به گزارش اخبار آزاد مناطق، این عرف نانوشته همان است که تحریمها را کماثر میکند. ظرفیت و توانمندیهای چابهار شاید همان نسخه و عرف نانوشته کماثرکردن تحریمها باشد و مصداقش نیز همان توافقنامه چابهار با هند و افغانستان.
عبدالرحیم کردی رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار، در گفتوگویی مبسوط و تفصیلی به واکاوی این پرسش مهم پرداخته که ظرفیتهای چابهار چگونه تحریمها را کماثر میکند؛
چابهار به عنوان پشتیبان و مرکز توسعهای برای شرق کشور در سند توسعه محور شرق تعریف شده و برای اینکه بهعنوان موتور محرک بتواند ایفای نقش کند، پیشبینی شده در سال۶۲-۶۳ در چابهار منطقه آزاد تجاری-صنعتی شکل بگیرد. منطقه آزاد چابهار، اولین منطقه آزادی است که برآمده از یک سند توسعه منطقهای است. در سند توسعه محور شرق، اصلیترین مأموریت شرق کشور، حملونقل و ترانزیت و تجارت و بازرگانی است.
آنچه امروز چابهار را به لحاظ اقتصادی دارای توجیه اقتصادی بیشتری کرده، تغییر آرایش اقتصادی منطقه است؛ به دلیل اینکه اکنون قیمت تمامشده کالا بر مبنای تکنولوژی، نیروی کار یا مواد اولیه، تنها مزیتهای رقابتی محسوب نمیشود، بلکه فعالان اقتصادی بر مبنای هزینه حملونقل و زمان رسیدن به بازار رقابت میکنند.
بنابراین جغرافیا، اهمیت استراتژیک و مهمی پیدا کرده است. بر همین اساس هم کشور چین هدفگذاری کرده در سال۲۰۵۰ بتواند قدرت اول اقتصادی دنیا باشد و برای دستیابی به این خواسته خود، برنامه ابتکار «یک کمربند؛ یک جاده» را مطرح کرده است. بسیار روشن است که این کشور قصد ندارد با تکنولوژی، تولید، نفت و پتروشیمی قدرت اول منطقه باشد. با وجود اینکه به همه این موارد احتیاج دارد، اما میگوید با جاده و کمربند به این مهم دست پیدا میکنم.
در این فضا که حملونقل و زمان اینقدر اهمیت دارد، صاحبان کالا برای توزیع یا تولید میخواهند در نقطهای مستقر شوند که در بهینهترین زمان ممکن بتوانند خودشان را به مشتری برسانند. از زمانی ظرفیتهای چابهار مرکز توجه قرار گرفته که این تصویر و قاعده مبنای تصمیمگیری برای حضور در یک مکان برای تولید یا توزیع کالا شد.
براساس طرحهای جامع و اسناد بالادستی، تولید ۲۰میلیون تن مواد پتروشیمی و ۱۰میلیون تن فولاد در چابهار پیشبینی شده و همینطور بندری که در فازهای مختلف تا ۸۰میلیون تن بار را جابهجا کند؛ تحقق این اعداد، چابهار را به پایتخت دریایی ایران تبدیل خواهند کرد.
همه کشورهای دنیا که به آب دسترسی دارند، در کنار آب، پایتخت و ظرفیت اقتصادی فراهم کردهاند و این شرایط چابهار را به سمتی میبرد که به پایتخت دریایی ایران تبدیل شود.
چابهار همه بنادر منطقهای را تحت تاثیر قرار خواهد داد. گاهی در شرایط یکسان شما میتوانید با بازی سیاسی، تحریم منطقهای را تقویت یا تضعیف کنید؛ اما گاهی توجیه اقتصادی آنقدر بزرگ است که قابل جبران نیست.
اکنون اهمیت وزن هزینههای حملونقل در قیمت تمامشده روشن شده است. به خاطر همین هم صاحب کالا به تحریم کاری ندارد و برایش مهم نیست در کدام بندر ایرانی یا غیرایرانی کار کند؛ برای او تنها قیمت تمامشده و سودش مهم است و اکنون چابهار این امکان را برای صاحب کالا فراهم میکند.
بنابراین صاحب کالا راه خود را حتی با دورزدن یا ریسک تحریم، پیدا میکند. این تصویری است که در مسیرش حرکت میکنیم. اگر هنوز محقق نشده، به این خاطر است که هنوز کشوقوسهایی وجود دارد؛ اما فکتهایی خیلی قوی داریم که دنیا به آن رسیده است.
