تولید، دانشبنیان، اشتغالزایی؛ ماموریتهای قرن جدید مناطق آزاد
به گزارش اخبار مناطق آزاد، این مرحله که از آن به منزله انقلاب دانش نیز نام برده میشود، در نوآوریهای فناورانه برگرفته از نتایج واحدهای تحقیق و توسعه بنگاههای اقتصادی در نوآوری محصولات و فرآیندهای جدید در جذب بیشتر بازار بینالمللی و منطقهای مشخص میشود. از اینرو، اقتصاد دانشبنیان با کاربرد دانش، زمینههای تولید، توزیع و سرمایهگذاری را با نقشپذیری علم و فناوری تقویت میکند؛ رویکرد دانشپایه که در آن از دانش برای ایجاد ارزش افزوده محسوس یا غیرمحسوس استفاده میشود.
شرکتهای دانشبنیان در دستههای فناوری بخشهای مختلفی ازجمله کشاورزی، صنایع غذایی، دارو و فرآوردههای پیشرفته حوزه تشخیص و درمان، فناوری زیستی، مواد پیشرفته و محصولات مبتنی بر فناوریهای شیمیایی، ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته، وسایل، ملزومات و تجهیزات پزشکی، سختافزارهای برق و الکترونیک، لیزر و فوتونیک، فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرمافزارهای رایانهای، خدمات تجاریسازی و صنایع فرهنگی، خلاق و علوم انسانی، اجتماعی و غیره را شامل میشود.
طبق آخرین آمارهای موجود از سوی مرکز شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، درحال حاضر ۶هزار و ۶۰۸شرکت دانشبنیان در کشور فعال هستند. از این تعداد، ۴هزار و ۳۱۲شرکت دانشبنیان تولیدی و ۲هزار و ۲۹۶شرکت دانشبنیان نوپا هستند؛ هرچند تقویت و گسترش شرکتهای کشاورزی در میان آنها بسیار مهم است.
گفته شده گردش مالی شرکتهای دانشبنیان در سال گذشته بیش از ۶۰هزار میلیارد تومان بوده است. صادرات محصولات دانشبنیان در محصولات نانو که لبه فناوری هستند، بیش از ۱۰۰میلیون دلار انجام شده است. صادرات داروهای بیوتکنولوژی به روسیه نیز ۱۰۰میلیون دلار بوده است. ظرفیت این محصولات که از استانداردهای بینالمللی برخوردارند، برای ارزآوری بالا بوده و هزینه تولید آنها پایین است و بسیاری از کشورهای جهان متقاضی این محصولات هستند.
درحال حاضر بیش از ۲۸۰شرکت دانشبنیان در کشور توانستهاند محصولات دانشبنیان خود را به تولید انبوه برسانند و از حاصل فروش محصولاتشان، گردش مالی بالایی در سال گذشته داشته باشند.
محصولات مربوط به حوزههای کشاورزی، مواد شیمیایی، دارو، الکترونیک، مواد پیشرفته و تجهیزات پزشکی در فهرست محصولات اولویتدار دانشبنیان کشور قرار گرفتهاند. همچنین بر مبنای آییننامه ارزیابی شرکتها و موسسات دانشبنیان نوع۱ و ۲، دارا بودن نمونه آزمایشگاهی و دانش فنی از شروط اولیه تایید محصولات دانشبنیان است و چنانچه شرکتی دارای محصولات اولویتدار دانشبنیان و همچنین دارای نقض در شروط مذکور باشد، میتواند با دارا بودن سطح فناوری و کسب بخشی از دانش فنی، به عنوان شرکت دانش بنیان نوع۳ تایید شود. در صورتی که محصول آنها جزو محصولات اولویتدار بوده و مردود شده باشد، میتواند با مراجعه به صندوق نوآوری و شکوفایی، درخواست تسهیلات نماید.
