برساخت تبیین مشترک از مناطق آزاد در دولت سیزدهم
به گزارش اخبار آزاد مناطق، در این میان چالش ذهنی خبرنگاران و فعالین حوزه رسانه مناطق آزاد بیانگر تخالف موجود در عرصه اطلاعرسانی و خبر مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایران با سرزمین اصلی است؛ چراکه به حکم سودای جذب سرمایهگذار در مناطق آزاد و رویکردهای تبلیغاتمحور در این حوزه، در این عرصههای خبری-اطلاعرسانی فعالین رسانهای و روابط عمومی به دنبال بایدها و آنچه میتواند باشد، میباشند.
به مناسبت سالروز گرامیداشت هفدهم مردادماه و روز خبرنگار، فرصتهای پیش روی اطلاعرسانی مناطق آزاد تجاری-صنعتی در دولت سیزدهم مورد بررسی قرار میگیرد. در واکاوی فرصتهای پیش روی ابتدا به ساکن باید معطوف به توانمندیها و وضعیت موجود در عرصه اطلاع در مناطق آزاد شد که بر این اساس موارد ذیل مورد توجه قرار میگیرد:
۱) مناطق آزاد تجاری-صنعتی در حوزه اطلاعرسانی از ویژگی متمایز و متماز بهرهگیری همزمان از دو عرصه اطلاعرسانی و به تبع آن ارتباطی روابط عمومی و امور بینالملل بهرهمند میباشند. در واقع ذهنیت و برنامههای طراحی و در حال اجرا در این مناطق باید مشتمل بر دوگانه رعایت شاخصهای فرهنگ ارتباطی داخلی و خارجی باشد تا بستههای خبری-اطلاعرسانی نه تنها زبانهای مختلف بینالمللی بلکه رژیمهای سرمایهگذاری، حقوقی و همکاری اقتصادی منطقهای و کشورها را مورد توجه و تاکید قرار دهد. همزمانی فرهنگ ارتباطی داخلی و خارجی در برنامههای کاری، موقعیت و فرصت بینظیری جهت اثرگذاری بر روندها و فرآیندهای جهانی شدن نصیب مدیران و کارشناسان حوزه روابط عمومی و امور بینالملل مناطق آزاد قرار میدهد.
۲) به دلیل ماهیت چندبعدی فرصتهای فعالیت داخلی و خارجی، از امکان تهیه و تولید بستههای تبلیغاتی متنوعی برخوردار میباشند. برونداد این امر امکان تنوعسازی در بستههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی مناطق آزاد است؛ یعنی در حالی که در سرزمین اصلی، هدفگذاری تبلیغات، بر جلب نظر بازار داخلی بنا نهاده شده، در مناطق آزاد تجاری-صنعتی این راهبرد علایق و سلایق بازارهای منطقهای و بینالمللی را هدفگذاری میکند. به عبارتی در تبلیغات باید مجهز به شناخت دقیق و جامع نسبت به فرهنگ مصرف کننده خارجی بود تا از قِبَل این آگاهی، تبلیغات هدفمند که نظر بازار مصرف خارج از مولفههای فرهنگی ایران زمین را جلب میکند، ارائه گردد.
۳) با عنایت به رویکرد جذب سرمایهگذار در محتواهای اطلاعرسانی تولیدی از سوی مناطق آزاد، قلب واقعیت، بزرگ نمایی و اغوا به منظور حضور سرمایهگذار پیشفرض طرحهای اطلاعرسانی و تبلیغاتی است. این مقوله در برنامههای اطلاعرسانی سه دهه اخیر مناطق آزاد قابل مشاهده بوده که داشتهها و فرصتهای بالقوه موجود که نیازمند همکاری چندین نهاد فراسازمانی است، به عنوان فرصتهای آماده بهرهبرداری و اجرای برنامههای توسعهای معرفی شده است؛ موضوعی که باعث عدم آشنایی جامعه هدف -مسئولین تا افکار عمومی و کارشناسان- از این واقعیت گردیده و طی این مدت گامی جهت اجرای آن برداشته نشده است. صدق مدعا عدم اجرای معافیتهای قانونی در حوزه تولید در محدودههای خارج از فنسکشی مورد تایید گمرک و این واقعیت که سازمانهای عامل مناطق آزاد به دلیل عدم مالکیت بر همه محدوده سرزمینی خود، امکان اجرای حاکمیت قانون و ارائه زمین به سرمایهگذاران در تمام محدوده منطقه آزاد متبوع خود را دارا نمیباشند.
۴) مناطق آزاد علیرغم کارکردهای ملی و بینالمللی به دلیل قرار گرفتن در استانها و نقاط کمبرخوردار کشور، با چالش مقایسه با سرزمین اصلی و همکاری با رسانههای محلی مواجه میباشند. این واقعیت ناشی از قیاس روستاها و شهرهای همسایه مناطق آزاد با امکانات و فرصتهای توسعهای موجود در مناطق آزاد است؛ یعنی نقاط همجوار در مقام قیاس مناطق آزاد را باعث عدم پیشرفت و توسعه محدوده جغرافیایی خود معرفی کرده و یا خواستار سهیم شدن و تقسیم منافع ناشی از توسعه منطقه میباشند. متاسفانه این انگاره ذهنی که براساس مولفههای بومی-محلی و بدون توجه به ملی-بینالمللی بودن، جایگاه و نقش مناطق آزاد طی این مدت سه دههای برساخته و بازتولید شده است؛ در برخی از اهالی رسانه، فعالین سیاسی، اقتصادی و کنشگران فرهنگی-اجتماعی مناطق آزاد از مقبولیت قابل توجهی برخوردار میباشد. در واقع عدم انسجام اجتماعی و یا تطبیق میان نیازها و دغدغههای مردم با رویکردهای مناطق آزاد را میتوان در گزارشهای تحلیلی-خبری موجود که از پایش افکار عمومی و صاحب نظران حاصل میشود، مشاهده کرد.