کشوقوسهایی در رقابت وجود دارد. زمان برای صاحبان کالا خیلی مهم است؛ اما هنوز نتوانستهایم هماهنگی بین دستگاههای متولی را ایجاد کنیم. هنوز وقتکشی و عدم هماهنگی بین دستگاههای اجرایی در کشور وجود دارد که باید این اتفاق بهزودی حل شود.
ازبکستان، قزاقستان و قزاقستان به دنبال این هستند که در چابهار پایگاهی داشته باشند و بتوانند پیوندهایشان را بیشتر کنند. بنابراین چابهار در چند سال آینده به مرکز بسیار بزرگ توزیعی و تولیدی در صنایع خاص تبدیل خواهد شد و بسیاری از پیوندهای شمال به جنوب و شرق به غرب را از این کانال مدیریت خواهیم کرد.
معتقدم جذابیت و توجیه اقتصادی چابهار آنقدر زیاد است که حتی کشورهای در حال رقابت به دلیل حضور دیگری، پا پس نمیکشند. اگر ما به ماموریت خودمان به عنوان بازیگر اصلی این صحنه درست عمل کنیم، میتوانیم منافع همه کشورها را در بخشهای مختلف درگیر کنیم.
معتقدم به عنوان بازیگر اصلی این صحنه باید دنبال این باشیم که بر اساس ظرفیتها و مزیتهای هر کشوری، منافع پایدار دائمی برای خودمان با آن کشورها تعریف کنیم و به اقتضای تخصصها و مزیتهای رقابتی که آن کشورها دارند، برایشان فایل باز کنیم.
در چابهار مذاکره کرده و تفاهم داریم که با ژاپن در حوزه شیلات حتما کار کنیم. با ایتالیا در حوزه معدن و سنگهای معدنی حتما کار خواهیم کرد. با چین در حوزه فرودگاه قرارداد(EPCF) (طراحی، ساخت و تامین مالی) در شهر چابهار به ارزش ۴۵۰میلیون یورو داریم. فاز یک را خودمان شروع کردهایم؛ اما قرارداد را دنبال میکنیم.
قرارداد سال۹۸ با علم به شرایط بعد از برجام امضا شده است. چابهار این ظرفیت را دارد که همه کشورها را علاقهمند به حضور کند. سیاست ما این نیست که صرفا با یک کشور کار کنیم و تخممرغهایمان را در یک سبد بگذاریم.
با هندیها سابقه دیرینه همکاری داریم و تا زمانیکه کار کنند، حتما از حضور آنها استفاده میکنیم. پیوندهای اقتصادی و فرهنگی با هند داریم ولی به این معنا نیست که با چین کار نخواهیم کرد.
بله رقابتها بین خودشان است؛ اما در بستر ما، خودمان تعیینکننده شرایط هستیم و با همه کشورهایی که مزیت رقابتی دارند و قواعد بازی برد-برد ما را تعریف میکنند، کار خواهیم کرد. اکنون هم باب گفتوگو برای همهشان باز است.
از ۴۵کشور، شرکت ثبتشده در منطقه داریم. درحالحاضر پاکستانیها در حوزه فراوری مواد غذایی و تولید مواد پتروشیمی فعال هستند، افغانها در حوزه مواد غذایی، تجارت، حملونقل و ترانزیت فعال هستند و اخیرا یکی، دو سرمایهگذار در حوزه فراوری مواد معدنی در حال کار هستند. چینیها هم فعال هستند.
به دلیل اینکه زیرساختهایمان از روند قابلقبولی برای تحقق کامل برخوردار شدهاند، بسیاری از سرمایهگذاران در حال اعتماد و شروع فعالیتهایشان هستند.
رسیدن گاز به چابهار نقطه عطفی برای شروع فعالیتهای صنعتی است. برای هر فعالیت صنعتی در چابهار سوخت و انرژی مهم است و در سال۱۴۰۰، گاز و راهآهن را در چابهار خواهیم داشت و تلاشمان این است که فاز یک فرودگاه هم در ۱۴۰۰ به بهرهبرداری برسد.