ورود فناوری به صنایع بزرگ در قالب شرکتهای دانشبنیان
طی دودهه گذشته، شرکتهای بزرگی مانند گوگل، آمازون، فیسبوک و اپل که دارای بیشترین ترکیب داراییهای ثابت و مشهود بودند، به سمت فعالیت در حوزه دیجیتال و دانشبنیان حرکت کردهاند؛ فعالیتهایی که در اقتصاد توسعه از اقتصاد صنعتی به اقتصاد دانشبنیان در حرکت است؛ اقتصادی که سرمایه انسانی، نوآوری، تحقیق و توسعه و کارآفرینی از مولفهها و عوامل اصلی آن به شمار میرود.
در این میان، آنچه بستر اولیه شکلگیری اقتصاد دانشبنیان را بهوجود میآورد، ایدهها و طرحهای نوآورانه مبتنی بر دانش است. خلق ایدهها، چگونگی تامین منابع مالی برای تجاریسازی ایده یا طرح دانشبنیان از اهمیت سرشاری برخوردار است.
تامین سرمایه در گردش از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر و بازار سرمایه، ایجاد بازار شرکتهای کوچک و متوسط برای سودده بودن این شرکتها جهت ورود به بازار سرمایه، ارتباط اکوسیستم نوآوری به بازار سرمایه، ارتباط بازار سهام به شرکتهای نوآور، استفاده از بورس برای اخذ تسهیلات بانکها در تامین مالی و سرمایه در گردش شرکتهای دانشبنیان، جذب سرمایه از طریق بازار سرمایه برای تامین مالی بلندمدت بنگاهها و تامین مالی اولیه از طریق پذیرهنویسی در بازار اولیه و انجام افزایش سرمایه شرکتها از طریق بازار ثانویه، استفاده از صندوقهای جسورانه یا خطرپذیر بورسی که نوعی سرمایهگذاری مشترک هستند که پول سرمایهگذارانی را که قصد دارند سرمایه خود را در حوزههای کسب و کارهای نوپا، شرکتهای دانشبنیان و یا استارتاپها سرمایهگذاری کنند، جمعآوری میکنند و در پروژههای استارتاپی به مصرف میرسانند.
این صندوقها تحتنظر سازمان بورس میتوانند در شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها سرمایهگذاری کنند. اینها همه به جهش تولید دانشبنیان در بازار سرمایه کمک میکند. خرید برق صنایع دانشبنیان از بورس یا مجوز فعالیت صندوق نوآوری و شکوفایی و صندوقهای پژوهش و فناوری غیردولتی موضوع ماده۴۴ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور ازجمله موارد ضامن تامین مالی در بازار سرمایه هستند.
براساس این قانون، سازمان بورس مکلف است، ضمن تسهیل انتشار اوراق صکوک در طرحهای فناورانه، امکان تخصیص بخشی از منابع صندوقهای سرمایهگذاری دارای مجوز در سازمان بورس را در صندوقها و نهادهای مالی که در حوزه تامین مالی فناوری و نوآوری فعالیت میکنند، فراهم نماید. در این قانون برای شرکتهای ارزشگذاری نیز فرصت خوبی دیده شده است؛ در ابتدا دستگاههای اجرایی و مراجع قضایی مجاز هستند در مواردی که نیاز به کارشناسی در حوزه داراییهای نامشهود وجود دارد، از گزارشهای کارشناسی شرکتهای ارزشگذاری دارایی نامشهود استفاده کنند.
از اینرو، یکی از مهمترین اقدامات درباره شرکتهای دانشبنیان در سال۱۴۰۱، پذیرش شرکتهای جدید در بازار سرمایه کشور و استفاده از ظرفیتهای آن برای عرضه سهام و مالکیت آنها به سرمایهگذاران به صورت ویژه است، بهطوری که شرایطی فراهم شود تا امکان ورود فناوری به صنایع بزرگ در قالب شرکتهای دانشبنیان ایجاد فراهم شود.
از سوی دیگر برای کاهش ریسک سرمایهگذاران خرد، میتوان در مسیر ایجاد شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری مخاطرهپذیر گام برداشت؛ شرکتهایی که بتوان سهام آنها را در بازار عرضه کرد و با تشکیل شرکتهای زیرمجموعه، تبدیل به شرکت مادر هلدینگ شوند.