درخصوص نقش رسانه، تبلیغات، اطلاعرسانی در برساخت وضعیت موجود مناطق آزاد باید توجه داشت که در فرآیند رسیدن به نقطه نظرات مشترک، دارا بودن فهم مشترک و یا دارا بودن نقاط اشتراک مورد توافق از موضوع، یک پیشفرض بدیهی است:
این واقعیت که ظرف سه دهه گذشته از مدیران مناطق آزاد، تا مسئولین نهادهای دولتی، حاکمیتی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، کارشناسان و صاحبنظران حوزههای مرتبط با مناطق آزاد تجاری-صنعتی در ارتباط با مفهوم، برونداد، کارویژه و کارکردهای مناطق آزاد؛ نقاط ضعف و قوت این مناطق و چگونگی وجود این نقاط ضعف و یا ساز و کارهای بهرهبرداری از نقاط قوت این مناطق اشتراک معنایی و مصداقی واحدی وجود ندارد؛ بیانگر این واقعیت است که در این زمینه نتیجه بایستهای حاصل نشده است. سئوال اینجاست این نقطه یا نقاط اشتراک چگونه برساخته میشود؟ به وسیله اطلاعرسانی چه در قالب خبر (تولید محتواهای خبری-تحلیلی-گزارشی با تکیه بر تکنولوژیهای مختلف ارتباطی) و چه برنامههای تبلیغاتی (از تبلیغات محیطی تا تلویزیونی-ماهوارهای، شبکههای اجتماعی و…)
با عنایت به موارد مطرح شده، پیشنهادات ذیل تقدیم حضور میشود:
۱) برگزاری دورههای آموزشی قوانین و مقررات مناطق آزاد به منظور آگاهی بیشتر اهالی رسانه از این اصل که بخشی از عملکرد مناطق آزاد معطوف به اجرا و یا عدم اجرای قانون و مقررات مناطق آزاد از سوی نهادهای عضو شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور است. بیتردید شناخت فعالین رسانه در دورههای زمانی که مسئولین و سرمایهگذاران مناطق آزاد از عدم اجرای قانون و یا تعدی قوانین و مقررات سرزمین اصلی به مناطق سخن میگویند، از طریق تهیه و تولید گزارشهای خبری، یاریگر مناطق آزاد خواهد بود.
۲) برپایی دورههای آموزشی تخصصی خبرنویسی، گزارشنویسی، تهیه محتواهای خبری-تبلیغاتی مرتبط با حوزههای کاری مختلف مناطق آزاد از قبیل سرمایهگذاری، گمرکی (اینکه براساس کنوانسیون تجدیدنظر شده کیوتو، مناطق آزاد خارج از قوانین و مقررات گمرکی سرزمین اصلی هر کشور میباشند) فعالیتهای تولیدی و فرآوری کالا، ترانزیت و حمل و نقل، و حتی گردشگری در مناطق آزاد با همکاری نهادهایی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشکده خبر و موسسات پژوهشی حوزه رسانه و تبلیغات.
۳) تشکیل کارگروههای تخصصی تحلیل و تولید محتواهای خبری سایبری و شبکههای اجتماعی به منظور بهروزرسانی شناخت از دغدغهها و علایق مردم محلی و استانی. چنین کارگروههایی به افکارسنجی و سنجش مستمر و مستقیم جامعه هدف مناطق آزاد چه در نواحی منطقهای و چه کشورهای همسایه کمک شایان توجهی می کند؛ چراکه نخستین گام برای عرضه محصول بازاریابی است؛ فرآیندی که یکی از ساز و کارهای آن تحلیل شبکههای اجتماعی ارزیابی میشود و در این میان نقش اطلاعات دقیق، صحیح و کامل در تولید محتوا و بستههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی، غیرقابل کتمان است.
۴) ایجاد شورای راهبردی رسانه در هر منطقه با حضور سردبیران خبرگزاریها، پایگاههای خبری مطرح، روزنامههای استانی به همگرایی و فهم مشترک از دغدغههای افکار عمومی، مسئولین و صاحبنظران کمک میکند. از سوی دیگر فرصت تبادلنظر و تجربه نخستین و مهمترین دستاورد تشکیل شورای فوق قلمداد میشود.
۵) برگزاری نشستهای دورهای با نمایندگان شبکههای اطلاعرسانی بینالمللی در کشور. برقراری نشستهای کاری با نمایندگان رسانههای خارجی فعال در ایران میتواند به تهیه و تولید خبر، گزارش و برنامههای تبلیغی در خبرگزاری، شبکههای خبری ماهوارهای و روزنامههای بینالمللی کمک شایان توجهی نماید؛ موضوعی که یکی از نیازهای مناطق آزاد تجاری-صنعتی در مسیر معرفی فرصتها و جاذبههای سرمایهگذاری خود برای سرمایهگذاران دیگر کشورها به شمار میرود.
۶) برپایی تورهای رسانهای کشورهای منطقه. با عنایت به امکان تردد بدون ویزا در مناطق آزاد میتوان تورهای خبری-اطلاعرسانی با حضور رسانههای همسایه، کشورهای عضو اکو، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای و… در مناطق آزاد هشتگانه موجود و هفتگانه جدید راهاندازی نمود.