مجموعه این عوامل بستر خوبی را برای حضور همه سرمایهگذاران داخلی و خارجی فراهم خواهد کرد و سهولت لازم را برایشان ایجاد میکند که حضور داشته باشند. مجموعه این اقدامات خدماتی است که در این دولت ارائه شده و در حال به ثمر نشستن است.
دو بخش. بخش دوم ممکن است فازبندی شود. بخش اول را با منابع داخلی سازمان شروع کردهایم و براساس طرح جامع، فرودگاه سه باند خواهد داشت و ظرفیت امکان توسعه تا ۱۵میلیون نفر مسافر پیشبینی شده است. اما در فاز یک که میخواهیم سریعتر بحث تردد حل شود، برای یک میلیون مسافر در سال یک باند در نظر گرفتهایم و بخشی از فعالیتها را شروع کردهایم.
خوشبختانه از اوایل تیر امسال که قرارداد ابلاغ شده، پیشرفت خیلی خوبی را شاهد هستیم و تعداد زیادی پیمانکار داخلی مشغول شدهاند.
شرکتی محلی به عنوان طرف قرارداد با چین در نظر گرفته شده و در تلاش هستیم که از تمام ظرفیتهای داخلی استفاده میکنیم که فاز یک به بهرهبرداری برسد.
برای این پروژه نیز مانند پروژه بندری، با خارجیها در حال مذاکره هستیم اما هیچ وقت کار متوقف نشده است و با همت و تلاش پیمانکاران داخلی و تدبیری که در وزارت راهوشهرسازی و سازمان بنادر و دریانوردی وجود داشت، این بندر بدون کمک خارجیها به بهرهبرداری رسید و اکنون فعال است.
فاز دوم یعنی بخشی که زاهدان را به سرخس وصل میکند، خیلی مهم است که باید تمام توان و انرژیمان را بگذاریم که این پروژه محقق شود.
تلاشی که برای اتصال راهآهن از چابهار به زاهدان انجام شده، زمانی معنا و جذابیت دارد که قطعه دومش یعنی از زاهدان به سرخس هم عملیاتی شود که در دستور کار دولت است اما هنوز اقدام اجرائی در آن حوزه شکل نگرفته است.
آستان قدس برای اجرای فاز دوم در حال بررسی است، سرمایهگذاران دیگری هم به این پروژه مهم علاقهمندی نشان دادهاند.
در باب توسعه وقتی دنبال ایجاد هاب اقتصادی با دو ماموریت تولید و تجارت هستید، ابزارها و اجزای بسیار زیادی را باید کنار هم بگذارید که درست عمل کند. ایجاد منطقه آزاد، شهرکهای صنعتی، تأمین آب و برق و… مکان تولید را فراهم میکند و در همین راستا نیز صنایع در حال استقرار هستند.
بخشی هم مربوط به تجارت و حملونقل است که بندر و راهآهن به لحاظ زیرساخت و ابزار شکل گرفتهاند اما در همه این اتفاقات یکسری پیوندها را نیاز داریم که بتوانیم از این ظرفیتها درست استفاده کنیم.
بندر شهید بهشتی فرض بر اینکه در این مقطع با ظرفیت ۲۰میلیون تن مشغول به فعالیت باشد، پسکرانهای نیاز دارد که حداقل بتواند بخشی از این کالاها را دپو کرده و بخشی را طی قالب فرایندهایی، بستهبندی و مجدد صادر کند. بنابراین نیازمند فضایی بزرگتر از چیزی است که اکنون در اختیار دارد.
برای این کار هم طبیعتا در طرح جامع بندر، پیشبینی شده که فضایی در خارج از شهر چابهار ایجاد شود. اشکالی که در چابهار به دلیل کمدقتی به وجود آمده، این است که بندر چابهار دقیقا متصل به شهر چابهار است و شهر، بندر را احاطه کرده و امکان توسعه پسکرانهای ندارد، بنابراین بندر باید بتواند خود را به پشت شهر برساند و امکانات پسکرانهای را توسعه دهد.
خوشبختانه تعارض تاریخی که در چابهار بین منطقه آزاد و شهر چابهار وجود داشت و موجب شده بود که همه اجزا جداگانه از هم باشند که برایند این ناهماهنگیها و تعارضها بود، در اتفاق ارزشمندی که در سال گذشته رخ داد و نقطه عطف تاریخی در پیشبرد مباحث توسعه در این منطقه خواهد بود، برطرف شد.