حضور در نمایشگاههای بینالمللی و دریافت استانداردهای بینالمللی، تجاریسازی و برندسازی و مالکیت فکری، فروش و بازاریابی برای محصولات، ازجمله راههای دیگر گسترش کسب و کارهای دانشبنیان و خلق ارزش افزوده، بهبود بهرهوری ملی، ارتقای کیفیت محصولات و خدمات عرضه شده به بازار به شمار میروند؛ بهویژه که در شرکتهای دانشبنیان، موضوع خلاقیت، نوآوری دانش، کارآفرینی و مهارت، نقش مهمی ایفا کرده و این بدان معنی است که باید گستره همافزایی اکوسیستم آموزش و کارآفرینی در جامعه به وجود آید تا پشتیبان و تسهیل کننده ایجاد و افزایش اشتغال، افزایش سطح دستمزد و درآمد و افزایش میزان سرمایهگذاری باشد. هرچه بنگاههای اقتصادی دانشبنیان از مهارتافزایی در ساختار منابع انسانی خود بیشتر استفاده کنند، بر ارزش آنها افزوده شده و چرخه تکامل یافتهتری از بالندگی ایجاد میشود.
مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، پایلوت ایجاد طرح بزرگ ملی دانشبنیان
ایجاد طرح بزرگ ملی در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی از سوی شرکتهای دانشبنیان به صورت پایلوت، در بخش محصولات اولویتدار دانشبنیان مانند محصولات کشاورزی و گلخانهای، مواد شیمیایی، دارو، الکترونیک، مواد پیشرفته و تجهیزات پزشکی و سایر زمینهها ازجمله انرژی، شیلات، آبزیان، محیط زیست، محیط زیست دریایی، حملونقل سبز، هوافضا و موتور برقی، خدمات فنی-مهندسی و فناوری اطلاعات میتوانند از اولویتهای طرحهای دانشبنیان در مناطق باشند.
اقتصاد دریامحور، گردشگری و تفریحات دریایی از دیگر زمینههای اقتصاد دانشبنیان هستند؛ ضمن آنکه تاسیس دفتر تحقیق و توسعه در دبیرخانه و سازمانهای مناطق آزاد و ویژه اقتصادی برای تکمیل شدن زنجیره ایدهپردازی و شکلدهی آن میتواند به رویکرد دانشبنیان کردن اقتصاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کمک کند.
همچنین برای رفع چالشهای موجود اقتصادی در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با استفاده از نیروی انسانی خلاق و متخصص و توجه به کاربرد دانش در حل مشکلات میتوان راهحلهای منسوخ را برطرف ساخته و نگذاشت مشکلات به مانند گذشته روی هم انباشته شوند؛ یعنی برای رهایی از مشکلات صرفا نباید به راهحلهای دهه۹۰ بسنده کرده و تجویزهای قدیمی بدون توجه به رویکردهای دانشمحور را مبنا قرار داد. از اینرو، تدبیری علمی، کاربردی و حرکتی دوباره با سویهای مردمی در اقتصاد را طلب میکند تا بتوان به شکل مناسبتری راهحلهای رفع مشکلات را دنبال کرد.
پیوند اقتصاد دانشبنیان با اقتصاد دیجیتال در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی
همانگونه که ماهیت اقتصاد دانشبنیان نشان میدهد، داشتن نگاه علمی، فناورانه و نوآورانه به تولید در همه عرصههای اقتصاد کشور ایجاب میکند تا نتایج آن، همانا افزایش بهرهوری، ارتقای کیفیت محصولات، رقابتپذیر شدن تولیدات در بازارهای جهانی، کاهش هزینههای تولید و کاهش قیمت تمامشده محصولات در داخل باشد. به علاوه، امروزه کیفی کردن اقتصاد دانشبنیان ملازم اقتصاد دیجیتال در یک روند تکاملی در ساختار اقتصادی است که از اهمیت خاصی برخوردار است؛ بهویژه که امروز نقش دانش و نرمافزارها در عرصه اقتصاد به مرحلهای از بلوغ رسیده که فناوری دیجیتالی و شبکههای ارتباطی با ساختار جدید، توانسته هزینههای تولید را از سرمایهبر به دانشبر تغییر دهد.