۷) تشکیل شورای تبلیغات مناطق آزاد به منظور تهیه و تصویب و ابلاغ سند جامع تبلیغاتی مناطق آزاد که در چنین نهادی راهبرد فعالیتهای تبلیغاتی مناطق آزاد در بسترهای اطلاعرسانی ماهوارهای، تبلیغات محیطی (مانند شبکه فرودگاهی کشورهای منطقه)، تبلیغات در شبکههای اجتماعی تهیه و تولید محتواهای اطلاعرسانی در یک قالب کلی که یکدیگر را نقض نمیکند، در دستورکار قرار گیرد. به طور مثال هماکنون برخی مناطق آزاد در مزیتهای خود برخی موارد مانند قرار گرفتن در کریدور شمال-جنوب را مورد تاکید قرار میدهند و این در حالی است که این موضوع واقعیت نداشته و چنین اطلاعات ناصحیحی به شبهه بیشتر در مورد فرآیند و اطمینان از سرمایهگذاری در کشورمان منجر میشود.
در پایان امید میرود در دوران دولت سیزدهم، بعد از گذشته حدود سه دهه از فعالیت نهادهایی تحت عنوان سازمان منطقه آزاد، دبیرخانه شورایعالی و یا مفهومی به نام منطقه آزاد تجاری-صنعتی، در تهران، پایتخت کشور سازه تبلیغات محیطی متعلق به مناطق آزاد که در آن فرصتها، مزیتها و برنامههای کاری همه مناطق معرفی میگردد، برافراشته شود.
بی تردید پسندیده نیست در پایتخت کشور که محل حضور و تردد سفرای کشورهای خارجی، نهادها و نمایندگی شرکتهای بینالمللی، و نهادهایی همچون ریاست جمهوری، وزارتخانههای مختلف، مجلس شورای اسلامی، قوه مقننه، دیوان عدالت اداری، فرماندهی نیروهای نظامی-انتظامی و… میباشد، هیچ نام و نشانی از مناطق آزاد وجود نداشته باشد.
ایجاد هزینه تملک زمین و احداث چنین سازه یا سازههایی را میتوان در قالب انعقاد قرارداد با شهرداری تهران به صورت تهاتر عرضه فضاهای تبلیغاتی در مناطق آزاد کشور تامین نمود؛ باشد نامی و یادی از مناطق آزاد در تهران چشمنواز شود.
در پایان تجربیات سه دهه گذشته مناطق آزاد نسلهای اول تا سوم در حوزههای اطلاعرسانی، خبر و تبلیغات چراغ راه مناطق آزاد نسل چهارمی است که تعداد این مناطق را به پانزده منطقه افزایش داده و در عین حال تقارن شروع به کار دولت سیزدهم با آغاز قرن پانزدهم میتواند به کاستن از تکرار خطاها و مسیرهای اشتباه گذشته و بهرهگیری از همه ظرفیتها و فرصتهای موجود منجر شود؛ بیتردید نقش اصحاب رسانه و اطلاعرسانی در همه عرصههای مکتوب و سایبری و حتی شبکههای اجتماعی، حتی به عنوان منتقد میتواند از تکرار جلوگیری کرده و مسیرهای جدید در چارچوب قانون و مقررات مناطق آزاد و سایر فرصتهای موجود را بازتولید و بهروزرسانی کرد.
غزاله طایفه، دبیر گروه صنعت، معدن و بازرگانی روزنامه دنیای اقتصاد:
فصل جدید اطلاعرسانی در مناطق آزاد
«بیل گیتس» در کتاب «بر بال اندیشهها» جمله معروفی دارد: «سال۲۰۰۰، سال حرکت و سرعت است. سال رایانهها، و اگر شما با شتاب حرکت نکنید، بدون تردید خواهید مرد.» نقل این جمله ۲۱سال پیش نشان میدهد که وی به خوبی چشمانداز تحولات در آینده را پیشبینی کرده و بنابراین هر کسی که از این قطار سریعالسیر جا بماند، به معنای واقعی خواهد مرد. مصداق این موضوع را میتوان به سازمانها و نهادهای دولتی نیز تعمیم داد. در این میان، روابط عمومی به عنوان بدیهیترین و مهمترین بخش شناسایی، کسب، پردازش و انتقال اطلاعات در هر سازمانی، بیش از پیش اهمیت خواهد یافت و برای تحرک مناسب در جامعه اطلاعاتی، استقرار روابط عمومی برتر ضروری است.
حال در این روزها که چینش کابینه دولت سیزدهم در صدر اخبار قرار گرفته، به نظر میرسد که فرصت جدیدی فراهم آمده تا به ضرورتهای اطلاعرسانی شفاف از بستر وزارتخانهها و سازمانهای زیرمجموعه آن بار دیگر توجه شود. در این میان، تجهیز روابط عمومیهای برتر به امکانات اطلاعرسانی و آشنایی با پیشرفتهترین شیوههای کاربرد آن، بسیار ضروری است. امروزه در جامعه اطلاعاتی در حال رشد، یکی از چالشهای بسیار مهم مدیران، انطباق سازمانها با سرعت رو به افزایش ناشی از انفجار اطلاعات و مفاهیم است و بدون سازماندهی روابط عمومی کارآمد، سازمانها کاملا در آستانه ناکامی قرار میگیرند.
شاید نقل جملهای از «سرگوردن بوری» وکیل مشهور انگلیسی نیز خالی از لطف نباشد. از وی نقل است که «روابط عمومی، کار سیاسی و دیپلماسی محسوب میشود و به مثابه قرار دهنده واقعیات و دیدگاههای مراجعان و مشتریان در اختیار در هر هیات منصفه مناسب مثل دولت، همگان، سهامداران، کمیته تحقیق و نمایندگان مجلس است.» با توجه به این تعریف میتوان این طور تحلیل کرد که «روابط عمومی از طرق مختلف به توسعه دموکراسی کمک میکند که شامل تولید و نشر اطلاعات مردمی، ارائه اطلاعات عینی به مردم، توسعه فضای نقد، خدمت به افکار عمومی و از بین بردن شکاف اطلاعات، است.» پس دولتها و روابط عمومی سازمانهای دولتی باید بیش از پیش به این مهم توجه کنند و امکانات و کانالهای مختلف ارتباطی در عصر حاضر را، به عنوان یک نقطه قوت، در جهت شفافیت، انتقال دانش، و از همه مهمتر اطلاعرسانی «دقیق» و «بهموقع» بهکار گیرند.