اول اینکه طرح جامع را برای کل محدوده آغاز کرده است. خدمات اجتماعی، آموزش، بهداشت و موضوع توانمندسازی را برای کل این محدوده در دستور کار دادیم. خدمات عمومی شهری را سعی کردیم بین منطقه و شهر به سمت یکپارچگی ببریم؛ یعنی تناقضی که بین منطقه آزاد و شهر در اذهان عمومی وجود داشت، با یکسانسازی کیفیت زندگی و خدمات عمومی در تمامی بخشها در حال برطرفشدن است.
در این زمینه اقدامات مشارکتی را با بخش خصوصی آغاز کردهایم که به سبب ورود شهر به محدوده منطقه آزاد، برای آن جذابیت ایجاد شده است. یکی از سیاستهایی که تأکید دارم و دنبال خواهیم کرد، این است که بخشی از ساختوسازهای مراکز خرید و تفریحی را از محدوده فعلی خارج کرده و به سمت شهر ببریم که توزیع متناسب فرصتها در کل محدوده شکل بگیرد و شهر هم به لحاظ کیفیت زندگی و ساختوساز ارتقا پیدا کند.
در طرح جامع شهر چابهار بهعنوان یک شهر لجستیک پیشفرض، الزامات زیادی در حوزه مجموعههای انبار، خدمات پشتیبان برای حملونقل و ترانزیت، محل استقرار و ورود و خروج کامیونها، راهآهن و فرودگاه و… در نظر گرفته شده که در قاعده منسجمی با هم کار خواهند کرد. بعد از طرح توسعه، اولین اقدام در پایان سال، مشاور طرح جامع انتخاب شد و اکنون هم گزارشها را مرحله به مرحله ارائه میدهد.
در تلاشیم که از نقاط قوت و ضعفشان استفاده کنیم که تجربه متفاوتی را از توسعه منطقهای در چابهار به نام و اعتبار جمهوری اسلامی ایران به نمایش بگذاریم.
گردشگری، یک فرآیند و زنجیره است که نمیشود با ایجادکردن محل اقامت، با صرفا داشتن جذابیت طبیعی و هر جزء بهتنهایی انتظار توسعه را داشته باشیم که محل درآمد هم باشد.
صنعت گردشگری در دنیا خیلی از صنایع را پشت سر میگذارد. خیلی از کشورها از این محل درآمد ارزی برای خودشان حاصل کردهاند؛ اما در ایران گردشگری مباحث خاصی دارد که حتما متولیان امر در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری دنبال میکنند.
از طرف دیگر به لطف فضای مجازی و شرایطی که در سالهای گذشته تغییر کرده، تصاویر و تجربیات گردشگران برای مردم منتشر شده و تعداد گردشگران را افزایش داده است؛ مثلا در سال۹۳ روزانه گاهی یک پرواز به چابهار داشتیم یا گاهی نداشتیم، اما در دو سال گذشته پروازها به روزی چهار یا ششتا رسیده و هیچ روز بدون پروازی نداریم. این امر نشان میدهد که ترافیک رفتوآمد به چابهار زیاد شده است، اما همه این رفتوآمدها، از آن گردشگرانی که منجر به افزایش درآمد برای مردم منطقه شوند، نیستند، چون هنوز این حلقه را کامل نداریم.
در کنار اینکه باید هتل را توسعه دهیم، هزینه رفتوآمد باید کاهش پیدا کند و پرکردن اوقات فراغت گردشگر را هم باید پیشبینی کنیم. خوشبختانه در این سالها توانستهایم طرح تفصیلی کاملی را در حاشیه خلیج چابهار تهیه کنیم و از امسال اجرا را شروع کردهایم.
همزمان با شروع ساخت فرودگاه، ساخت مجموعههای اقامتی خیلی متنوعی را از هتلهای آپارتمانی تا پنجستاره شروع کردهایم و اکنون ۹هتل در حال ساخت است که اولی پایان امسال به بهرهبرداری خواهد رسید و امکانات اقامتی در دو، سه سال آینده شکل خوبی میگیرد.
همچنین بر تفریحات دریایی متمرکز شدهایم. مسیرهای ارتباطی به نقاط جذاب گردشگری طبیعی مخصوصا به جاده ساحلی که به سمت گوادر و شرق میرود، در حال دوباندهشدن است. از طرف دیگر به سمت کنارک هم در جاده ساحلی اتفاقات خوبی میافتد.