اقتصاد دیجیتال، فضای اقتصاد رقابتی را برای رفع موانع ورود به بازار بینالمللی با استفاده از قابلیتهای شبکه، قدرت مصرفکننده، مقایسه قیمتها و ارتقا کیفیت و دسترسی به اطلاعات افزایش داده است. از سوی دیگر اندازه شرکتها کوچک شده و طیف وسیعی از واحدهای اقتصادی از طریق شبکه جهانی به یکدیگر متصل شده و هزینه مبادله که یکی از عوامل مهم تنظیم کننده مبادلات و قیمتها در سطح جهانی است، به شدت کاهش پیدا کرده است، بهطوری که گسترش اقتصاد دیجیتالی موجب فشردگی زمان و مکان شده و در عین بزرگتر کردن بازارها در مقیاس جهان، شدت رقابت را بالا برده است.
این مسئلهای است که لزوم اهمیت پیوند اقتصاد دانشبنیان را با اقتصاد دیجیتال در کشور و مناطق آزاد و ویژه اقتصادی بیش از پیش نشان میدهد؛ همچنانکه طراحی مدلهای عملکرد کسب و کار سهم مهمی در موفقیت اقتصاد دانشبنیان داشته و چهارچوبی برای موفقیت تولید و خلق ثروت هستند. بهکارگیری این مدلها، شیوه و زمان استفاده از آنها را برای تولید ثروت و ارزشآفرینی در جهت ایجاد مزیتهای رقابتی و توجه به استراتژی اقیانوس آبی در سازوکارهای بنگاههای اقتصادی نشان میدهد.
بر این اساس، استفاده از نظریه منبعمحور برای دستیابی به تناسب راهبردی میان تولیدات اقتصاد دانشبنیان و راهبردهای مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در جهت نوآوری در محصول، نوآوری در فرآیند و اثربخشی مزیتهای اقتصادی حائز اهمیت بوده و میتواند بر قابلیتها و شایستگیهای درونی این مناطق استوار شود.
در این میان البته رویکردهای مختلف دیگری نیز وجود دارند که ازجمله میتوان به رویکرد فعالیتمحور، رویکرد اقتصادی، رویکرد شبکهای و رویکرد دانشمحور برای ارزشآفرینی سرمایهگذاریها و تسهیل شناسایی منابع رقابتپذیر در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با توجه به چندمنظوره بودن فعالیتهای آنها اشاره کرد که به صورت ترکیبی کاربرد نظری آنها میتوانند موثر باشند. بر این اساس، تمام توصیفهای موجود، مدلهای کسب و کار را مسیری برای پذیرش کسب و کار و توصیفی از اینکه چگونه بنگاهها میتوانند بهدنبال سود باشند و با سایر نهادها در یک شبکه ارزش چگونه در ارتباط باشند، بیان میکنند.
بنابراین، تاکید بر این واقعیت که دستیابی به پیشرفت عادلانه اقتصاد و حل مشکلات آن فقط میتواند از مسیر تقویت تولید دانشبنیان بگذرد، نشاندهنده آن است که بهکارگیری دانش برای ایجاد کالاها و خدمات نیاز به مهارتهای تخصصی و بهدست آوردن اطلاعات و ساختن ایدههای جدیدی دارد که به پیشبرد اقتصاد کمک میکند. در این عرصه بهطور خاص، سرمایه اصلی کارگران، دانش و اطلاعات است و بسیاری از مشاغل به کارگرانی نیاز دارند که دارای دانشی برای تولید باشند، یعنی بر سرمایه غیرفیزیکی، اقتصاد دیجیتال و تسهیل فناوری اطلاعات تجارت مبتنی باشد. تولید و خدمات بر پایه فعالیتهای دانش فشرده که منجر به تسریع در پیشرفت فنی و علمی و همچنین منسوخ شدن سریع راهحلهای گذشته میشوند. مولفه اصلی اقتصاد دانش همانا توجه به پیچیدگیهای اقتصادی از طریق آموزش، نوآوری و فناوری اطلاعات است، هرچند در آن اعتماد به نفس جایگاه بیشتری از سرمایه فیزیکی یا منابع طبیعی دارد.