با توجه به جایگاه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در توسعه اقتصادی کشور، همچنین عاملی برای جلب سرمایه، انتقال تکنولوژی، آموزش نیروی انسانی و وصل شدن به بازارهای جهانی، توجه به مقوله اطلاعرسانی در این بخش از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در ایران، بعد از تکلیف قانون برنامه اول توسعه در سال۱۳۶۹، رسما از سال۱۳۷۲ با تصویب قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری-صنعتی و با انتظاراتی مشابه از ایجاد مناطق آزاد و ویژه در سایر کشورها، شکل گرفتند. اهداف متنوعی از ایجاد این مناطق تصویر شده که از میان آنها میتوان به مواردی نظیر تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی اشاره کرد.
در این میان، موقعیت جغرافیایی این مناطق در ایران به گونهای است که هر یک میتواند به نوعی ارتباط اقتصادی با کشورهای همسایه را تحت پوشش قرار دهد. اما طبق آخرین گزارش تحلیل و بررسی عملکرد اقتصادی مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایران که مرکز پژوهشهای مجلس در اردیبهشتماه امسال منتشر کرد، طی سالهای۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸، سهم این مناطق (با لحاظ صادرات خدمات) از صادرات غیرنفتی کشور حدود یک درصد، از میزان تولید حدود یک درصد، از تعداد واحدهای تولیدی فعال کمتر از سه درصد، از جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی حدود ۱۰درصد و از اشتغالزایی کل کشور حدود چهار درصد است. میزان واردات کالا از طریق مناطق آزاد نیز حدود دو برابر صادرات کالا از این مناطق به خارج از کشور است. وسعت مناطق آزاد بیش از سه برابر وسعت شهرکها و نواحی صنعتی کشور بوده، اما میزان اشتغال در شهرکهای صنعتی بیش از سه برابر اشتغال در مناطق آزاد کشور است.
در بخش دیگری از این گزارش نیز تاکید شده که جذب سرمایهگذاری، تولید و صادرات، از اهداف اصلی مناطق آزاد مخصوصا در کشورهای درحال توسعه محسوب شده که بدون تحقق آنها، نمیتوان منطقه آزادی را موفق دانست و با تحقق آنها، سایر اهداف نظیر اشتغال و توازن منطقهای شکل خواهد گرفت؛ در غیر این صورت، ایجاد توسعه نسبی از محل واردات و خردهفروشی اقلام خارجی (کالای همراه مسافر) به منظور ایجاد اشتغال و جذب گردشگران داخلی، در تضاد با مناطق آزاد موفق جهانی است، زیرا آثار سوء آن از قبیل کوچک کردن بازار تولید ملی و واردات بیرویه، گریبانگیر اقتصاد ملی خواهد شد.
پیرامون موفقیت یا عدم توفیق مناطق آزاد در ایران، اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما به نظر میرسد پس از گذشت سه دهه از ایجاد مناطق آزاد، باید کارنامه، مشکلات و موانع پیشرفت این مناطق به صورت کارشناسی و مبتنی بر آمار و اطلاعات موجود از مناطق آزاد، تحلیل و بررسی شود. در این میان، نقش بیبدیل روابط عمومی مناطق با توجه به اشراف آماری و اطلاعات عملکردی در هر یک از اهداف تشکیل مناطق آزاد، باید مورد توجه قرار گیرد.
در حال حاضر به باور مراکز پژوهشی، یکی از چالشهای اساسی در حوزه مطالعه مناطق آزاد ایران، نبود نظام آماری یکپارچه و استاندارد شده، در دسترس، سیستمی و بهروز در محدوده این مناطق است که بعضا منجر به فقدان اطلاعات مهم یا تناقض در آمارهای ارائه شده، میشود. از آنجایی که یکی از اهداف ایجاد مناطق آزاد، توسعه سرمایهگذاری است، یکی از ابزارهای این مهم، معرفی فرصتها و اطلاعات شفاف از این مناطق است. این موضوع میتواند یکی از فرصتهای دولت سیزدهم در چهار سال پیشرو نیز باشد؛ به خصوص اینکه در صورت احیای برجام و رفع تحریمهای بینالمللی، بار دیگر مسیر ورود سرمایههای خارجی به کشور باز خواهد شد.
طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس، «طی سالهای گذشته حجم سرمایهگذاری خارجی انجام شده در هر از یک از مناطق آزاد پرنوسان بوده و میزان سرمایهگذاری محقق شده در این مناطق نیز اندک است، بهگونهای که میزان سرمایهگذاری خارجی محقق شده مطابق آمار سال۱۳۹۸، در مجموع هفت منطقه آزاد کشور، جمعا ۲۱۱میلیون دلار اعلام شده است. میزان سرمایهگذاری داخلی در مناطق آزاد نیز طی سالهای اخیر، نشان میدهد که بهطور میانگین سرمایهگذاری داخلی تحقق یافته، سالیانه حدود ۵۱هزار میلیارد ریال بوده است. البته مشخص نیست که این میزان سرمایهگذاری غالبا در کدام یک از بخشهای تجاری، خدماتی، زیرساختی یا صنعتی انجام شده است».
در این میان، به نظر میرسد که یکی از ابزارهای جذب سرمایهگذاران، همزمان با رفع تحریمها و ثبات اقتصادی، معرفی فرصتهای حضور در مناطق آزاد تجاری-صنعتی است که این موضوع نیز نیازمند اطلاعرسانی جامع، شفاف، بهموقع، و مستمر روابط عمومیها از بستر کانالهای ارتباطی متنوع عصر حاضر است.
