند انتقال پیامهای سازمان به مخاطبان نزدیکتر کرده است.
مناطق آزاد به عنوان موثرترین موتور محرکه اقتصاد و تقویت کننده صنایع مولد در کشور هستند که میتواند با به کارگیری برنامههای راهبردی روابط عمومی به همراه طرح نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت آن و با بهرهگیری منسجم و یکپارچه از ابزارهای ارتباطی و رسانهای، به انتقال موثر و هدفمند پیامهای سازمان به سرمایهگذاران پرداخته و آنها را همراه خود نماید.
در همین زمینه بررسی نقش روابط عمومیها در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به عنوان اصلیترین پل ارتباطی با سرمایهگذاران، مخاطبان و بازار هدف حائز اهمیت بوده که از این میان میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
? درگیر بودن روابط عمومی در مدیریت استراتژیک مناطق آزاد
? ماهیت مدیریتی و مشاورهای کارکرد روابط عمومی
? متمرکز شدن تمام فعالیتهای مربوط به روابط عمومی در یک واحد مشخص
? استفاده از مدل ارتباطی دوسویه متقارن در یک روابط عمومی
? مهیا بودن زمینه و فرهنگ سازمانی برای فعالیتهای روابط عمومی
? ارتباط مستقیم مدیریت روابط عمومی با مدیر ارشد سازمان
? حرکت روابط عمومی توجیهگرا به سمت روابط عمومی تحلیلگرا
در حوزه مدیریت
روابط عمومی و بخش طرح و برنامه در مناطق آزاد میتوانند یک رابطه تعاملی ایجاد نموده و به ترسیم جایگاه و نقش روابط عمومی در زمینه تصمیمگیری کلان سازمانی و انتقال صحیح این تصمیمات به مخاطبان داخل و بیرون سازمان و رصد اجرای دقیق این تصمیمات قدم بردارد.
وظایف متعارف روابط عمومیها
نقش سخنگویی، نقش مذاکرهای، نقش مشاورهای، نقش نمایشی و نقش تفسیری.
در این رابطه، کارکرد هر یک از موارد پنجگانه فوق، با توجه به اهداف و ماموریتهای سازمان بسیار متغیر است و گاه در یک سازمان مثلا نقش سخنگویی و تفسیری کاملا تحتالشعاع نقش مذاکرهای و نمایشی قرار میگیرد. اما در مناطق آزاد به دلیل نوع فعالیت، ماموریتها و اهداف متفاوت بوده و میتوان دو نقش ارتباطات و پردازشگری اطلاعات را با نقشهای نمایشی و مذاکرهای که عمدتا کارکردی بازرگانی دارند، جایگزین نمود و مدل جدیدی از تعامل نهاد روابط عمومی با مدیریت استراتژیک سازمان شکل داد.
براساس این نقشها، حوزه روابط عمومی با مدیریت استراتژیک سازمان کاملا درگیر بوده و با سه نقش مشاوره، سخنگویی و تفسیری، عملا در مدیریت استراتژیک سازمان نقشآفرینی دارد. همان طور که در مدل مذکور مشخص میشود، وظایف پنجگانه روابط عمومی در این سازمانها با دو تفاوت یعنی پردازش اطلاعات و ارتباطات عملا خود مکمل سایر نقشهای روابط عمومی محسوب میگردد.
حسین مرادی مقصودبکی، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه آزاد قشم:
ویژگیهای روابط عمومی کاربردی و مدرن در مناطق آزاد
روابط عمومی یکی از نهادهای سازمانی در جوامع مدرن است که کمی بیش از یک قرن؛ قدمت دارد. روابط عمومیها طی سالهای گذشته در روند پیدایش و رشد سازمانهای جدید برای تسهیل ارتباط میان سازمان با محیط درونی و بیرونی، مخاطبان، گروههای تاثیرگذار و تاثیرپذیر از سازمان، افکار عمومی، رسانهها و سازمانهای دیگر ایجاد شده است.
از دههها پیش روابط عمومیها را به عنوان پل ارتباطی بین دستگاههای اجرایی و مردم معرفی میکنند، اما نگاهی به عملکرد روابط عمومیهای کلاسیک نشان میدهد که مسیر اطلاعرسانی توسط این نهادها، به مرور زمان تبدیل به جادهای یکطرفه شده است. با این نگاه، روابط عمومیها با ایفای کارکردهای اطلاعرسانی و اطلاعیابی، ایجاد و حفظ ارتباطات دوسویه و تفاهم متقابل بین سازمان و مخاطبان و جلب اعتماد و مشارکت مخاطبان به سازمان، کمک به مدیریت برای همگام شدن با تغییرات محیطی، نزدیک کردن نگرشهای مخاطبان با سازمان و نزدیک کردن اقدامات و نگرشهای سازمان متبوع خود با مخاطبان به پویایی و رشد و توسعه سازمان در محیط و در راه رسیدن به اهداف و استراتژیهای آن کمک میکنند.