گذر از اقتصاد سنتی و توسعه اقتصاد دانشبنیان در مناطق آزاد و ویژه
اصطلاح اقتصاد دانشبنیان اولین بار در سال۱۹۶۹ از سوی «پیتر دراکر» در کتاب عصر ناپیوستگی مطرح شد که منشا آن ایده مدیریت علمی است که «فردریک وینسلو تایلور» آن را توسعه داده است.
«دراکر» در این کتاب تفاوت میان کارگر دستی و کارگر دانشبنیان را توضیح داده است. کارگر دستی، با دستان خود کار میکند و کالاها یا خدمات را تولید میکند؛ در مقابل یک کارگر دانشبنیان با سر خود کار میکند، نه دستهای خود، و ایدهها، دانش و اطلاعات را تولید میکند. از اینرو، مسئله خلاقیت و نوآوری نقش تعیین کنندهای در اقتصاد دانشبنیان داشته و نرخ نوآوری عامل اصلی دانشبنیان کردن اقتصاد به شمار میرود. همچنانکه ارزش افزوده حاصله با گذشت زمان در عرصه رقابت و در طی زمان باید ارتقا پیدا کند.
اقتصاد دانشبنیان محدود به یک حوزه خاص نمیشود، بلکه به کمک دانش فناوری، عاملی برای تقویت و توسعه صنایع دیگر است. شاخصهای اقتصاد دانشمحور با تکیه بر توسعه فناوری شامل دسترسی به خطوط پرسرعت اینترنت، دارا بودن سرور مطمئن، داشتن وبسایت برای افراد، شمار مشترکین تلفن همراه در کشور، شمار مشترکین اینترنت در کشور و میزان سرمایهگذاری شهروندان در زمینه آی.تی.سی است.
الزامات فناوری برای یک سامانه نوآورانه معمولا باید بتوانند فرآیند یکپارچهای را منتشر کرده و با بهکارگیری آن، روش کار موردنظر را با راهحلهای علمی و فناوری و سازمانی همگرایی کند. بر این اساس میتوان توسعه پایدار را برای مشارکت در اقتصاد دانشبنیان از طریق توسعه سیاستهای موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهکارگیری آن موردنظر قرار داد. نمونههای فراوانی از اقتصاد دانشبنیان در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است که ازجمله میتوان به مهندسی هوافضا و خودرو در مونیخ آلمان، بیوتکنولوژی در حیدرآباد هند، الکترونیک و رسانههای دیجیتال در سئول کره جنوبی، صنایع پتروشیمی و انرژی در برزیل اشاره کرد. بسیاری از شهرها و مناطق دیگر سعی میکنند از یک الگوی توسعه دانشمحور پیروی کنند و پایه دانش خود را با سرمایهگذاری در موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی افزایش دهند تا بتوانند با جذب نیروی کار ماهر و بالاتر جایگاهی برای خود در رقابت جهانی پیدا کنند.