مهدی قنبر، مدیرمسئول پایگاه خبری صبح تازه:
بر زمین گذاشتن بارِ «ماهیت وجودی مناطق آزاد» از اهداف روابط عمومی است
روابط عمومی و جایگاه آن در سازمانها و وظایف مرتبط به آن همواره محور چالشهای مختلف بوده است. جایگاه مدیر روابط عمومی به عنوان مشاور مدیرعامل سازمان، تعریف شده و به حساب میآید؛ اما در بسیاری از موارد این جایگاه به دلیل ناتوانی مدیران آن در یک سازمان تنزل پیدا کرده و در سطح اقدامات و کارهای خُرد مجموعه تعریف شده است.
وظایف روابط عمومیها در دو حوزه داخل و برونسازمانی تقسیم میشود؛ که وظایف برونسازمانی شامل ارتباط با رسانهها، تحقیق و پژوهش میشود. موضوع اصلی و چالش مهم آن در حوزه ارتباط با رسانه تعریف میشود و درصد موفقیت در این عرصه سنجیده میشود.
در حقیقت باید گفت روابط عمومی هر سازمان و نهاد زمانی موفقتر خواهد بود که اساس فعالیتهای خود را بر پایه مبانی علمی و تحقیقی استوار سازد و با اصل، قرار دادن تحقیقهای انجام شده، خلاقیتها و ابتکارها را از نتایج آن استخراج و در اختیار سازمان خود قرار دهد. از اینرو پژوهش و تحقیق از وظایف بنیادی روابط عمومی جهت توسعه در عصر اطلاعات است.
به طور کلی هر روابط عمومی برای برنامهریزی و اجرای فعالیتهای خود در سطوح مختلف و برای موفقیت در جامعه تخصصی و عمومی خود در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و… باید قبل از هر فعالیتی، اثربخشی آن را تحقیق و پژوهش کند. پژوهش و تحقیق میتواند نتایج علمی ویژهای به وجود آورده و کلیه فعالیتهای روابط عمومی را بهویژه در بازاریابی و تبلیغات هدفمند کرده و نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد.
کارکرد روابط عمومیهای مناطق آزاد نیز از این قاعده مستثنا نیستند. از اینرو جدای از بخش پژوهشی در وجه دوم کارکرد اصلیشان باید به ایجاد ارتباطی سازنده، اثرگذار و اطمینانبخش با رسانهها و مطبوعات برسند. به این ترتیب روابط عمومیهای مذکور باید در ابتدا این دو اصل که در ادامه به جزئیات آن اشاره خواهد شد را به صورت محوری در دوره سیزدهم در دستورکار خود قرار دهند.
روابط عمومیهای مناطق آزاد با توجه به نظرات مخالفان و موافقانی که ماهیت آن را زیر سؤال میبرند، همواره چالشهای مهم و خاصی را پیش روی خود دارند؛ رویکرد و ماهیت وجودی مناطق آزاد در هر دورهای مخالفان جدی داشته و دارد. به این ترتیب روابط عمومیهای آن باید هر بار ضرورت وجودیشان را اثبات کرده و خود را از اتهامهایی تکراری مانند قاچاق کالا مبرا کنند. اتهاماتی که هر بار به شکل و شیوهای و از سوی جناحهای مهم سیاسی کشور مطرح میشود. در حقیقت این امر به پاشنه آشیل مناطق آزاد تبدیل شده است و باید یکبار برای همیشه پاسخی علمی و قطعی به آن داده شود تا به شکل دائم و تماموقت انرژی خود را برای این امر و پاسخگویی و رفع اتهام به آن نگذارند. به این ترتیب خواهند توانست زمان بیشتری برای اقدامات مهم و کارهای بر زمینماندهشان بگذارند. آن هم در شرایطی که طبق مصوبه مجلس قرار است مناطق دیگری نیز در قالب ویژه و اقتصادی به جمع این مناطق افزوده شود. این امر یعنی اضافه شدن بر حجم کار و وظایف در راهاندازی و هماهنگی برای ایجاد زیرساختها برای آنها است. پس روابط عمومیهای مناطق آزاد خواهند توانست این بار اضافه اتهامزنیها و پاسخگوییهای تکراری را برای همیشه بر زمین بگذارند.
این امر همواره از گذشته تاکنون یکی از دغدغههای مهم بوده و هست. برای روشنگری و آگاهیبخشی درباره آن برای جامعه و نیز چهرههای مهم سیاسی، اقتصادی و جناحی این مجموعه، روابط عمومیهای مناطق آزاد باید دست یاری به سوی محققان، پژوهشگران و بهویژه رسانهها دراز کنند و از آنها بخواهند تا با ساختاری ویژه و سازماندهی شده، به تولید محتوا و نشر و توزیع آن در جامعه هدف، بپردازند تا این روابط عمومیها مجبور نباشند هر بار و در هر دوره سیاسی چرخ ضرورت فعالیت مناطق آزاد را از نو اختراع کنند.
روابط عمومیهای مناطق آزاد در دولت سیزدهم باید با ایجاد اطمینان، اعتمادسازی و شایستهسالاری بکوشند ارتباطی سازنده با رسانهها داشته باشند. باید ضمن معرفی و آشنایی رسانهها و متخصصین امر با جزئیات فعالیتهای انجام شده در این مناطق تلاش کند تا بتوانند جریانات مهم، اقدامات انجام شده و ضرورتهای آن را به صورت هفتگی رسانهای کنند. به این ترتیب که در طول هفته یکی از پروژههای مهم و تاثیرگذاری که تنها در مناطق آزاد امکان شکلگیری آن بوده را مطرح کرده و بتوانند نگاه منتقدان و موافقان را به خود جلب کنند. وقتی چهرههای سیاسی و اقتصادی، هر بار متوجه یکی از هزاران پروژه مهم و موفق مناطق شوند. قطعا نظرات مخالف نیز به تدریج رنگ میبازند.