با این مقدمه اگر بخواهیم نگاهی به عملکرد واحدهای روابط عمومی در سازمانهای مناطق آزاد کشور داشته باشیم، باید بپذیریم که هنوز تا نقطه مطلوب فاصله معناداری وجود دارد. هر چند طی سالهای گذشته اقدامات متعدد و گوناگونی جهت پوستاندازی روابط عمومیها در مناطق آزاد آغاز شده و این روند با شتاب ادامه دارد.
در شرایط فعلی به نظر میرسد که تصویرسازی نامطلوب -و در برخی موارد غیرمنصفانه- درباره عملکرد مناطق آزاد، ماموریتی سنگین را بر دوش مدیران روابط عمومی این سازمانها قرار داده است.
طی هفتههای گذشته خبر موافقت مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاسیس هفت منطقه آزاد جدید در نقاط مختلف کشور منتشر شده است. این موضوع به خوبی نشان میدهد اهمیت مناطق آزاد کشور تنها به ویژگیها و ظرفیتهای گردشگری، عمرانی، فرهنگی و اقتصادی آنها جهت جلب و حضور سرمایهگذاران محدود نمیشود. حضور اکثر این مناطق در نقاط مرزی و همچنین ارتباط تنگاتنگ آنها با جامعه، از مهمترین مسائلی است که ضرورت توجه به جایگاه سازمانهای مناطق آزاد و البته روابط عمومی این سازمانها به عنوان واحدی که نزدیکترین ارتباط را جوامع محلی و رسانهها دارد را مهمتر میکند.
نگاهی به تجربیات و آسیبشناسی عملکرد واحدهای روابط عمومی در مناطق آزاد ضرورت نکات مطروحه در ادامه مطلب را به خوبی نشان میدهد.
روابط عمومیها، جزئی از کل
روابط عمومی یک وظیفه برجسته مدیریتی است که میتواند به عنوان بازوی اصلی مدیران دستگاهها در دستیابی به اهداف، ایفای نقش کند؛ اما این بازوی اصلی بخشی جدا از ساختار مناطق آزاد نیست. نمیشود سایر بخشها و مدیریتها در یک سازمان عملکردی مبهم یا غیرشفاف داشته باشند و از روابط عمومی انتظار تصویرسازی روشن را داشت. پیام اصلی روابط عمومیها باید اشاعه صداقت به مردم، گام نهادن در مسیر شفافسازی و رفع ابهامهای احتمالی جهت ارائه خدمات بهتر در سیستم و بدنه سازمانها باشد. با این حال، روابط عمومیها، یکی از مظلومترین بخشهای هر سازمان هستند.
استفاده از ابزارهای جدید و بکر
مهمترین رکن روابط عمومی، تولید محتوای باکیفیت و تاثیرگذار است. اگر چنین محتوایی موجود نباشد، بسیاری از ابزارها اهمیت خودشان را از دست میدهند. اخلاق و محتوا همچنان دو رکن حیاتی روابط عمومی محسوب میشوند.
از سوی دیگر تخصصی عمل کردن و آگاهی از کار روابط عمومی نیز بخش مهمی از وظایف مدیران روابط عمومیها است. استفاده از ابزارهای جدید و فضاهای بکر موجود در عرصههای مختلف -بهویژه فضای مجازی- تا اندازه زیادی میتواند به روابط عمومیها برای انجام ماموریتهای محوله کمک کند. بهره گرفتن از ظرفیت موجود در محصولات چندرسانهای (مانند اینفوگرافیک، موشنگرافیک، پادکستها و…) با میدان دادن به خلاقیت نیروها در کنار کارکرد کلاسیک روابط عمومیها میتواند زمینهساز موفقیت بیشتر این واحدهای سازمانی باشد.
ضرورت آموزش مستمر نیروها
روابط عمومیها میتوانند افکار عمومی و دید مثبت آنان را نسبت به عملکرد دستگاههای اجرایی افزایش دهند و آیینه تمامنمای عملکرد دستگاههای اجرایی باشند. کسانی که در سطوح مختلف روابط عمومیها فعالیت میکنند، همواره نیازمند آموزش هستند؛ چراکه هر روز فنون و روشهای علمی جدید در این حوزه ایجاد میشود.