با این وجود، بهرغم ابزارهای دیجیتالی که دسترسی به دانش را دموکراتیک کرده است، تحقیقات نشان میدهد که فعالیتهای اقتصاد دانشبنیان در ایران و به ویژه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی بیشتر در هستههای اقتصادی سنتی متمرکز شدهاند، هرچند این حوزه دارای پتانسیلهای فراوان و گسترهای برای فعالیت دارند، همچنانکه به لحاظ ظرفیتها و کاربرد موجهای دوم و تا حدودی موج سوم قابلیت کار زیادی در کشور وجود دارد. توجه به زمینهسازی برای استفاده از تکنولوژیهای نوآور در فعالیتهای صنایع موجود در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی نیز از این بابت از اهمیت شایانی برخوردارند؛ بهطوری که باید تکنولوژی مورد استفاده در تولید محصولات آنها قابلیت رقابت با تولیدات مبتنی بر استفاده از موج سوم و چهارم تکنولوژی کشورهای پیشرفته بهویژه از نظر قیمت تمامشده و رقابت در بازار منطقهای و بینالمللی داشته باشند.
رشد اقتصاد دانشبنیان و دیجیتالی، بهویژه در دوران پاندومی ویروس کرونا در سالهای گذشته به خوبی نشان داده است که امروزه میتوان به شکل گستردهای فعالیتهای زنجیرهای شرکتهای کوچک و متوسط را با موجهای جدید تکنولوژی قابل رقابت همراه کرد. با توجه به اینکه شرکتهای دانشبنیان در مناطق آزاد، شرکتهای خرد و کوچک هستند و در عمل حلقه مفقودهای بین فعالیت آنها و همپیوندیشان با صنایع متوسط و صنایع بزرگ وجود دارد، باید زمینههای فعالیت آنها را در جهت ترکیب فعالیتها و سوق آنها به سمت صنایع متوسط و بزرگ هدایت کرد. البته دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی باید تمهیدات لازم را برای ایجاد صنایع بزرگ در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور فراهم سازد؛ بهویژه که حضور شعبههایی از شرکتهای بزرگ در جهت زنجیره تامین و تقویت تولید شرکتهای خرد و کوچک برای بازاریابی محصولات آنها، ارتباط با ائتلافهای جهانی و اخذ نوآوریها در آینده مزیت رقابتی سازمانهای مناطق قابل توجه است. این مسئله از نقاط ضعفهای عملکردی سازمانهای مناطق آزاد بهشمار میرود که با تغییر رویکرد به سمت تولید دانشبنیان دچار تغییرات زیادی خواهد شد.
تقویت و تکمیل روند اقتصاد دانشبنیان در مناطق آزاد و ویژه
رسیدن به مناطق آزاد نسل هفتم و توجه به کاربرد هوش مصنوعی و زنجیره بلوکی (بلاکچین) ازجمله موضوع ارز دیجیتال و ایجاد پلتفرم طراحی دیجیتال و راهاندازی رمزارز ملی در مناطق آزاد میتواند مبادلات بین مناطق را تسهیل کند. همچنین طراحی و تدوین زمینههای تولیدی و خدماتی (صنعتی، کشاورزی و خدماتی) به منزله طرحهای توجیهی اقتصادی، فنی و مالی از طریق همکاری با شرکتهای خدمات مشاور برای تقویت و تکمیل روند اقتصاد دانشبنیان در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که ملازمه رشد اقتصاد مردمی و ایجاد زمینه برای کارآفرینان و همه افراد نوآور در سازمانهای مناطق است، از موارد مهمی است که با توجه به اهمیت ارائه تسهیلات مالی و پشتیبانی فکری و ایدهپردازی برای حرکت شرکتهای خرد و کوچک، به شرکتهای متوسط و پیوند با صنایع بزرگ برای تولید انبوه کالاهای رقابتپذیر میتواند با تشکلهای صنعتی میان شرکتهای دانشبنیان مناطق و ایجاد بانکهای اطلاعاتی نوآور برای جمعآوری ایدهها از سایر کشورها و ارائه آنها به نوآوران و دستاندرکاران شرکتهای دانشبنیان برای آشنایی با آنها به رشد اقتصاد دانشبنیان در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کمک کند.