برای همراهی بسیاری از رسانههای مخالف علاوه بر انتشار گزارشها، اخبار و نیز حضور در محل به صورت تورهای خبری، لزوم ایجاد تولید و توزیع اخبار غیررسمی توسط روابط عمومیها احساس میشود؛ زیرا انتشار آن در میان رسانهها و شبکههای اجتماعی به طور مداوم نتایجِ مثبتی در میان جامعه هدف، خواهد داشت. این امر میتواند تاثیرات ویژه و موثری در جهت نیل به اهداف سازمانی در مناطق آزاد داشته باشد.
البته جهت نیل به این هدف، روابط عمومیها باید ابتدا مخاطبشناسی مناسبی نیز انجام دهند. به این ترتیب که مشخص شود چه حجم از اخبار و اطلاعات و مستندات را برای چه گروه هدفی انجام میدهند؛ زیرا نوع اطلاعرسانی و کیفت محتوای تولید شده برای هر یک از جامعه هدف یعنی مخاطب عام، روزنامهنگاران، نمایندگان مجلس و… براساس نیازها و توقعات هر یک متفاوت خواهد بود. بیشک در این بخش نیز لزوم پژوهش و تحقیق درباره جامعه هدف نیز بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
همچنین روابط عمومیهای مناطق آزاد باید مستندهای ارائه شده درخصوص اقدامات مناسب و حائز اهمیت درباره سرمایهگذاریهای موفق داخلی و خارجی در این مناطق را با همکاری دانشگاهها و دانشکدههای اقتصادی در قالب پژوهشهای علمی، مقالات و پایاننامهها به اثبات برسانند. به این ترتیب در حوزههای علمی این تلاشها مدون و مستند خواهند شد. در چنین شرایطی بیشک دیگر شاهد اظهارنظرهای غیرکارشناسانه نخواهیم بود و دیگر نمایندگان مجلس، احزاب سیاسی و چهرههای سیاسی و اقتصادی نخواهند توانست مناطق آزاد را دستاویز دعواهای سیاسی، منطقهای و محلی خود کنند و آن را برای مطالبات خود، آماج حملات متعدد قرار دهند.
همچنین در عصر دیجیتال میطلبد روابط عمومیهای مذکور با بهکارگیری درست از امکانات و فضای مجازی بکوشد در تسریع و تاثیر گسترده اخبار و اطلاعات اقدام کنند؛ با توجه به دسترسی آسان مخاطب به این فضا روابط عمومیهای مناطق آزاد خواهند توانست با ساخت تیزرهای مختلف، پادکست، اینفوگرافی ِتحقیق و پژوهشها و اقدامات انجام شده از طریق رسانههای دیجیتال در کنار رسانههای مکتوب و تصویری سود جویند. بیشک تاکید بیشتر در حوزه مجازی، راهاندازی و بهکارگیری از گروهها، چهرهها و رسانههایی که در این فضا حضور پررنگتری دارند، تاثیر بسیاری در همراهی جریانات مختلف مخاطبان و جامعه هدف خواهند داشت.
به این ترتیب، روابط عمومیهای مناطق آزاد در دوره سیزدهم باید دو بال مهم پژوهش و ارتباط سازنده و اثرگذار را جهت حیات و بقای مناطق آزاد به خدمت گیرند؛ تا بتوانند به اهداف سازمانی خود عمل و ارتباطی منطقی و درست با مخاطب خود برقرار کرده و پیام و تولید محتوای قابل اعتماد و اعتنایی را به جامعه هدفش منتقل کنند.
علی کریمی پاشاکی، روزنامهنگار و فعال رسانهای استان گیلان:
فهم مشترک از کارکرد و فلسفه وجودی مناطق آزاد کشور ضرورتی انکارناپذیر
مناطق آزاد کشور در توسعه روابط بینالمللی و منطقهای و فرامنطقهای نقش تاثیرگذاری دارند. همچنین مناطق آزاد در مرامنامه و اساسنامه تشکیل خود برای تسهیل در صادرات و واردات کالا با کاهش عملیات غیرضروری اداری، گمرکی، مالیاتی و… تاسیس شدهاند و اساسا ماهیت همگرایانه و به اصطلاح متخصصان ماهیت همکاریگرایانه دارند.
تلاش برای ایجاد فهم و درک مشترک همه ازجمله مدیران بخش دولتی و خصوصی، کنشگران اقتصادی و تجاری خرد و کلان و حتی مردم از کارکرد، ماموریت و فلسفه وجودی مناطق آزاد باید به استراتژی مهم و اساسی تبدیل گردد.
این استراتژی میبایست در همه ابعاد ازجمله تبلیغات به صورت مختلف، اخبار، تحلیلها، گزارشها و بروندادهای مختلف و متنوع در ارتباط با ظرفیتها و پتانسیلهای مناطق آزاد کشور مورد توجه جدی دستاندرکاران امور قرار گیرد تا از نگاههای سلیقهای و جزیرهای در ارتباط با کارکرد و فلسفه وجودی مناطق آزاد، در امان بماند.
صاحبنظران باورمندند، که مناطق آزاد در همه جای دنیا موتور محرک همکاریهای بینالمللی هستند و این قاعده در مورد مناطق آزاد ایران نیز مصداق دارد. ماموریت اصلی مناطق آزاد کشور در چارچوب قانون و سیاستها و همکاریهای اقتصادی و تجاری بینالمللی و فراملی میباشد. باید متذکر شوم که در این ارتباط متغیرهای داخلی و خارجی در روابط اقتصادی و تجاری بینالمللی نقشآفرین هستند و میتوان ادعا کرد اگر دامنه فعالیت مناطق آزاد در ایران نسبت به سایر مناطق آزاد در کشورهای همسایه و دور و نزدیک فاصله معنا دار دارد، یکی از دلایل مهم آن عدم وجود برخی قوانین لازمه و همچنین عدم فهم مشترک از کارکرد مناطق آزاد در ایران در بین مسئولان دولتی، کنشگران اقتصادی بخش خصوصی و حتی در میان افکار عمومی میباشد و این دلایل دیگر از این باعث شدهاند تا مناطق آزاد در ایران در قیاس با برخی مناطق آزاد کشورهای همسایه راه زیادی را تا رسیدن به قلههای موفقیت در پیش داشته باشند.