اما نکته حائز اهمیت این است که آموزش نیروهای روابط عمومی باید مبتنی بر تجارب داخلی و آموزههای بینالمللی باشد. یکی از اقدامات در این راستا میتواند برگزاری همایشها و میزگردهای تخصصی و بررسی چالشها و آسیبها و راههای برونرفت و ترمیم زخمهای پیکره حرفه روابط عمومی باشد و برای پیشبرد اهداف این واحدها باید نشستهای کاربردی به صورت منظم برگزار گردد.
روابط عمومیهای دوسویه
سنگ بنای اول روابط عمومی، شناسایی و طبقهبندی مخاطبان است؛ چرا که مخاطبشناسی دقیق و درست، به مثابه نقشه راه است. زیستن در زمانه و عصری که مولفه آن بر مبنای اطلاعات و ارتباطات دوسویه و تعاملی است، رسالت و نقش کلیدی روابط عمومیها از لحاظ کار کیفی و ارتباطی، نمود بیشتری میدهد.
مدتهاست که اساتید مطرح حوزه علوم ارتباطات، مدیران روابط عمومی و فعالان رسانهای اعلام کردهاند که عمر روابط عمومیهای یکسویه (یکطرفه) به پایان رسیده و باید بین مردم و دستگاهها، ارتباطی دوطرفه و تعاملی شکل بگیرد. ارتباطات دوسویه، به این معنا که واحدهای روابط عمومی در قبال مردم مسئولیت دارند و مردم نیز از روابط عمومیها حق مطالبه دارند.
روابط عمومی برنامهمحور
یک روابط عمومی موفق و کارآمد بر مبنای تفکر سیستمی و برنامهمحور بنا شده است و آمد و رفت مدیران نباید این برنامه و سیستم را دچار تغییرات بنیادی سازد. مهمترین آفت این تفکر، شخصمحوری به جای داشتن اهداف کلان و بلندمدت سازمانی است.
مدیران نیز باید از روابط عمومیهای خود به عنوان مشاوران ارشد سازمانی استفاده کرده و از ظرفیتهای بالقوه این بخش در فرآیند خدماترسانی بهتر، بهره ببرند.
نگاه به روابط عمومی علاوه بر ارتقاء، کارآمد بودن و درست انجام دادن کارها است و باید به دنبال گفتمان واحد در روابط عمومی و بخشهای مختلف سازمان بود.
نسبت روابط عمومی و جوامع محلی
مدیران روابط عمومی باید در جهت پیشبرد و پیشرفت اهداف سازمان، جهانی فکر کردن و محلی عمل کردن را اولویت کاری خود قرار دهند. روابط عمومی دانشی است که به واسطه آن سازمان آگاهانه میکوشد به مسئولیت اجتماعی خویش عمل کند تا بتواند تفاهم و پشتیبانی کسانی را که برای مجموعه اهمیت قائل هستند را به دست آورد و درست در همین نقطه است که تعامل با جوامع محلی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
روابط عمومی هر مجموعه باید در راستای احقاق حقوق مردم و پیگیری حل و فصل مشکلات آنان تلاش کند، که این مهم از طریق مخاطبشناسی و افکارسنجی حاصل میشود. یکی از اساسیترین نیازهای مناطق آزاد، شناخت و ارزیابی افکار عمومی است تا با توجه به آن بتوان مناسبترین و منطقیترین ارتباط را با رسانهها بهویژه جوامع محلی برقرار کرد.
مدیریت بحران و ایجاد آرامش روانی
روابط عمومیها باید در مواقع ضروری و با برنامهریزی و پیشگیری، بحرانهای سازمان را مدیریت کنند و سازمانهای خود را از کنار این بحرانها به خوبی عبور دهند. همچنین نقش روابط عمومیها در ایجاد آرامش و امنیت روانی جامعه که از بارزترین خصوصیات یک جامعه است، دارای اهمیت بالایی است.
روابط عمومیها باید به عنوان تحلیلگران قابل و آگاه به مسائل و رویدادهای مرتبط با آن سازمان، همواره نقش خود را در مواجهه با برخی تحریفها و شایعات به خوبی ایفا کنند و هدایت رسانهها و خبرنگاران را در مسیر طبیعی و منطقی از طریق تعامل و همکاری برعهده بگیرند و وقتی خبری ناقص، مبهم، نارسا و دوپهلو در رسانهای منتشر میگردد، آن را تصحیح کند و درباره آن توضیح دهد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