برگزاری کارگاههای آموزشی تولید دانشبنیان در مناطق آزاد و ویژه با حضور سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی کشور و برگزاری کارگروههای مشترک بین کارشناسان مرتبط با مناطق آزاد و بخش خصوصی داخلی و خارجی بسیار اهمیت دارد. در این خصوص، تعریف و اولویتبندی پروژههای تولیدی و خدماتی در مناطق آزاد و ویژه با توجه به فعالیتهای غالب آنها از طریق آسیبشناسی شرکتهای دانشبنیان این مناطق که تاکنون به ثبت رسیدهاند، با هدف افزایش بهرهوری و رشد کیفی آنها باید در اولویت قرار گیرد.
توجه به کارآفرینی دانشبنیان از طریق اجرایی کردن دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم برای حضور در بازارهای منطقهای و بینالمللی نیز میتواند زمینههای زیادی را برای تولید فراهم کرده و حتی به جذب سرمایهگذاریهای مشترک سرمایهگذاران کشورهای خارجی بیانجامد. شناسایی بازارهای هدف منطقهای و بینالمللی و بهویژه سازمانها و اتحادیههایی همچون CIS، اوراسیا، آیورا و شانگهای برای تولیدات صادراتی محصولات دانشبنیان به این کشورها و توسعه صادرات به آنها از طریق مناطق آزاد و ویژه اقتصادی میتواند لزوم توجه بیش از پیش به امتیازدهی و ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه در واحدهای مستقر در این مناطق برای تقویت پروژههای عملیاتی را تحکیم ببخشد؛ بهویژه که رویکرد اقتصاد دانشبنیان بر اهمیت دانش و مهارت در اقتصاد خدماتی و تولیدی تاکید دارد.
نوآوری، سرمایه انسانی و فناوریهای ارتباطاتی، اجزای اصلی اقتصاد دانشپایه
اکنون با توسعه فناوریها و ابزارهای هوشمند و فراگیر شدن آثار انقلاب دیجیتال، موجهای پیاپی ایجاد شدهاند که از آنها به انقلابهای صنعتی چهارم، پنجم و حتی ششم تعبیر میشود. نکته بسیار مهمی که در این موجها و انقلابهای پیشگام فراصنعتی نمایان است، سرعت بسیار بالای تغییرات و تحولات در تکنولوژیهای موجود در مقایسه با سرعت آنها در دورانهای گذشته تمدن بشر است.
سازمانهای بینالمللی ویژگیهای این تغییرات را شامل موارد زیر دانستهاند:
– نظامها و ساختارهای نهادی که در آنها از طریق سیاستهای اقتصادی، انگیزههای لازم برای تحرکبخشی و تخصیص کارآمد منابع، خلاقیت و نوآوری و خلق، انتشار و کاربست دانش موجود به صورت مفید فراهم شود.
– نظام آموزشی مناسب و نیروی کار تحصیلکرده و ماهر که قادر باشد دائما مهارتهای خود را برای خلق و استفاده از دانش، ارتقا و تطبیق بخشد.
– یک نظام و اکوسیستم نوآوری کارآمد و حامی بنگاهها، مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها، مشاوران و دیگر سازمانهایی که قادر باشند خود را با نتایج انقلاب دانشی رشد دهند، از ذخیره درحال رشد دانش جهانی استفاده کنند و با همانندسازی و تطبیق، از آن برای رفع نیازهای محلی بهره لازم را ببرند.
– زیرساختهای پیشرفته، مناسب و کافی اطلاعاتی و ارتباطاتی که بتواند زمینه توسعه ارتباطات، جریان سیال و آزاد و پردازش اطلاعات و دانش را به نحو کارآمدی فراهم کند.
بر این اساس، «نوآوری و کارآفرینی، سرمایه انسانی و فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی» سه بخش مهم تحقق توسعه اقتصاد دانشبنیان و دیجیتال هستند، ویژگیهایی که بر اثر آنها رشد اقتصاد دیجیتال از طریق افزایش سرعت پیشرفت و عرضه محصولات و اختراعات جدید، افزایش دسترسی به تکنولوژیهای جدید و رشد تکنولوژی به خلق و رشد تکنولوژیهای جدید شکل گرفتند؛ ازجمله انواع سنسورها، کوچکتر و ارزانتر شدن آنها، انواع گیرندهها و امکان نصب حسگرها روی انسانها، رشد هوش مصنوعی و توجیه اقتصادی پیدا کردن یادگیری ماشینی در حد استفاده از آن در کاربردهای متعارف، فراتر رفتن دسترسیها از یک حوزه جغرافیایی یا یک طبقه اجتماعی خاص، ارزان و فراگیر شدن موبایل در حدی که از حالت یک ابزار کمکی، به وسیلهای فردی و ضروری تبدیل شده است.