با توجه به تمام این موانع و مشکلات و چالشها، هماکنون بخش قابل توجهی از صادرات و واردات کالاهای مختلف ایران از طریق مناطق آزاد آزاد موجود در اقصی نقاط کشور صورت میگیرد، در واقع مناطق آزاد کشور به عنوان دروازههای مهم تجارت بینالمللی و همکاریهای منطقهای و فرامنطقه ای ایران محسوب میشوند.
هماکنون مناطق آزاد چابهار، قشم، اروند، ارس، انزلی، ماکو و… بسترهای مناسبی را برای تجارت دریایی، زمینی و ریلی در اقصی نقاط کشور ایجاد کرده و کانونهای همکاری و همگرایی با مناطق آزاد سایر کشورهای دنیا و منطقه تبدیل شده است که با تجدیدنظر در برخی فرآیندهای مختلف عملکردی مناطق آزاد کشور، این مناطق میتوانند خیلی بیش از گذشته بازارهای بسیار خوبی برای صنایع مختلف و ازجمله صنایع مختلف و ازجمله صنایع نوپا و رو به رشد ایران باشند و با توجه به مزیتهای متنوع و مختلف اقتصادی و تجاری، میتوانند کمک حال اساسی برای فرآیند توسعه و اقتصاد ملی و پویا باشند.
ولی به نظر میرسد با کمال تاسف به دلیل وجود برخی نگاههای غیرکارشناسانه در ارتباط با بحث برندسازی، تبلیغات، فرهنگسازی و اصلاح روشهای غیرمدرن و… برای ایجاد دامنه وسیع فهم مشترک از کارکرد و تاثیرگذاری اساسی مناطق آزاد، این مناطق هماکنون با چالشهای جدی در برخی برنامهریزیها و تاثیرگذاری کیفی در عملکرد مواجه گردیده است که ضرورت دارد تا دلسوزان و کارشناسان، تصمیمسازان و تصمیمگیران برای رفع این مشکلات و حل چالش عدم وجود فهم مشترک از کارکرد کیفی مناطق آزاد، اقدامات لازم را انجام دهند.
صاحبنظران معتقدند، باید نگاههای حرفهایتر و کارسازتری به برخی شیوهها و روشها برای رسیدن به فهم مشترک کیفیتر در کارکرد مناطق آزاد در چارچوبهای عملکردی این مناطق بهکار گرفته شود تا اثرگذاری آنها بر اقتصاد ملی و بینالمللی بیش از پیش شود.
مسعود گادار، فعال رسانهای شهر آبادان:
روابط عمومی و نگاهی دگرسان به جهان هستی
با توجه به پیچیدگی جوامع امروزی، سازمانها بر آنند به منظور تحقق اهداف، شناخت کاملی از جامعه مخاطبان خود داشته باشند و تصمیماتی مبتنی بر واقعیات اتخاذ کنند.
یکی از عواملی که در سرنوشت هر موسسه، گروه و فرد اهمیت و ارزش اساسی دارد و آنها را در نیل به هدفها یاری میدهد؛ کیفیت رابطه آنها با افراد و موسساتی است که با آنها سر و کار دارند و همچنین با افکار عمومی جامعهای است که در آن به فعالیت مشعولند. هر اندازه این ارتباط به طور مفیدی مستقر و به شکل موثری گسترش یافته باشد، به همان اندازه آن فرد، گروه و موسسه در دستیابی به اهداف خود موفقتر میباشد. اکنون به عنوان یک اصل اساسی در مدیریت پذیرفته شده که افراد و موسسات برای رسیدن هر چه بهتر و راحتتر به مقاصد خود، نیازمند به حسن رابطه و درک متقابل و توسعه تفاهم با یکدیگر و عموم مردم میباشند.
مدیران موسسات به دلایل فوق، در تشکیلات خود اقدام به تاسیس دفتر، واحد یا بخشی تحت عنوان روابط عمومی نمودهاند تا از طریق آن ارتباط مفید و موثر را با افراد داخل و خارج سازمان برقرار نمایند و با آگاه کردن، تشویق و ترغیب آنان، به اهداف مدیران، سریعتر، راحتتر و با هزینه کمتر جامه عمل بپوشانند. دستاندرکاران چنین دفاتری همه روزه در تلاشند تا با استفاده از تکنیکها و تخصصهای حرفه روابط عمومی، به گسترش تفاهم و ارتباط موثر بپردازند.
هدف از تهیه این گزارش، آشنایی با وظایف، نقش و جایگاه روابط عمومی مطلوب است و در آن ابتدا شرح وظایف عمومی و سپس جایگاه سازمانی آن و تفاوت بین روابط عمومی و تبلیغات مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه به روابط عمومی مطلوب و ویژگیهای کارشناسی روابط عمومی و همچنین روابط عمومی داخلی پرداخته شده است. در پایان نقاط قوت و ضعف روابط عمومیها که حاصل بررسی چهل روابط عمومیدر ایران میباشد، ارائه گردیده است.
امروزه سازمانها به این نتیجه رسیدهاند کارآیی فعالیتها زمانی خواهد بود که از تمام ظرفیتهای سازمانی و امکانات و شرایط لازم بهرهمند میشوند و در عرصه جامعه حضوری فعال و موثر داشته باشند.