با مجموعه این اقدامات در آینده خیلی نزدیک، خصوصا بعد از راهاندازی فرودگاه، سهولت سفر و ایجاد هتلها بهعنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در مقیاس داخلی و بینالمللی، شاهد رشد گردشگری در چابهار خواهیم بود.
در ماده یک قانون چگونگی اداره مناطق آزاد، اهداف مناطق آزاد، عمران، آبادانی و کمک به مناطق همجوار بهعنوان مأموریتها و اهداف اصلی مناطق آزاد در نظر گرفته شده است. منتها به نظرم غفلتهای جدیای در این زمینه صورت گرفته است. به عنوان نمونه تأکید شده باید منابع را صرف توسعه زیرساختها در محدوده منطقه کنید؛ بنابراین ظرفیت قانونی را باید اصلاح میکردیم.
مطالعه مهمی را با کمک دانشگاه تهران انجام دادهایم. به عنوان کسی که از گذشته به نوعی در منطقه تردد داشتم و نگاه جامع محلی را نسبت به منطقه میدانستم، دریافته بودم که با وجود یک سازمان اقتصادی در منطقه، همیشه اعتراض و نارضایتی در بین مردم منطقه وجود داشت.
از مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران خواستیم بررسی کند که این تعارضها ناشی از چه چیزی است. متوجه شدیم این تعارضات ناشی از تبعیض و تفاوتی است که بین منطقه آزاد و سرزمین اصلی، در سالهای گذشته شکل گرفته و متأسفانه در سازمان به این موضوع خیلی کمتوجه و بیتوجه بودیم. متأسفانه این شکاف زیاد شده و باید در موردش فکر کرد و این تعارض و ناهنجاری را که در آینده بحرانساز خواهد شد، مرتفع کنیم.
در حوزه آموزش مجموعه اقدامات در سالهای گذشته با کل گذشته منطقه قابل قیاس نیست، یعنی بیش از صد کلاس درس را در یکی، دو سال گذشته ساخته و تحویل دادهایم. تعدادی کلاس درس در حال ساخت هم داریم.
در بحث کیفیت آموزش، برای معلمان و دانشآموزان نخبه که در روستاها هستند، مرکز شبانهروزی دبیرستانی در منطقه ایجاد کردهایم. همچنین آموزشهای دانشگاهی رشتههایی که برای صنایع آتی نیاز هستند را ترویج دادهایم.
از دانشگاههای بزرگ مانند دانشگاه شریف و دانشگاه علم و صنعت خواستهایم تا در راستای توانمندسازی و آموزش نیروی انسانی با ما همراه باشند. در حوزه بهداشت هم با وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی جنوب استان در بخش درمان و بهداشت همکاری داریم.
در زمینه آیسییو، آنژیوگرافی و تجهیزات درمانی در بیمارستانها سعی کردیم کمک کنیم و در مورد آموزش مردم برای پیشگیری از بیماریها هم متمرکز شدهایم، چون درمان بسیار پرهزینه است و میتوان با بخش کوچکی از همان هزینه در حوزه بهداشت، مانع بیماریها شد. در کنار سیاستها و برنامههای وزارت بهداشت این کارها را دنبال میکنیم و همراهشان هستیم.
در حوزه توانمندسازی زنان و جوانان و مهیاکردنشان برای شغلهایی که نسبت به انجام آنها توانا هستند، وارد عمل شدهایم؛ به عنوان نمونه در حوزه زنان توانمندسازی در بخشی را در دستورکار قرار دادیم که به زنجیره کسبوکارشان در بازاریابی و فروش کمک میکند. در همین راستا، سوزندوزی را در نظر گرفتیم که قابل توجه و اثربخش بوده است. همچنین معتقدیم در بحث نشاط اجتماعی و ورزش، فرهنگ عمومی، ساخت مدارس و کتابخانههای روستایی باید بیشتر کار کنیم.
اگر توسعه سواحل مکران قرار باشد اتفاق بیفتد، نگاه مردم باید به روندهای توسعه تغییر کند و این تغییر نگاه صرفا از طریق این خدمات و توجهکردن به کیفیت زندگی و ابعاد مختلف زندگی مردم است.
اعتماد ایجاد شده، حاصل توسعه است و در زندگی مردم اثر مثبت خواهد داشت. اینها نکاتی است که در نگاه برنامهریزان بااهمیت است.
دیدگاهتان را بنویسید