تکنولوژی، به جای اینکه مانند گذشته، ابزاری در خدمت سیستمها باشد، خود خالق سیستمهای جدیدی شده است که در عمل رفتار افراد را مستقل از دولتها تعریف میکند. اینها همه در اقتصاد دانشبنیان بر پایه تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات میتوانند سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانشپایه را موردتوجه قرار داده و نیاز امروز اقتصاد کشور ازجمله مناطق آزاد و ویژه اقتصادی را مرتفع سازند.
سخن پایانی
در پایان باید تاکید کرد که اقتصاد دانشبنیان از شرطهای مقاومتی شدن اقتصاد و از موثرترین مولفههای سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که میتواند خلأ ناشی از وابستگی اقتصاد به نفت را برطرف کرده و سبب هدایت اقتصاد به سمت بازارهای منطقهای و بینالمللی و خلق ثروت باشد.
مهمترین مزایایی اقتصاد دانشبنیان علاوهبر رفع وابستگی به اقتصاد نفتی، توجه به توان و ظرفیتهای داخلی و پرهیز از نگاه به خارج، ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد و کمک به حل مشکل بیکاری و فقر است.
ضرورت دانشبنیان شدن اقتصاد، وجوب بهرهگیری از نخبگان و نیروهای جوان برای شکلگیری اقتصاد دانشبنیان، لزوم افزایش شرکتهای دانشبنیان، لزوم تقویت فعالیت بنگاههای دانشبنیان، ضرورت استفاده از فضای مجازی برای دانشبنیان کردن اقتصاد، لزوم ایجاد پارکهای علم و فناوری برای ایجاد اشتغال، لزوم فعالیتشرکتهای دانشبنیان در صنعت، کشاورزی، خدمات و نیازسنجی، ضرورت تشکیل کرسیهای نظریهپردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان، لزوم حمایت از تولید و صادرات محصولات دانشبنیان و متکی بر فناوریهای بومی بهویژه در حوزههای دارای مزیت و ظرفیت، لزوم تقویت ورود محصولات شرکتهای دانشبنیان به بازار و مصرف و ضرورت تامین بخشی از درآمد کشور از راه صنایع دانشبنیان، از بایدها و ضرورتهای مربوط به اقتصاد دانشبنیان است.
با این رویکرد میتوان طرحهای اولویتدار را در حوزه تولید دانشبنیان با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در هر یک از مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به صورت پایلوت تعریف کرد. این طرحها با استفاده از مزایای موجود در مناطق و رعایت استاندارهای لازم برای جذب منابع با فراهم کردن زیرساختها و فناوریهای پیشرفته و همچنین امکانسنجی بازار مناسب صادرات، قابلیت سرمایهگذاری مشترک با خارجیان را خواهند داشت و میتوانند براساس نیازها، تحولبخش زنجیره تامین به منزله شبکهای پیچیده و پویا از عرضه و تقاضا و زنجیره ارزش برای تدارک ورودیها در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی باشند.
درحالی که زنجیره ارزش نشاندهنده چگونگی خلق ارزش است، زنجیره تامین در برگیرنده عواملی خارجی و شامل تمام فعالیتهایی است که برای تبدیل مواد خام به کالا یا خدمت و رساندن آن به مصرفکننده یا مشتری تجاری انجام میشوند. بنابراین اجرای طرحهای اولویتدار در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به صورت پایلوت، علاوهبر شرکتهای دانشبنیانی است که تاکنون در این مناطق به ثبت رسیده و فعالیت میکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