در این میان روابط عمومیها نقش بسیار تعیین کننده دارند و میتوانند با انجام فرآیند اطلاعیابی، پردازش اطلاعات و اطلاعرسانی، سازمانها را در جهت تحقق اهداف و پیادهسازی استراتژیهای کلان آن یاری نمایند.
روابط عمومی به عنوان یک علم دارای اصول منطقی، نظریه، الگو و فلسفه بوده و با ایفای نقش خود به شکل کارآمد میتواند در تصمیمسازی برای مدیران، جهت ایجاد تصویر مناسب و صحیح از سازمان در جامعه اثربخشی را افزایش دهد.
به طور قطع میتوان گفت موفقیت روابط عمومیها در سازمانها در گرو توجه مدیران به اهمیت نقش و رسالت روابط عمومیها است. نمیتوان تصور کرد سازمانی در عصر حاضر به خوبی بتواند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند، اما از مکانیزم، ابزارها و دانش روابط عمومی بیبهره باشد.
روابط عمومی در قالب فعالیتهایی همچون انتشارات، تبلیغات، اطلاعرسانی، افکارسنجی، ارتباط با شرکای اجتماعی در دو سطح درون سازمانی و برونسازمانی، در صدد است تا بتواند مدیران سازمان را جهت برقراری ارتباطی تعاملی و دوسویه با سایر ارکان سازمانی همچون کارکنان، مخاطبان و جامعه یاری رساند.
با شروع هزاره سوم، سازمانها و جامعه ایران در آستانه ورود به جامعه اطلاعاتی هستند؛ جامعهای که در آن بر اثر تغییرات و نوآوریهای فناوری، ارتباطات، اطلاعرسانی و ارائه خدمات سرعت بالایی پیدا کرده است. این نوآوریها باعث ایجاد چالشها و فرصتهایی برای سازمانها و بهویژه روابط عمومیها درخصوص چگونگی ارتباط با محیط و ایفای نقشهای موثر در درون و برونسازمان و ضرورت هماهنگ ساختن سازمان با تغییرات محیطی شده است و ارائه اطلاعات به مخاطبان و مشتریان خود، مسئولیت سنگینی در (شفافسازی)، به رسمیت شناختن حق دسترسی مخاطبان به اطلاعات، احساس مسئولیت و پاسخگویی در برابر مخاطبان، ایجاد ارتباط دوسویه و متعامل با مخاطبان و مشورت بهکارگیری فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات برعهده دارند.
روابط عمومی در جامعه اطلاعاتی باید در سازمان حضوری قدرتمند و موثر داشته باشد تا بتواند مدیریت سازمان را در تصمیمگیریها و راهکارهای سازمان در قبال محیط و مخاطبان یاری رساند و مدیریت سازمان را از اهمیت ارتباط دوسویه با محیط، ارزیابی سازمان از نظر مخاطبان، ضروت مخاطبمحوری در سازمان، تطبیق برنامهها و سیاستهای سازمان با گرایشها و خواستهها و نیازهای مخاطبان آگاه کند.
پرداختن به موضوع کارآیی روابط عمومی در گذر به جامعه اطلاعاتی و بررسی موانع موجود و فراروی آن به چند دلیل اهمیت دارد:
اولا: به رغم کارشناسان روابط عمومی در ایران پدیدهای غربی و وارداتی از غرب بوده و با وجود گذشت از یک قرن از عمر آن در سازمانهای دولتی، هنوز کارکردهایش با فلسفه واقعی آن در سازمان فاصله دارد و نتوانسته به جایگاه مناسب خود در سازمان دست یابد و نقشهای موثر خود را در عرصه درون و برونسازمان ایفا کند.
این در حالی است که در روابط عمومی در سازمانهای دولتی باید به عنوان بخشی از بدنه دولت به عنوان پل ارتباطی بین دولت و مردم عمل کند و با برقراری ارتباطات دوسویه و متعامل با محیط و مخاطبان و رسانهها مشارکت و اعتماد مردم را به سازمان و برنامههای آن جلب کند و متقابلا دیدگاههای مخاطبان را به سازمان منتقل کنند و ضمن برخوردار بودن از جایگاه مناسب در سازمان به ایفای نقشهای موثر در عرصههای سیاستگذاری و تصمیمگیری نیز دارد.
دوما: روابط عمومی یکی از نهادهای تخصصی در جامعه اطلاعاتی محسوب می شود که با گردآوری درست و سیستماتیک اطلاعات و پردازش، تولید و ارائه اطلاعات به عنوان یکی از ضرورتهای جامعه اطلاعاتی، نقش موثر و غیرقابل انکاری در این عرصه بازی میکند. مهمترین مشخصه جامعه اطلاعاتی، حضور اطلاعات و اطلاعرسانی در جامعه با کمک فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات است.
در چنین جامعهای، تولید و ارائه مناسب اطلاعات به مخاطبان، استفاده از رسانههای نوین ارتباطی و دوسویه روابط عمومی را در راه کمک به رشد، توسعه، پویایی و هماهنگی سازمان با تغییرات محیطی و رسیدن به اهداف سازمان یاری میکند و باعث مشارکت گسترده مخاطبان در برنامهها و فعالیتهای سازمان میشود. به عبارتی اطلاعات و اطلاعرسانی و اطلاعیابی به منبع سرمایه اجتماعی سازمان، ایجاد کننده و تداوم دهنده اعتماد دوسویه بین سازمان و مخاطبان تبدیل شده است.
لذا با تحقیق و پژوهش میتوان به موانع و چالشهای موجود روابط عمومی در راه ایفای نقش فعال آن در عرصه ارتباطات سازمان جامعه و مخاطبان دست یافت و راهکارهای عملی بهبود وضع موجود و رفع مشکلات فراروی را ارائه داد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